محبت اهل بیت قدرت مبارزه با نفس را افزایش میدهد
حجتالاسلام علیرضا پناهیان، استاد حوزه و دانشگاه در بیست و چهارمین جلسه سخنرانی خود با موضوع «راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی» در مسجد امام صادق(ع) میدان فلسطین با اشاره به این که یکی از موضوعات بسیار مهم در راه مبارزه با نفس، محبت است، گفت: محبت میتواند به دنیا یا به خدا و اهل […]
حجتالاسلام علیرضا پناهیان، استاد حوزه و دانشگاه در بیست و چهارمین جلسه سخنرانی خود با موضوع «راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی» در مسجد امام صادق(ع) میدان فلسطین با اشاره به این که یکی از موضوعات بسیار مهم در راه مبارزه با نفس، محبت است، گفت: محبت میتواند به دنیا یا به خدا و اهل بیت(ع) تعلق بگیرد. مبارزه با هوای نفس، یعنی مبارزه با بخشی از تمایلات سطحی که در وجود انسان قرار دارد. این مبارزه باید توسط بخش دیگری از تمایلات صورت بگیرد که آنها هم در وجود انسان هستند. پس مبارزه با نفس یعنی مبارزۀ نفس با نفس. یعنی مبارزه با برخی از علاقهها توسط برخی از دیگر علاقهها. این مبارزه در درون نفس آدم است و مدیریتی که بیرون از نفس ما وجود دارد، فقط برنامه میدهد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، وی ادامه داد: تنها ابزار مبارزه با نفس و مبارزه با برخی از علاقهها، علاقههای دیگر هستند. اگر فقط علاقههای سطحی داشته باشیم، مبارزهای نمیتوان کرد. در واقع به هنگام مبارزه با نفس دو علاقه در مقابل همدیگر قرار میگیرند و ما، یکی را ترجیح میدهیم. این لحظه، لحظۀ انتخاب است و با انتخاب خوب میتوان ارزش تولید کرد و ارزش خود را به اثبات رسانید. مبارزه با علاقههای بیارزش باید توسط علاقهای با ارزش صورت بگیرد.
روانشناسان غربی: هر چه دلت خواست انجام بده تا راحت شوی
استاد حوزه علمیه بیان داشت: هنگام مبارزه با نفس و کنار گذاشتن یک علاقه، ممکن است این سؤال به ذهن برسد که آیا مبارزه با علاقهها باعث ایجاد مشکلاتی مانند عقدهای شدن نمیشود؟ بهویژه آنکه توصیۀ «کنار گذاشتن برخی از دوستداشتنیها» در شرایطی مطرح میشود که در برخی از نظریات روانشناسی توصیه میشود که شما هر چیزی را که دوست دارید، در رفتار خود تجلی بدهید تا راحت بشوید.
وی تاکید کرد: توصیه برخی از روانشناسان غربگرا این است که: «اگر چیزی شما را خوشحال کرده بود؛ مثلاً با فوت پدر، ارث زیادی نصیب شما شده بود و خوشحال بودید، دلیلی ندارد در مجلس عزا شرکت کنید و قیافۀ ماتمزدهها را به خود بگیرید! برعکس، بهتر است شادی خود را بروز بدهید!» این کار در فرهنگ غرب، صداقت نامیده میشود و یک کار با ارزش محسوب میشود. از این رو کارشان به آنجا میرسد که به نفع تخلیۀ نفس و دلبخواهیها، آنقدر این صداقت عمده میشود که بیحیایی رواج پیدا میکند. ولی به خاطر صداقت نمیتوان ارزشهای دیگر را ذبح کرد. یا مثلاً فردی که در غرب زندگی میکند میگوید: «من بعد از مدتی زندگی مشترک احساس میل به همجنس خودم پیدا کردم و آن را صادقانه با همسرم در میان گذاشتم، از او طلاق گرفتم و اکنون زندگی خوبی با همجنس خودم دارم!» این فرد در فرهنگ غرب نوعی احساس راحتی کاذب از پاسخگویی به هوای نفس خودش دارد، که غیر از سطحی بودن، محدودکنندۀ بسیاری از استعدادهای دیگر او است. باید بدانیم که برخی از احساس نیازها «کاذب» هستند.
دو شیوۀ مواجهه با نیازهای کاذب
حجت الاسلام پناهیان ادامه داد: اگر چنین احساسی در جامعه ما برای کسی پیش بیاید، آن فرد با خودش میگوید: «نه! زشت است. این چه خواستهای است؟ اصلاً چرا من باید چنین احساسی داشته باشم؟ مدیریت کلانی که در جامعۀ اسلامی وجود دارد، به من گفته است که این کار ممنوع است. امیرالمؤمنین(ع) گفتهاند: «خدا از چیزی نهی نکرده، مگر اینکه انسان را از آن بینیاز کرده است؛ مَا نَهَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ عَنْ شَیْءٍ إِلَّا وَ أَغْنَى عَنْه»(غررالحکم/۳۷۸۶) وقتی این مدیریت عالی گفته است که ممنوع است، بعد پس من بیخود میکنم که چنین نیازی دارم.»
وی خاطرنشان کرد: این هوس، مانند جامعۀ غربی پشت سر صداقت پنهان نمیشود بلکه با کمک حیا، با این هوای نفس مبارزه میشود. در غرب گفته میشود که نفس خودت را راحت کن و اسم آن را صداقت میگذارند. یکی از عوامل رونق پیدا کردن صداقت در غرب، چنین وضعیتهایی است، که روانشناسان هم به آن توصیه میکنند. اما روانشناسی که بخواهد انسانشناسی اسلامی را رعایت کند به چنین فردی میگوید: این خواسته تو، کاذب است؛ با آن مقابله کن و رابطه خودت را با خدا تقویت کن تا این احساس تضعیف شود. این دو تفکر و تمدن متفاوت است که اولی توصیه میکند به خواستهات پاسخ بده تا راحت شوی، ولی نگاه دوم میگوید یک خواسته دیگر را تقویت کن تا از این خواستۀ بد خلاص شوی.
مبارزه با نفس، آدم را عقدهای نمیکند
استاد حوزه علمیه با اشاره به این که در غرب میگویند چون اذیت میشوی با هوای نفس خود مبارزه نکن و راحت باش؛ این مبارزه به تو صدمه میزند. ولی ما میگوئیم مبارزه با نفس به آدم صدمه نمیزند. چون وقتی با یک علاقۀ بد مبارزه میکنی، در واقع به وسیله یک علاقه خوب داری با آن مبارزه میکنی و اگر این علاقۀ خوب تقویت شود، مبارزه با هوای نفس مساوی با ارضاء نفس(یکی از خوستههای نفس) خواهد بود. مثلاً از خدا خوشت آمده و از پاسخ مثبت دادن به خدا لذت میبری، یا از اطمینان پیدا کردن به معاد و اینکه آنجا تو را تحویل بگیرند، خوشت آمده است و به نفع اطمینان کردن به خدا و معاد، وقتی یک خواستۀ سطحی و نفسانی را کنار میگذاری، در واقع یک دلبخواهی و یک خوشایندی مهمتر را تأمین کردهای، لذا در اثر ارضای این خواستۀ مهمتر و اصیلتر، روحت جلا و صفا پیدا میکنی و احساس آرامش عمیقتری به تو دست میدهد.
وی خاطرنشان کرد: علاقۀ تقرب به خدا در شما ریشهدارتر و عمیقتر است و اگر به خاطر تامین این علاقه، از یک علاقه سطحیتر بگذری، عقدهای نمیشوی. چون به یک گرایش و علاقه عمیقتری رسیدهای، و دیگر ناراحت نمیشوی که آن ناراحتی بخواهد برایت عقده شود. در روایت میفرماید کسی که از یک حرام چشم بپوشد، خداوند ایمانی به او میدهد که شیرینی و حلاوت آن را در قلبش احساس میکند (النَّظِرَهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ، فَمَنْ تَرَکَهَا خَوْفاً مِنَ اللَّهِ أَعْطَاهُ إِیمَاناً یَجِدُ حَلَاوَتَهُ فِی قَلْبِه؛ مستدرک الوسایل/۱۴/۲۶۸). کسی که از حرام چشم میپوشد، به یک محبت دیگری جواب داده است. بالاخره آن محبتی که کمک کرد از نگاه بد، چشمپوشی کنی وجود دارد یا نه؟! اگر چنین محبتی هست، الان پاسخ داده شده و باید کیِف کرده باشی. شما اگر محبت خودت به خدا و اهلبیت(ع) را تقویت کرده باشی، در اثر همین محبت مبارزه با نفس میکنی و دچار عقده هم نمیشوی چون به یک محبت پاسخ مثبت دادهای.
به اندازه ظرفیتمان، باید پاسخ به محبتهای کم ارزش را محدود کنیم
استاد حوزه علمیه بیان داشت: مبارزه با هوای نفس یعنی مبارزه با محبتهای بد و محبتهای کم و بیارزش. البته نوع برخورد با محبتهای کم، اینطور نیست که همه آنها را کنار بگذاریم. شما بخشی از کارهایی که دوست دارید، هر چند کم ارزش هستند را باید انجام دهید ولی محبتهای کم ارزش را باید محدود کرد.
وی اظهار داشت: اولیاء خدا محبتهای کم ارزش را خیلی محدود میکردند، ولی ما به اندازه ظرفیتی که داریم باید پاسخ دادن به محبتهای کم ارزش خود را محدود کنیم. وسیلۀ محدود کردن محبتهای کم و کنار گذاشتن محبتهای بد، محبتهای عمیقتر است. باید محبتهای عمیقتر را تقویت کرد و این کار تا حدی امکان دارد.
افزایش حبّ الله سخت است
وی با اشاره به این که افزایش حبّ الله کار آسانی نیست چون تا وقتی ذرهای حب دنیا در دل وجود داشته باشد، یک ذره هم حب الله به دل نمیآید, اظهار داشت: بنابراین باید از محبتهای دیگر استفاده کرد: ۱- حبّ بهشت و رضوان الهی آسانتر از حب الله است. ۲- میتوان از ترس از جهنم استفاده کرد تا حب الدنیا در دل انسان کم شود. علاقه به نسوختن اگر چه خوف است ولی در آن یک علاقه است، خوف از جهنم که علاقه به نسوختن است، اگر تقویت شود، خودش عاملی برای مبارزه با نفس است. ۳- راه دیگر برای تضعیف علاقههای بد این است که علاقه به عذاب نشدن در دنیا را وسط بکشیم. برای خودمان یادآوری کنیم که اگر این گناه را انجام دهی در همین دنیا مشکلات جدی و عذاب دنیوی برایت حاصل میشود؛ چون بسیاری از گرفتاریهای ما در دنیا مربوط به گناهان ما است.
برای تقویت علاقههای خوب باید وقت گذاشت و تمرین کرد
حجت الاسلام پناهیان افزود: تنها وسیلۀ مبارزه با علاقههای بد، علاقههای خوب است. اوج علاقههای خوب، «حب الله» است. وسط علاقههای خوب حب به بهشت است و پائینتر از آن، ترس از جهنم است که البته از شوق به بهشت راحتتر حاصل میشود. و پائینتر از ترس از جهنم، ترس از عذابهای دنیوی است. همۀ این علاقهها در انسان هست. فشار قبر و سختی جان دادن، و حالات مرگ هم بین عذابهای دنیوی تا عذابهای اخروی قرار دارند که باید روی این علاقهها وقت گذاشت و روایات مربوطه را بررسی کرد. باید حسابی برای افزایش این محبتها وقت گذاشت، تمرین کرد، در مورد آنها فکر کرد و مطالعه کرد و این علاقهها را تقویت کرد. خدا در ماه رمضان تقویت علاقههای خوب را تسهیل میکند.
وی بیان داشت: ماه رمضان یک فرصت خیلی عالی برای تقویت علاقههای خوب است. هر گناهی که ترک شود، هر خشمی که فرو خورده شود، هر رعایت امر الهی که انجام شود، علاقههای خوب را تقویت میکند ولی مستقیم هم میتوانی وقت بگذاری، و علاقههای خوب را تقویت کنی. کسی که به محبتهای خوب میپردازد، نفس او جلا و نشاط پیدا میکند. نفس مطمئنه و راضیۀ او جلا پیدا میکند.
محبت اهل بیت(ع) «قدرت مبارزه با نفس» را افزایش میدهد
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: محبت اهلبیت(ع)، محبتهای کم را از بین میبرد. اگر به هوای نفس گوش کنید، نامتعادل میشوید، حکمت از شما گرفته میشود، قدرت تولید فهم و معرفت انسان از بین میرود. ولی اگر کسی محبتهای خوب خودش را تقویت کند، تعادل پیدا میکند. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «یاد ما اهلبیت(ع) موجب شفاى از پلیدى و بیماریها و وسوسه گناه است، و محبت ما رضاى پروردگار است؛ ذِکْرُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ شِفَاءٌ مِنَ الْوَغَلِ وَ الْأَسْقَامِ وَ وَسْوَاس الرَّیْبِ وَ حُبُّنَا رِضَا الرَّب»(تحف العقول/۱۱۴)
وی اظهار داشت: رسول خدا (ص) فرمود: هر کس را که خداوند دوستى پیشوایان از خاندان مرا نصیبش فرمود در حقیقت به خیر دنیا و آخرت رسیده است، پس تردیدى نداشته باشد که او در بهشت است؛ زیرا در دوستى خاندان من بیست خصلت وجود دارد که ده مورد از آنها در دنیا و ده مورد از آنها در آخرت است. اما خصلتهائى که در دنیا است، زهد و حرص به عمل و پاکدامنى در دین و میل به پرستش خدا و توبه پیش از مرگ و شادمانى در شبزندهدارى و ناامیدى از آنچه در دست مردم است و نگهدارى احترام امر و نهى خداوند، نهم کینه دنیا، دهم سخاوت. و اما آنچه در آخرت است: دفتر حسابى براى او باز نشود و میزانى براى او بر پا نگردد و نامه او به دست راستش داده شود و فرمان بیزارى از آتش براى او نوشته شود و رویش سفید گردد و از جامههاى بهشتى بر او پوشانیده شود و در باره صد نفر از خانواده خویش شفاعتش پذیرفته گردد و خداى عز و جل با نظر رحمت به او نظر فرماید و از تاجهاى بهشتى بر سرش گذاشته شود و دهم آنکه بدون حساب در بهشت درآید. پس خوشا به حال دوستان خاندان من؛ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ رَزَقَهُ اللَّهُ حُبَّ الْأَئِمَّهِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَقَدْ أَصَابَ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ فَلَا یَشُکَّنَّ أَحَدٌ أَنَّهُ فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ فِی حُبِّ أَهْلِ بَیْتِی عشرون خَصْلَهً عَشْرٌ مِنْهَا فِی الدُّنْیَا وَ عَشْرٌ مِنْهَا فِی الْآخِرَهِ أَمَّا الَّتِی فِی الدُّنْیَا فَالزُّهْدُ وَ الْحِرْصُ عَلَى الْعَمَلِ وَ الْوَرَعُ فِی الدِّینِ وَ الرَّغْبَهُ فِی الْعِبَادَهِ وَ التَّوْبَهُ قَبْلَ الْمَوْتِ … وَ الْعَاشِرَهُ یَدْخُلُ الْجَنَّهَ بِغَیْرِ حِسَابٍ فَطُوبَى لِمُحِبِّی أَهْلِ بَیْتِی»(الخصال/۲/۵۱۵).
حجت الاسلام پناهیان در پایان اظهار داشت: هر قدر مبارزه با هوای نفس بهتر انجام شود، محبت اهل بیت(ع) هم بیشتر میشود و هر قدر محبت اهل بیت(ع) را افزایش دهی، قدرت مبارزه با هوای نفس افزایش پیدا میکند. فقط کاری نکنیم که روز قیامت شرمنده اباعبدالله الحسین(ع) بشویم که خدا بفرماید آیا حسین(ع) من آنقدر نمیارزید که بیش از این او را دوست داشته باشی؟ چرا اجازه ندادی دلت را کامل ببرد؟!
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰