حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی در پیامی به هماندیشی اصول سیاست خارجی دولت اسلامی از مسؤولان سیاست خارجی نظام خواست که در مذاکرات بینالمللی مقتدرانه حامی و بیانگر اسلام باشند و هیچ گاه چیزی را امضا نکنند که برخلاف فرمان ذات اقدس اله است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، وی تصریح کرد: مسؤولان سیاست خارجی کشور در عین حال که اصول سیاست را بر محور قرآن و عترت ائمه اطهار (ع) به پیش میبرند، بدانند که مصوبات مجلس و قانون برای همه قابل احترام است و چنانچه این قانون لحاظ شود همه مسؤولان نظام، حوزویان و توده مردم از آن حمایت میکنند.
این استاد خارج فقه حوزه علمیه قم در ابتدای پیام خود به طرح اصول سیاست خارجی نظام اسلامی در سه منطقه ملی، محلی و بینالملل پرداخت و چگونگی رابطه داخلی و خارجی مسلمانان، چگونگی رابطه با اهل کتاب و موحدان عالم و رابطه انسانی نظام اسلامی با جوامع بشری خواه مشرک یا ملحد را تبیین کرد.
وی با بیان اینکه اظهارنظر بدون رابطه و تعامل متقابل صورت نمیپذیرد، ارتباط را اعم از ولایت، سبیل و اعم از مودت و محبت دانست و افزود: قرآن کریم بر رابطه با جوامع مختلف تأکید دارد، بنابراین بسیاری از روابط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میتواند بدون مودت و محبت، عاطفه و بدون اتخاذ ولی و سبیل باشد.
حضرت آیتالله جوادی آملی اما مذاکره با تهدیدکنندگان نظامی را امکانپذیر ندانست و متذکر شد: با آنها که همواره سخن از گزینه نظامی روی میز دارند نمیتوان مذاکره کرد که این گروه همانهایی هستند که وقتی انسان با آنها معامله میکند و دست میدهد باید انگشتانش را بشمارد.
وی تصریح کرد: برهانی که قرآن کریم ارائه میکند این نیست که چون آنها مسلمان نیستند و کافرند باید به گونه دیگر رفتار کنید که با کافر میتوان کنار آمد اما با مستکبر نمیتوان کنار آمد، بلکه برهان قرآن آن است که اینها سوگندشناس، میثاق بینالملل شناس، تعهد متقابل شناس و قطعنامهشناس نیستند و با این گروه نمیشود زندگی کرد.
این مفسر برجسته قرآن کریم با بیان اینکه مستکبران به هیچ تعهدی از تعهدات خود پایبند نیستند، گفت: اینها چندین قطعنامه علیه اسرائیل صادر شد عمل نکردند، چندین قطعنامه در زمان دفاع مقدس صادر شد عمل نکردند، برهان قرآن در برابر گروهی که همواره سخن از گزینه نظامی روی میز دارد لا ایمان لهم است.
وی خواستار به کار بردن کمال دقت، رعایت تیزبینی و تیزهوشی در مذاکرات شد و اظهار داشت: در مذاکره با اینها در حد عالی سواد بینالملل، ادب بینالملل، گوش بینالملل، عقل و قلب بینالملل لازم است که انسان مسامحه کند و بعد انگشتانش را بشمارد تا چیزی کم نیاید که لا تظلمون و لا تظلمون.
حضرت آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه دست غربیان از نظر مسائل حقوقی پر است، خواستار هوشیاری مسؤولان در این زمینه شد.
وی گفت: در مسائل شخصی عزت، حکمت و مصلحت لازم است و هیچکدام مزاحم رابطه بینالملل نیست؛ نه رعایت اصول حکمت مخالف با رابطه و نه رابطه مستلزم اتخاذ ولی و اخذ سبیل دادن سلطه به آنها است و این به هوشیاری مرتبطان ما وابسته است.
متن پیام حضرت آیت الله جوادی آملی بدین شرح است:
«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
اصول سیاست خارجی نظام اسلامی در چند محور قابل طرح است که اجمالاً به سه یا چهار محور از آنها اشاره میشود و در پایان ـ انشاءالله ـ به آن جمعبندی هم میپردازیم.
اسلام بر اساس سه منطقه برنامهریزی کرده است هم منطقه ملّی و محلّی، هم به اصطلاح منطقهای، هم بینالمللی. محورهای سهگانه با سه بخش از دستورهای اصولی و فقهی و اخلاقی همراه است. بخش اول که در مدار ملّی و محلّی است در حوزه اسلام و مسلمین است که با مسلمانها چگونه رابطه داشته باشیم، رابطه داخلی ما، رابطه خارجی ما با دولت و ملت اسلامی چگونه باشد. محور دوم، بخش منطقهای است در قبال محلّی و آن اینکه با اهل کتاب چه در داخل چه در خارج چگونه رابطه داشته باشیم. با یهودیها، با مسیحیها و به نظر عدهای هم با زرتشتیها چگونه معامله داشته باشیم. رابطه سیاسی نظام اسلامی با اهل کتاب و موحّدان عالم چگونه خواهد بود. بخش سوم مربوط به جریان بینالمللی است که رابطه انسانیِ نظام الهی با جوامع بشری چگونه است؟ خواه مشرک، خواه ملحد ما با آنها چگونه رابطه انسانی داشته باشیم؟ در هر سه بخش، هم آیات ما، هم روایات ما دستورهای ویژهای دادند، این یک مطلب.
مطلب دیگر آن است که ما فعلاً بر اساس جامعه المصطفی العالمیه بحثهای فرهنگی و علمیمان را سامان میدهیم وقتی بر اساس جامعه المصطفی العالمیه بحثهای فرهنگی و علمیمان را سامان ببخشیم بحثهای سیاسی ما هم باید بر اساس جامعه المصطفی العالمیه باشد، بحثهای اقتصادی و اجتماعی ما هم باید بر اساس جامعه المصطفی العالمیه باشد مگر در مواردی که استثنای خاص داریم، اگر بحثهای علمی، فرهنگی ما بر محور جامعه المصطفی است و بخشهای داخلی ما بر اساس جامعه المرتضی، جامعه المجتبی، جامعه السجاد، جامعه الباقر و الکاظم باشد که حوزه داخلی است نه تنها در محور اسلام، بلکه در محور تشیّع باشد با آن مدار اصلی ما سازگار نیست، این هم یک مطلب و ذات اقدس الهی در قرآن کریم برای سه مرحله از حوزه رسالت پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) که برنامهریزی کرده وجود مبارک پیغمبر را به عنوان ﴿رَحْمَهً لِلْعالَمینَ﴾[۱]، ﴿کَافَّهً لِلنَّاسِ﴾[۲]، ﴿ذِکْری لِلْعالَمینَ﴾[۳] که با داشتن قرآن و کتاب جهانشمول، او جهانی میاندیشد با جهان رابطه دارد جهان را دعوت میکند در امور اعتقادی جهان نظر میدهد راهنمایی میکند و مانند آن، اگر نظامی اسلامی شد چه اینکه هست باید بر محور جهانشمول رسالت و نبوّت پیغمبر اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) که در همه این مراحل اظهارنظر میکند سخن بگوید. اظهارنظر بدون رابطه و تعامل متقابل و بدون رابطه و ارتباطهای متقابل صورت نمیپذیرد، این هم یک مطلب.
ارتباط اعم از ولایت و سبیل است، ارتباط اعم از مودّت و محبّت است بسیاری از روابط است که روابط فرهنگی، اجتماعی است کاری به اخلاقی و عاطفی ندارد رابطه سیاسی ما، رابطه اقتصادی ما، رابطه اجتماعی ما، رابطههای فرهنگی و مانند آن میتواند بدون مودّت، بدون محبّت، بدون عاطفه، بدون اتّخاذ ولیّ، بدون اتّخاذ سبیل باشد هیچ تلازمی بین ترابط و تعامل متقابل با مسائل عاطفی و اتّخاذ مودّت و محبّت و اتّخاذ ولیّ و سبیل و امثال ذلک نیست، این هم یک مطلب.
مطلب دیگر اینکه تمام این جوامع یادشده که برای چهارده معصوم(علیهم الصلاه و علیهم السلام) است همه اینها در جای خود لازم; ولی زیر پوشش جامعه المصطفی العالمیّه سامان میپذیرد; یعنی رابطه داخلی ما باید طوری باشد که با آن ﴿نَذیراً لِلْبَشَرِ﴾[۴] و ﴿ذِکْری لِلْعالَمینَ﴾، ﴿کَافَّهً لِلنَّاسِ﴾، ﴿یا أَیُّهَا النَّاسُ﴾[۵]، ﴿یا بَنی آدَمَ﴾[۶]، ﴿لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ﴾[۷] منافات نداشته باشد. قرآن کریم ضمن اینکه ﴿أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ﴾[۸] دارد، ﴿یا أَهْلَ الْکِتابِ﴾[۹] دارد، ﴿یا أَیُّهَا النَّاسُ﴾ هم دارد. ضمن اینکه جریان محلّی و منطقهای دارد، جریان جهانشمول هم دارد که ﴿لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ﴾ هیچ چیزی از مردم جهان اعم از مسلمان و اهل کتاب و ملحد و مشرک شما کم ندارید رابطه داشته باشید، در معاملات و تعهّداتتان، این هم یک مطلب.
اما اگر طرف مقابل محاربی بود که همواره سخن از گزینه نظامی روی میز دارد این گروه همانهایی هستند که بارها به عرضتان رسید وقتی انسان با اینها معامله میکند دست میدهد باید انگشتانش را بشمرد باید مواظب باشد. قرآن کریم اینکه فرمود: ﴿خُذُوا حِذْرَکُمْ﴾[۱۰] ناظر به دشمنهاست، اینکه میفرماید: ﴿فَقاتِلُوا أَئِمَّهَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ﴾[۱۱] ناظر به همین گروه محاربی است که هر از چند گاه سخن از گزینه نظامی روی میز بودن است. برهانی که قرآن کریم اقامه میکند این نیست که آنها چون مسلمان نیستند و کافرند شما با اینها طرز دیگر رفتار کنید برهان مسئله این نیست که آنها کافرند، چون با کافر میشود کنار آمد چه اینکه در مطلب بعد به عرضتان میرسد; ولی با مستکبر نمیشود کنار آمد. برهان قرآن کریم این نیست که «فقاتلوا ائمه الکفر انّهم لا اِیمان لهم» چون ایمان ندارند و کافرند، بلکه برهان قرآن کریم این است ﴿إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ﴾ اَیمان جمع یمین است; یعنی اینها سوگندشناس نیستند، امضاشناس نیستند، کنوانسیونشناس نیستند، میثاق بینالمللشناس نیستند، تعهّد متقابلشناس نیستند، قطعنامهشناس نیستند با این گروه نمیشود زندگی کرد اینها به هیچ تعهّدی از تعهّدات خود پایبند نیستند چندین قطعنامه علیه اسرائیل صادر شد اینها عمل نکردند، چندین قطعنامه در زمان دفاع مقدس صادر شد اینها عمل نکردند.
غرض آن است که برهان قرآن درباره محاربی که همواره سخن از گزینه نظامی روی میز است دارد این است که ﴿لا أَیْمانَ لَهُمْ﴾ با اینها باید کمال دقّت، رعایت و تیزبینی و تیزهوشی را اِعمال کرد. در بخشی از سخنان نورانی امیر بیان علیبنابیطالب(علیه أفضل صلوات المصلّین) دارد که فلان شخص اگر بیعت کند به بیعت او، به امضای او، به تعهّد او هیچ اعتبار نیست «إِنَّهُا کَفُّ یَهُودِیَّهٌ»[۱۲] دستش، دست یهودی است این یعنی اگر با دست راست بیعت کند با دست چپ نقض میکند، با دست بیعت کند با پا نقض میکند، با چشم تعهّد کند با گوش نقض میکند چنین کسی است. مذاکره با اینها در حدّ عالی سواد بینالملل، فرهنگ بینالملل، ادب بینالملل، هوش بینالملل، گوش بینالملل، عقل بینالملل، قلب بینالملل لازم است که انسان مصافحه کند بعد انگشتانش را هم بشمرد و چیزی کم نیاید در توافقها اینچنین است ﴿لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ﴾[۱۳] این هوشیاری دقیق و عمیق مسئولان محترم ما را میطلبد. دست اینها از نظر مسائل حقوقی پر است.
مطلب دیگر اینکه در موارد شخصی، کلاً عزّت، حکمت، مصلحت اینها حاکم است و هیچ کدام از اینها منافی با رابطه بینالملل نیست، منافی نیست و معاند نیست و مزاحم نیست یک، چه اینکه ارتباط بینالملل، روابط با کشورها هم مستلزم اتّخاذ ولیّ، مستلزم سبیل داشتن که آنها بر مسلمین سبیل داشته باشند، مستلزم موالات، مستلزم تحت حمایت اینها بودن نیست نه از این طرف تعاند است نه از آن طرف تلازم، نه رعایت اصول عزّت، حکمت و مصلحت معاند با رابطه است، مخالف با رابطه است، مزاحم با رابطه است نه رابطه مستلزم اتّخاذ ولیّ، اخذ سبیل، دادن سلطه به آنهاست این به هوشیاری مرتبطان ما وابسته است این عزیزان ما آنقدر باید مقتدرانه حامی و بیانگر اسلام باشند که «الإِسلامُ یَعلُوا و لا یُعلیٰ عَلیه»[۱۴] را در نظر داشته باشند و هیچگاه چیزی را امضا نکنند که بر خلاف فرمان ذات اقدس الهی است.
بخش پایانی عرضم این است که مسئولان محترم ما در عین حال که اصول سیاست را بر محور قرآن و روایات و عترت اهل بیت(علیهم السلام) اجرا میکنند مصوّبات مجلس، قانون رسمی مملکت هم برای همه قابل احترام است و اگر این قانون ملحوظ شود همه مسئولان نظام حمایت میکنند، خود قانون حمایت میکند، توده مردم هم حمایت میکنند. اول و وسط و آخر، آخر و وسط و اول همه برنامهها حضور خداست که انسان خدای سبحان را در آغاز در ذهن نظر داشته باشد، در اثنای سخن در نظر داشته باشد چیزی که در قیامت انسان نتواند از عهدهاش برآید نه بگوید، نه امضا کند، نه بپذیرد، نه گوش بدهد این تأیید الهی است که فرمود: ﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ﴾[۱۵] اینها عصارهای از اصول سیاست دولت اسلام و نظام اسلامی است در سطح محلّی و منطقهای و بینالمللی.
امیدواریم ذات اقدس اله نظام ما، رهبر ما، ملت و مملکت ما، مراجع ما، حوزه و دانشگاه ما همه را در سایه ولیّاش حفظ بفرماید! روح مطهر امام راحل و شهدا را با انبیای الهی محشور بفرماید! مسئولان محترم نظام را از هر نظر مورد عنایت ویژه خود قرار بدهد و این نظام را تا ظهور صاحب اصلیاش از هر گزندی محافظت بفرماید!
«غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
پاورقی: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] . سوره أنبیاء، آیه۱۰۷٫
[۲] . سوره سبأ، آیه۲۸٫
[۳] . سوره أنعام، آیه۹۰٫
[۴] . سوره مدثر، آیه۳۶٫
[۵] . سوره بقره، آیات۲۱و۱۶۸؛ سوره نساء، آیه۱؛ و … .
[۶] . سوره أعراف، آیات۲۶، ۲۷و۳۱ و … .
[۷] . سوره أعراف، آیه۸۵؛ سوره هود، آیه۸۵؛ سوره شعراء، آیه۱۸۳٫
[۸] . سوره نور، آیه۳۱٫
[۹] . سوره آل عمران آیات ۶۴، ۶۵ و۷۰ و … .
[۱۰] . سوره نساء، آیات۷۱ و ۱۰۲٫
[۱۱] . سوره توبه، آیه۱۲٫
[۱۲] . نهج البلاغه(للصبحی صالح)، خطبه ۷۳٫
[۱۳] . سوره بقره، آیه۲۷۹٫
[۱۴] . من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۳۴٫
[۱۵] . سوره محمد، آیه۷٫
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰