حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی پیش از ظهر امروز در ادامه تفسیر سوره مبارکه احزاب در مسجد اعظم گفت: معارف و اخلاق و مسائل حقوقی که اسلام دستور داده به وسیله وجود مبارک پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) عمل شده است، در آیه ۲۱ سوره احزاب فرمود شما اینها را ببینید و به اینان تأسی کنید، «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا»، پیامبر(ص) از آزمونها سربلند بیرون آمد و این امر میتواند برای شما الگوی خوبی باشد.
الگو بودن پیامبر نشان از وهمی نبودن معارف دین دارد
وی افزود: در سوره مبارکه ممتحنه نیز این مطلب را درباره حضرت ابراهیم(ع) فرمود، البته مقدور نیست انسان به حد بالای آنان برسد، اما آن مبارزات و طریقه و سیره آنان اسوه و الگو وجود دارد، اینها الگو هستند، نمیتوان گفت این معارف یک سلسله مطالب ذهنی و وهمی هستند و تنها در خاطرات رؤیایی دیده میشود، بلکه در خارج هم تحقق یافته است، این راه مستقیم هم برای همه است اما مردان الهی از اسوه بودن حضرت بهره میبرند، گرچه آن حضرت برای همه اسوه است، منتهی این گروه خاص از این حضرت استفاده میکنند، در جریان حضرت ابراهیم(ع) هم این چنین است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه «وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِیمَانًا وَتَسْلِیمًا»، افزود: وقتی این جنود و احزاب از چند طرف آمدند مدینه را محاصره کنند، شما گروهها و آرای مختلف شدید، در این زمان حفر خندق از سوی سلمان مطرح شد، که این مطلب درصحیح بخاری و روایات ما نیز وجود دارد، مؤمنان این گونه گفتند، این طور نیست که ما آسیب ببینیم و کم بیاوریم، یا شهادت یا پیروزی است، در قرآن به دنبال تربیت انسان است، قرآن کتاب قصه نیست، برای همین از زمان جنگ احزاب چیزی ذکر نمیکند و در وسط مطلب اسوه بودن آن حضرت را تذکر میدهد.
تفاوت انتخابات و بیعت
وی خاطرنشان کرد: در این میان یک عده مرتب وسط فرار میکردند، یک عده با اذن از طرف حضرت آمدند و برگشتند که جابربنعبدالله انصاری از این دست بود، اما یک عده خواستند بگویند در خانه ما کسی نیست و در برابر آیه ۱۵ که یک عده تعهد سپردند که فرار نکنند، اینان کسانی بودند که ایستادند، با ایستادگی، بعضی شهید شدند و بعضی رفتند، دین خودشان را دادند؛ از میان مؤمنان مردانىاند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در انتظارند و عقیده خود را تبدیل نکردند.
حضرت آیتالله جوادی آملی در پاسخ به سؤالی مبنی بر تفاوت انتخابات و بیعت، گفت: انتخاب غیر از تولی است، تولی همان ولایتپذیری است، در انتخابات حق و قدرتی که در اختیار فرد است به کسی داده میشود تا از طرف او کار کند، متولی کسی است که ولایت او را ما میپذیریم و او از طرف خدا سمتی دارد، ما او را انتخاب نمیکنیم؛ حق و سمت مال ما نیست که به او بدهیم، بلکه سمت و هدایت از او است، انتخابات همان عقد وکالت است که در انتخابات از آن سخن گفته است، انتخابات همان وکالت است، این باید محدودهاش مشخص باشد، وکیل و موکل و گاهی وکالت بلاعزل و گاهی وکالت مع العزل مشخص شود، یک ولایت داریم و یک وکالت، مسأله انتخابات مانند وکالت است.
اگر قرآن نبود اثری از تورات و انجیل نمیماند
وی با اشاره به داستان گذر کردن عمروبنعبدود از خندق و کشته شدن وی از سوی امام علی(ع) عنوان کرد: پیروزی حضرت امیر(ع) در آن جنگ معادل و بلکه برتر از بسیاری شهادتها بود، اگر حضرت امیر(ع) آن شمشیر را نمیزد، دشمن پیروز میشد و مدینه را غارت میکرد، دیگر اثری از اسلام نبود، اسلام نه تنها خودش را حفظ کرد بلکه نبوت انبیای ابراهیمی را نیز حفظ کرد، اگر اسلام نبود یهودیت و مسحیت نیز حفظ نمیشد، این دینی نیست که با پیشرفت علم بماند، یک مختصری علم پیشرفت کرد آنان کلیسا را کنار زدند؛ اگر قرآن و عترت نبود اثری از تورات و انجیل باقی نمیماند، اما قرآن آمده جریان حضرت موسی(ع) و قداست مریم و عصمت انبیای ابراهیمی را بیان کرد، تا مسیحیت و یهودیت را زنده کرد.
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم ابراز داشت: قرآن فرمود انبیا الهی از هر آسیب و گزندی محفوظ هستند، این قرآن انبیا ابراهیمی و وجود مبارک عیسی را به عظمت معرفی کرد تا آنان را نگاه داشت، اگر قرآن نبود اثری از دین الهی نبود لذا فرمود «ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین» حتی شهادت خود حضرت امیر(ع) در سایه همین پیروزی است، جریان کربلا هم مدیون همین فتح خندق است، اگر اسلام نبود سیدالشهدا(ع) تربیت نمیشد، گاه یک پیروزی معادل چندین شهادت و برتر از آن میشود؛ از این رو بعضی از اعلامیههای امام بالاتر از خونهای شهدا بود.
فرد باید مواظب رفتار و کردار خود باشد
وی بیان داشت: مخالفان پیامبر(ص) سلاح نظامی داشتند، اما جنودی که خداوند فرستاد، وظیفه این جنود و ارتش الهی القا رعب و ترس بود که وجود مبارک پیامبر(ص) فرمود من منصور به رعب هستم، ایجاد اختلاف و تضارب آراء شدید شد که آیا بمانیم یا برگردیم یا مقاومت کنیم یا نکنیم، این اختلافی در میان قریش بتپرست و اهلکتاب و مانند آن به وجود آمد، اختلاف دو قسم است، اختلاف قبل العلم که برکت است که تمام تلاش و کوشش برای این است که حق معلوم شود، بعد از اینکه معلوم شد هر دو توافق میکنند، هم اختلاف و هم علم و هم توافق برکت است.
حضرت آیتالله جوادی آملی گفت: اختلاف بعد از علم عذاب است، «وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ» این اختلاف بعد از علم خداوند مهلتی میدهد و فرستادههایی را میفرستد، اما آن اختلافی که در سایه عصیان الهی پدید آمد عذاب الهی است، در قرآن فرمود ما بین یهودیان و مسیحیان اختلاف ایجاد کردیم، «وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَهَ وَالْبَغْضَاء إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ» یا فرمود «فَأَغْرَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَهَ وَالْبَغْضَاء» گاه قهر الهی دامنگیر ملتی شود و خداوند بین آنان اختلاف میاندازد، از این رو فرد باید مواظب رفتار و گفتار خود باشد و تا آنجا که ممکن است محتاطانه سخن بگوید، آبروی کسی را نبرد، خصمانه وارد صحنه نشود، که اگر اختلاف افتاد درمانی وجود ندارد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰