مقلب القلوبی که حافظ این نظام و این انقلاب است

متن کامل سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان(نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید) در بیست و نهمین «نشست انقلاب اسلامی، مخاطرات امروز و فردا» که در آستانه سالروز ۹ دی ماه در سالن همایش های مدرسه علمیه معصومیه توسط موسسه فرهنگی ولاء منتظر(عجل الله فرجه) برگزار گردید را با هم می خوانیم: خداوند متعال را […]

متن کامل سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان(نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید) در بیست و نهمین «نشست انقلاب اسلامی، مخاطرات امروز و فردا» که در آستانه سالروز ۹ دی ماه در سالن همایش های مدرسه علمیه معصومیه توسط موسسه فرهنگی ولاء منتظر(عجل الله فرجه) برگزار گردید را با هم می خوانیم:

خداوند متعال را سپاس گذارم که سعادت و توفیق تشرف در این جمع نورانی را به بنده حقیر عنایت فرمودند و از عزیزانی که این توفیق را فراهم کردند سپاس گذار هستم.

یقینا ما در حساس ترین مقطع تاریخ بشر قرار داریم ما در لیله القدر تاریخ اسلام قرار داریم که اگر خوب عمل بکنیم وظیفه را بشناسیم، عمل بکنیم و به وقت هم وظیفه را عمل بکنیم خیر من الف شهر و اگر خدایی نا کرده کوتاهی بکنیم تقصیر بکینم و نسبت به این شرایط قدر ناشناس باشیم طبعا گناهش هم مضائف است هیچ وقت مثل امروز تمامیت کفر با مجهزترین امکانات خودش، زمان های گذشته هم تمامیت کفر در مقابل تمامیت ایمان قرار می گرفت لکن هیچ وقت کفر مثل امروز مجهز نبود.

می خواهم عرض بکنم که الان حتی به مراتب شاید صد ها بار شرایط حساس تر و دشوار تر از دهۀ اول انقلاب و زمان حضرت امام هست نمونه اش در زمان حضرت امام اینترنت نبود، ماهواره نبود یعنی این تجهیزاتی که امروز اینها از آن برخوردار هستند و هم تجربه ای که در طول آن دهۀ اول انقلاب و ۱۰ -۱۵ سال قبل از پیروزی انقلاب در اثر ناکامی ها و مقابله با نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی به دست آو ردند طبعا آن تجربیات هم اندوخته شده است.

امروز با تجربه ی بیشتر، با سازماندهی مجهز تر، با امکانات بیشتر و ابزار و وسایل مجهز تر به جنگ با اسلام آمدند و عزمشان را هم جزم است بر نابودی اسلام و انقلاب اسلامی یعنی علاوه بر دشمنی و کینه ای که نسبت به انقلاب و اسلام دارند منظور اسلام ناب هست خودشان را سر دو راهی مرگ و زندگی هم می بینند روندی که در گذشته طی شده آینده را ترسیم می کند برای آنها، آنها خیلی حسابگر و در این مسائل هم کار کردند و جورش کردند، از نظر علمی یک بحث است در علم آمار به نام روند که با روند نمی شود غیب گویی کرد ولی می شود پیش بینی کرد یعنی وقتی که منحنی نرمال به یک طرفی دارد ولو با فراز ها و نشیب هایی دارد به طرفی صعود می کند و از یک طرف دارد نزول می کند آینده را می توانند از رویش حدس بزنند وقتی می بینند که در طول ۳۰-۴۰ سال گذشته انقلاب اسلامی و راه امام رو به صعود بوده است همه ی توطئه های آن ها هم به ضرر آنها تمام شده است و همواره انقلاب اسلامی رو به پیروزی و پیشرفت بوده است.

در آن برنامه هم عرض کردم که شرق و غرب عالم قبل از انقلاب که در همه چیز با هم رقابت داشتند  در رابطه با مقابله با نهضت امام رفاقت داشتند همه ی تلاششان را به کار گرفتند برای حفظ شاه ولی امام پیروز شد در ده سال اول انقلاب هر چه در توانشان بود از ترور ها، جنگ تحمیلی، جنگ های قومی و مذهبی، فتنه های داخلی، تحریم اقتصادی و سایر کار شکنی هایی که می توانستند انجام بدهند، انجام دادند اما در همۀ عرصه ها ناکام بودند و باز جمهوری اسلامی که دست آورد انقلاب اسلامی بود نه اینکه شکست نخورد بلکه در همۀ این توطئه ها از توان و قدرت بیشتری برخوردار شد همه امیدشان به رحلت امام بود، امام از دنیا رفت همزمان توطئه هایشان را همراه با سازماندهی بیشتر و بازسازی نیرو هایشان چون با انقلاب و فرار کردن یک سری عناصر و مهره های اصلی رژیم شاه و بعد هم با تسخیر لانه جاسوسی سازماندهی آنها به هم ریخته بود در طول این ده سال اول شروع کردند سازماندهی مجدد کردن، کادر سازی کردن، برنامه ریزی کردن حالا بعد از رحلت امام ضربۀ نهایی را بزنند لذا بعد از رحلت امام باز همۀ توانشان را به کار گرفتند.

فکر می کردند در خلأ حضور امام می توانند کار را تمام بکنند در بیوت مختلف، در شخصیت های مختلف، در جایگاه های حساس نظام احیانا به شیوۀ جدید و متفاوت از آن زمانی که در نخست وزیری و در حزب، حزب جمهوری اسلامی نفوذ کردند در این مرحله در اندیشه و فکر بسیاری از یا معدودی از چهره ها نفوذ کردند فتنه ی ۷۸ و بعد هم با توان بیشتر، برنامه ریزی دقیق تر آماده شدند برای براندازی در فتنۀ ۸۸ این که عرض می کنم عزمشان جزم تر شد به طوری که این روند بعد از رحلت امام جهت صعودی جمهوری اسلامی افزایش پیدا کرد در عرصه های مختلف علمی، تکنولوژیک، ابعاد نظامی و عرصه های مختلف از طرفی نفوذ جمهوری اسلامی در خارج کشور نقش آفرینی جمهوری اسلامی و اینکه می گوییم جمهوری اسلامی مشخصا رهبری انقلاب اسلامی نفوذش عمیق تر و سازماندهی تر و مؤثر تر در منطقه آشکار شد جنگ ۳۳ روزۀ حزب الله و اولین شکست اسرائیل در یک جنگ گرچه اخیرا مقام معظم رهبری اشارتی به این معنی داشتند اما دشمن به خوبی می دانست که جنگ ۳۳ روزه جنگ بین جمهوری اسلامی به تعبیر دقیق تر جنگ بین اسلام ناب به رهبری مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای با اسرائیل هست. اسرائیل نماد و نمود کلیت استکبار و دشمنان اسلام در سراسر دنیا بود و هست خب یکی از جلوه های خط امام و نوید های امام مسئله ی نابودی اسرائیل است مبارزۀ با صهیونیست ها است کی مثل جانشین امام آن چراکه امام می خواست به این خوبی هدایت کرد و پیش برد؟

در ۴ جنگ قبلی اسرائیل با کشورهایی روبرو بود که هر کدام مثل مصر حدود ۲ میلیون سرباز داشت چند هزار تانک داشت ۷۰۰ -۸۰۰ هواپیما داشت ارتش سوریه، ارتش اردن در جنگ ۶ روزهدرژوئن ۱۳۶۷ میلادی که یکی از آن چند جنگ بود اسرائیل هر سه کشور را شکست داد صحرای سینا را از مصر بلندی های جولان را از سوریه و غرب رود اردن را از اردن اشغال کرد جناب مجاهد بزرگ سید نصر الله گفت که یکی از فرماندهان بازنشستۀ ارتش مصر که به نقش مهم و برجسته ای در جنگ ۶ روزه در ارتش مصر داشت گفت بعد از جنگ ۳۳ ورزه آمد پیش من گفت اینکه می گویند جنگ ۶ روزه دروغ است در همان ۲ ساعت اول نیروی هوایی اسرائیل ماشین جنگی هر سه کشور را از کار انداخت در آن ۶ روز مشغول پیشروی در سرزمین ها و تثبیت موازینش بود ۴۰ سال از آن زمان می گذرد ۱۹۶۷ جنگ ژوئن است سال ۲۰۰۶ جنگ حزب الله با اسرائیل است ۴۰ سال بعد ک ارتش اسرائیل ۴۰ برابر مجهزتر شده است امکاناتش، تجهیزاتش، نیروی هوایی قویترین، نیروی دریایی، نیروی زمینی، تانک های بی نظیر در دنیا، تانک های مرکابا و همه ی امکانات به بهترین وجه با ۴۰ هزار نیرو وارد جنگ می شود این طرف قضیه هم با ۲ هزار نفر یعنی یک، بیستم اما توجه بکنیم که آن طرف قضیه چیزهایی دارد که این طرف ندارد اون هواپیما دارد این هواپیما ندارد، اون تانک دارد این تانک ندارد، اون زره پوش دارد این زره پوش ندارد، اون هلکوپتر دارد این هلکوپتر ندارد، اون ناوی جنگی دارد این ندارد توان یک ارتش مساوی است با عده ضرب در غده. پس ۴۰ هزار ارتش اسرائیل ضرب در غده و امکاناتش اگر حساب کنید ۴۰ هزار را ضرب در ۱۰۰ بکنید می شود حدود ۴ میلیون در مقابل ۲ هزار که همۀ آن امکاناتی که او دارد این ندارد ۳۳ روز جنگ و سرانجام پیروزی حزب الله یعنی پیروزی جمهوری اسلامی یعنی پیروزی خط امام یعنی پیروزی رهبری انقلاب اسلامی بر نماد و نمود کلیت جهانیت کفر.

اینها را که می گویم می خواهم بگویم ربط دارد با ۹ دی. بعدش جنگ ۲۲ روزه بعد شکستی که در عراق می خورند ۴ هزار کشته ۲۰ -۳۰ هزار زخمی طبق ارقام و آمار رسمی خودشان حدود ۳ هزار میلیارد دلار هزینه به اضافه فدا کردن حیثیتشان در داستان اشغال عراق دست آخرش چی؟ حرف ما نیست خودشان گفتند که جنگ را ما کردیم، کشته ما دادیم، زخمی ما دادیم، دلار ما هزینه کردیم، حیثیت را ما هزینه کردیم، برندۀ جنگ کی بود؟ گفتند آیت الله خامنه ای بود. بعد از آزاد سازی جنوب لبنان که برای اولین بار بود که اسرائیل از یک سرزمین خارج شد بدون اینکه امتیازی بگیرد ذلیلانه از جنوب لبنان، اسرائیل فرار کرد یهودی که جونش به پول بسته است گاوصندوق های پر از دلارشان را گذاشتند و در رفتند. من اونجا رفتم تانک های با برد حدود ۴۰ کیلومتر که گلوله هایش را باید دو نفر بلند می کردند می گذاشتند در آن جای مخصوصش، آکبند گذاشتند و در رفتند یعنی هنوز باز نکرده بودند که ازش استفاده بکنند.

خب در آن ماجرا بعدش سید حسن نصرالله در رسانه های دنیا و رسانه های جهان عرب به عنوان مرد شکوهمند جهان عرب، به عنوان محبوب ترین چهرۀ جهان عرب،به عنوان قهرمان جهان عرب معرفی شد در کنفرانس بین المللی فلسطین که در سالن سران برگزار بود مقام معظم رهبری سخنرانیشان تمام شده بود و آمده بودند پایین به صورت غیر عادی سید نصر الله رفت جلو و دست آقا را بوسید بعد باهاش مصاحبه کردند گفتند آقا این کارت غیر عادی بود همه می دانستند هر وقت ایشان می رود دیدار آقا دست آقا را می بوسد ولی آنجا غیر عادی بود تنهایی رفت جلو در حالی که دها شبکۀ تلویزیونی در دنیا داشتند این برنامه را زنده پخش می کردند صد ها میلیون نفر تماشاگر داشت آنجا دست مقام معظم رهبری را بوسید ازش پرسیدند چرا این کار را کردی؟ گفت می خواستم به دنیا بگویم که اگر مرا مرد جهان عرب و محبوب ترین چهرۀ عالم عرب یا قهرمان جهان عرب می دانند می خواستم بگویم من هر چی دارم از دست بوسی مقام معظم رهبری آیت الله العظمی خامنه ای است.

خب اون شکستا یعنی از یک طرف افول روز افزون و تدریجی هیبت و ابهت آمریکا و ابر قدرت هاست از یک طرف اوج گیری، صعود، نفوذ و نقش آفرینی ایران در منطقه و در جهان و حتی در خلوت خانه های آمرکا و آمریکای لاتین. روند روندی است که غرب و آمریکا و اسرائیل مشخصا خودشان را سر دو راهی مرگ و زندگی می بینند اگر این روند ادامه پیدا کند پس باید کاری کرد کارستان که این نظام برای همیشه برچیده بشود حالا تجربۀ انقلاب های به اصطلاح رنگی و کودتاهای مخملی را هم به دست آوردند و در چند کشور با موفقیت اجرا کردند و انتخابات فرصت خوبی است که این توطئۀ خودشان را به کار بگیرند در این مرحله اینها یکی از مهمترین شیطنت هایشان هم این بود که نام امام و خط امام را پوشش خودشان قرار دادند.

دقیقا شیوه ی شیطان را پیش گرفتند یعنی وقتی می خواهد شیطان آدم را فریب بدهد نمی خواهد بگوید می خواهم کاری بکنم از بهشت بیرون بروید نمی گوید می خواهم یک کاری بکنم نظامتان ساقط بشود خط امام خاموش بشود می گوید من می خواهم یک کاری بکنم که در مخلد در بهشت بشوی تو فرشته بشوی اصلا ما می خواهیم یک کاری بکنیم که خط امام را احیا بکنیم این ها با شعار احیای خط امام وارد عرصه شده اند دقیقا همان شیوۀ شیطان برای فریب مردم خب آن ۱۰- ۱۲ میلیونی هم که آمدند عمده شان آمدند به این حساب.

مقام معظم رهبری هم فرمودند که همۀ این ۴۰ میلیونی که رأی دادند به وظیفۀ شرعی خودشان عمل کردند انگاری هر ۴ کاندیدا التزامشان را به قانون اساسی که حالا در قانون اساسی مسئلۀ ولایت فقیه هم هست و به صورت صریح التزامشان به خود ولایت فقیه را اعلام کرده بودند پس همه ی انهایی که آمدند و رأی دادند با این فرض آمدند در صحنه و رأی دادند خب اعتقاد خیلی ها این بود نخست وزیر دوران جنگ، نخست وزیر امام و تا آن زمان هم که هیچ چیزی در سطح مردم به صورت منفی آشکار نشده بود حالا آمده به عنوان یک منجی که می خواهد خط امام را احیا کند می خواهد راه امام را احیا بکند خب طبیعی است که عده ای از مردم هم می آیند از طرفداران امام می آیند به او رأی می دهند بعدش هم القای تقلب می شود تقلبی که به عنوان رمز آشوب به قول آن آقایی که آمد در تلویزیون مصاحبه کرد مسئلۀ تقلب را مطرح کردند آن بندگان خدا هم احساس کردند نکند واقعا در رأیشان دست کاری شده است آمدند آرام بدون سر و صدا و یک تظاهرات نسبتا بزرگی هم در تهران روز بعد از انتخابات انجام شد .

اما بزرگترین نقطه قوت آنها در این فتنه و در این ماجرا چیزی نگذشت که تبدیل شد به بزرگترین نقطه ضعف آنها یعنی خیلی زود مردم فهمیدند که مسئله ی خط امام و احیای خط امام یک فریب بوده است و مسئلۀ تقلب یک بهانه است خیلی زود مردم فهمیدند که نظام در انتخابات تقلب نکرده این خود کاندیداها بعضی از کاندیدا ها بودند که تقلب کردند چطور تقلب کردند؟ تقلب انها این بود که در حالی که اعتقادی به امام و خط امام نداشتند فریب زدند مردم را تقلب کردند به مردم گفتند ما آمدیم خط امام را احیا بکنیم پس متقلب خود شما بودید از این طرف ادعای تقلب کردند.

خب بنده به عنوان عضو هیئت شش نفره در این ماجرا به صورت یک شاهد عینی ناظر این قضیه بودیم که مسئلۀ تقلب یک بهانه است و از آن طرف حالا نقشی که خود مقام معظم رهبری مباشرتا ایفا کردند خب از قبل از انتخابات حتی اول سال که آقا در مشهد سخنرانی کردند مسئله ای بر سلامت انتخابات و حضور گستردۀ مردم در انتخابات را مطرح کردند بعد تدبیرهای لازم و راهنمایی های لازم را آنجا ارائه فرمودند که از همان زمان جریان فتنه و کودتای مخملی مسئلۀ تقلب را آنها مطرح کردند یعنی رسانه هایشان در خارج و بعضی از بوق هایشان در داخل از چند ماه قبل هی مسئلۀ تقلب را مطرح می کردند و زمینه سازی می کردند.

مثل الان که هی می گویند انتخابات آزاد انگار مثلا تو ایران تا به حال انتخابات آزاد نبوده است خب انتخابات آزاد که اگر انتخابات آزاد نبود اگر تقلب بود در انتخابات مگر از وزارت کشور آقای هاشمی که آن زمان به شدت مورد هجمۀ جریان چپ بود در آن جریان دوم خرداد، مجمع روحانیون و امثال اینها به شدت با آقای هاشمی عناد می ورزیدند چطور از همین وزارت کشور آقای هاشمی که ظاهرا آن طور که در ذهنم هست آقای بشارتی بود که حالا بالأخره جزء این جناح حساب می شد جناح راست حساب می شد چطور از صندوق رأی دولت آقای هاشمی، آقای خاتمی در آمد البته بعد گفتند که دوم خرداد مولود دوران سازندگی است این یک مسئلۀ دیگری است من در انتخابات را می خواهم عرض بکنم و آن زمان این جریان با آقای هاشمی دشمن بودند در تقابل بودند ولی از همین وزارت کشور آقای هاشمی دوم خرداد در آمد آقای خاتمی در آمد.

می خواهم بگویم انقدر نظام انتخابات سالم هست در جمهوری اسلامی که فرقی هم نمی کند حالا آن روز آقای بشارتی در امروز آقای عبد الرضا موسوی لاری یعنی وزارت کشور دوره ی اصلاحات و دوم خرداد ازش احمدی نژاد در آمد خب این دلیل بر این است که نا سالم است این سیستم انتخاباتی؟ تقلب گسترده درش هست؟ خب اگر قرار است تقلب بود اگر قرار بود نا سالم باشد که آن نباید می گذاشت این در بیاید این نباید می گذاشت اون در بیاید این را من رویش تأکید می کنم برای اینکه ما در انتخابات سال آینده به مردم باید این اطمینان را بدهیم بازسازی بکنیم که اگر القای شبهه کردند که از همین الان هم دارند خارجی ها القای شبهه می کنند در سلامت انتخابات بگوییم در جمهوری اسلامی اینقدر این نظام و سیستم برگزاری انتخابات سالم هست که هیچ دولتی از هر جناحی که باشد با هر هدفی که باشد نمی تواند تقلب گسترده ای را انجام بدهد که سرنوشت انتخابات مطابق دلخواه خودش­ جه ت­دهی بکند نمی شود.

آقای تاج زاده در آن صحبتی که کرد با توجه به تجربۀ چندین ساله در وزارت کشور و برگزاری چند انتخابات اعتراف کرد که امکان ندارد یعنی اگر خدایی نکرده اعوذ بالله بخواهند تقلب گسترده بکنند گفت بیشتر از ۶۰۰-۷۰۰ هزار تا بیشتر نمی شود تقلب کرد چطور می شود ۱۱ میلیون تقلب کرد ما در هیئت ۶ نفره از شورای نگهبان قول گرفتیم شورای نگهبان با دست باز ۱۰۰ درصد اعلام آمادگی کرد که تا آخرین خط تا آنجایی که کاملا مسئله برای آقایون شفاف و روشن بشود و هر گونه ابهامی برطرف بشود اعلام آمادگی کردند ولو صد درصد صندوق ها بازشماری بشود گفتند اگر صندوق ها باز شود و رأی ها بازشماری بشود عدد فرق نمی کند.

ولی اینها قبلا تقلب کردند گفتیم خب شما مثلا احتمال بدهید مثلا در آن فاصلۀ چند ساعت ۱۰ میلیون رأی مثلا از صنوق ها در آمده است اسم فلان کس را گذاشتند کنار ۱۰۰ میلیون رأی جدید به نام فلان کس نوشتند گذاشتند در آنجا خب ده میلیون رأی را چند ساعت وقت می برد چند نفر آدم می توانند ده میلیون رأی را بنویسند؟ هر نفری از هزار تا رأی که بیشتر نمی تواند بنویسد که پس ده هزار نفر آدم باید به کار گرفته بشوند که بتوانند ده میلیون رأی را در یک شهر عوض بکنند چون باید یک رأی در بیاورند یک رأی بنویسند که به جای آن رأی بگذارند خب این مستلزم این است که مثلا ما هزار تا ده هزار، هزارتا با خط واحد نوشته شده باشد هر هزار تایش با یک خط خب خط شناس می بریم می بینیم که کدام صندوق هزارتا رأی درش ریخته شده است که با خط واحد نوشته شده که اتفاقا در آن ده درصد صندوقی که بازشماری شد.

هیچ مورد تکرار خط واحد نبود مگر در یک جا که در صندوقی ۱۸ تا رأی با خط واحد نوشته شده بود آن ۱۸ تا خط واحد هم اتفاقا به نام موسوی بود به هر حال آمادگی اعلام شد تلاش شد که آقایون بیایند آقا هر شبهه ای هر ابهامی آخه ده هزار برگه که گم شدنی نیست که ولو باید کاغذش خریداری شده باشد از قبلا باید چاپ شده باشد در چاپخونه ۱۰ میلیون و می رویم اصلا صورت خرید کاغذ ها را از آن منشأیی که کاغذها خریداری شده و چاپ خانه ای که این برگه ها تعرفه ها در آن جا چاپ شده آن چه که نوشته شده آن چه که نوشته نشده زائد بوده اینها را همه را جمع، متفریق می کنیم ببینیم بالأخره ده میلیون اختلافش در میاید یا نمیاد خیلی راه داشت. فیلم های مختلفی آنجا اتخاذ شد برای اینکه کار کاملا شفاف سازی بشود ولی آقایون مشتشان را بستند برای اینکه اگر باز م کردند چیزی درش نبود رمز آشوب بود

خب حالا می گویم خود نقش مقام معظم رهبری گاهی سؤال می شود خب اگر امام بود چه می کرد؟ از امام من نمونه اش را عرض کردم در برخورد با جبهۀ ملی در برخورد با نهضت آزادی در برخورد با آن جمله ای که یک نفر در رادیو راجع به حضرت زهرا سلا الله علیها گفت در برخورد با جریان سلمان رشدی در برخورد با مسئله ی قام مقام رهبری اینهایش که آشکار است ما خاطرات خاصی هم داریم از بعضی موارد ولی به آنها استناد نمی کنیم ما به مواردی استناد می کنیم که در خود صحیفه ی امامی که دفتر نشر آثار امام چاپ کرده و اسنادش هم قطعی و روشن با خط امام موجود هست به اینها استناد می کنیم ببینید امام چگونه برخورد می کردند و مقام معظم رهبری در عین اینکه نقش امام را به بهترین وجه و شیوه ی کلی امام را ایفا کردند در عین حال با سعۀ صدر بیشتر اینها که نظام اسلامی را به نظام دیکتاتوری همان دیکتاتور ها که خودشان یعنی هر چی به خودشان تعلق دارد را به نظام جمهوری اسلامی نسبت می دهند خودشان متعلق هستند تقلب را به نظام اسلامی نسبت می دهند خودشان ضد حقوق بشر هستند بعد ضد حقوق بشر را به جمهوری اسلامی نسبت می دهند و قست علی هذا در این جا هم در حالی که خودشان بدترین مظاهر دیکتاتوری و اختناق و استبداد رأی هستند نظام اسلامی را متهم به استبداد و دیکتاتوری می کنند.

حالا ببینید مقام معظم رهبری چه می کند روز بعد از انتخابات در حالی که موسوی در روز انتخابات حدود ۴ بعد از ظهر هنوز مردم در صف صندوق های رأی هستند او اعلام پیروزی می کند و بلافاصله هم ادعای تقلب اما همان فردایش مقام معظم رهبری برای آقای موسوی پیغام می دهد مشوقانه، پدرانه، برادرانه، خاضعانه، دلسوزانه او را برحذر میدارد از این راهی که پیش گرفته است و دعوت می کند او را به حرکت در مسیر قانون ولو تعبیرات جالبی دارند مقام معظم رهبری در توصیه هایی که به آقای موسوی کردند در آن زمان روز بعدش خود آقای موسوی را به حضور می پذیرند آقای موسوی همۀ شبهات و ابهاماتش را آنجا بیان می کند مقام معظم رهبری با کمال سعۀ صدر گوش می دهند بعد هم توصیه هایی می کنند و بدون اینکه بخواهند حالا حرف او را انکار بکنند ایشان را برای رفع ابهامات به حرکت در مسیر قانون دعوت می کنند بعدش هم می فرمایند من به شورای نگهبان حالا شورای نگهبان که مجرای قانونی هست و به علاوه ی اینکه خب ادم های عادلی در آنجا نشستند یقینا خیانت به نظام و رأی ملت می کنند در عین حال مقام معظم رهبری می فرمایند که من به آنها سفارش کردم که با دقت بیشتر مسائل را بررسی کنند که در قدم بعدی باز تدبیر مقام معظم رهبری این بود که شش روز آن مدت را فراتر از قانون به نفع آنها تمدید کردند ببینید رهبری آنجا هم که آمد فراتر از قانون که آن هم خودش بر اساس قانون هست وارد عمل شد آنجایی بود که به نفع آنها بود کی دیکتاتور است؟ چرا این حرف ها را نمی زنید؟

شما که خودتان نماد دیکتاتوری هستید مرغتان همواره یک پا دارد و مدت را برای بررسی شکایات تمدید کردند فراتر از رسم جاری قانون یک جا هم که آمدند با اختیارات ولاییشان مدت را فراتر از متعارف تمدید کردند به نفع شما و برای شما بود بعد هم بر اساس هدایت ایشان آن هیئت ۶ نفره تشکیل شد که باز فراتز از اعضای شورای نگهبان کسان دیگری هم بیایند و بر مسئله نظارت بکنند در پرانتز عرض بکنم روز بعد از آن یعنی روز اول پیام به موسوی، روز دوم جلسه با موسوی، روز سوم جلسه می گذارند مقام معظم رهبری برای صحبت با نمایندگان کاندیداها از طرف هر یک چندتا می آیند لشکرکشی می کنند می آیند آنجا خدمت مقام معظم رهبری و ایشان در آن جلسه می فرمایند که خلاصه به تعبیر من هر چه دل تنگتان می خواهد بگویید اینجا محدودیتی نیست اگر محدودیت زمانی است یک کاری بکنید تمدیدی بکنید که همه بتوانند حرفشان را بزنند وگرنه از لحظه ی اول آقا می فرمایند شمار احت باشید و هرچه که در دلتان هست هر حرفی دارید بیان بکنید که حالا در پایان نماینده ی آقای کروبی درخواست می کند آقا نمایندگان کاندیداها هم در این بازنگری حضور داشته باشند آقا می فرمایند اشکال ندارد یعنی می پذیرند و به شورای نگهبان هم دستور می دهند که نمایندگان این آقایون هم اضافه بشوند به آن شش نفر.

ببینید تا کجا جلو می روند حالا در پشت پرده با این آقایان در همان جلسه نماینده ی یکی از این کاندیداها با وقاحت و جسارت می گوید شما از یکی از کاندیداها تأیید کردید حمایت کردید می خواهد بگوید که این حمایت شما باعث شد که مردم به فلان کس رأی بدهند آقا می فرمایند که اینها شاخص هایی است که من بهش اعتقاد دارم از قبل از انقلاب، بعد از انقلاب و تا آخر هم پای این شاخص ها ایستاده ام لازم به شخص نیست من شاخص بیان کردم و اتفاقا می فرمایند دلیل می آورند می گویند آقای موسوی که پیش من آمده بود به من می گفت که این شاخصه هایی که شما بیان کردید مصداقش من هستم یعنی این خودش دلیل است که ایشان شاخص بیان کردند حالا یک کسی تطبیق داده با یک کس دیگر یک گروه هم تطبیق داده با یک کس دیگر آقای کروبی هم آمده بود گفته بود بعضی از طرفدار های ما مصداق این سخنان شما و مطالبی که در کردستان بیان کردید من هستم بنابراین این ها شاخص هایی است که من بیان کردم اعتقاد هم دارم تا آخر هم روی این اعتقادم هستم و بر اساس این شاخص ها عمل می کنم منظور آن جلسه هم برگزار می شود.

حرف های آنها هم شنیده می شود باز همراهی ها همدلی ها که حالا نماینده های آنها هم بیایند در مسیر قانون حجت را کامل، کامل می کنند بر این ها در عرصه ی عمومی هم در خطبه های نماز جمعه و صحبت ها و سخنرانی ها در طول این مدت همه چیز را به صورت شفاف بیان کرده اند مشوقانه، دلسوزانه کجای دنیا چنین رهبری، چنین اخلاصی، چنین بزرگواریی، چنین سعۀ صدری، چنین محبت مشوقانه ای باز تأکید می کنم روی جذب حداکثری دفع حداقل نقشی که ایفا کردند خب این حاصلش چی شده بود؟ خیانت های آنها تا آخر گفتند حتی جلسات به پایان می رسید هنوز صحبت می شد باز می گفتند آقا فقط ابطال حالا طبق نقلی آقا فرمودند که عنان ابطال یعنی زدن تو دهن ۴۰ میلیون نفر اصلا دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود اگر همین طور بیخود و بی جهت بر اساس یک ادعا خب آقا می فرمودند همیشه بعد از انتخابات ها معمولا یک اشکالات و شبهاتی است که همان وقتی را که گذاشتند برای رفع همان شبهات است.

حالا ممکن است یک جا تخلفی شده باشد یک جا تقلبی شده باشد ۲ تا صنوق اینجا ابطال بشود ۳ تا صندوق اونجا ابطال بشود ۱۰ تا رأی از اون کم بشود ۲۰ تا رأی به اون اضافه بشود حالا ۱۰۰ تا هزار تا، دو هزارتا تا پنج هزارتا در ۴۰ میلیون که اینها تأثیر ندارد که این را گذاشتند برای همین بررسی ها همین جور به ادعای در بسته و سر بسته که حالا کلش هم ۲۰۰ مورد مثلا مورد شکایت داشتند بدون مستندات به صورت کلی که حالا حتی اگر تمام ان مواردی که آنها شکایت داشتند همه اش هم ابطال می شد بر فرض اسباط هم می کردند باز هم در سرنوشت انتخابات تأثیری نداشت اما خب اینها به عنوان احیاگر خط امام پرچم تقلب را بالا گرفتند زیر این پرچم کیا حرکت کردند؟ خب آن توده ی مردمی که بر اساس تشخیص و تکلیف شرعی آمده بودند دیدید که روز اول، دوم جمعیت تقریبا میلیونی آمدند و تدریجا آن جمعیت چند صد هزار نفری تبدیل شد به جمعیت  چند هزار نفری. آنها رفتند دنیال کارشان مردم عادی تدریجا هم فهمیدند روز ۹ دی هم این جمعیتی که آمد فقط اینهایی نبودند که به فلان کاندیدا رأی داده بودند اصلا مسئله ی ۹ دی مسئله ی انتخابات مسئله ی رأی به این آقا و اون آقا نبود مسئله ی دفاع از کلیت نظام و ولایت بود لذا من مشخصا افرادی را می شناسم افرادی که به موسوی رأی داده بودند و افرادی که به کروبی رأی داده بودند آنها هم امدند ۹دی. همه آمدند یعنی همه ی آنهایی که رأی داده بودند برای رأی به نظام، رأی به انقلاب، رأی به ولایت منتهی در مصداق احیانا یکی یک جور تشخیص داده بود یکی دیگر هم یک جور دیگر تشخیص داده بود مگر حالا تشخیصی که اینطرفی ها دادند مگر تشخیص درست از آب در آمد؟ بالاخره هر کس در آن زمانی که دارد تکلیف را عمل می کند آن شریط مهم است.

یک بار مقام معظم رهبری نقل می کردند که از امام سؤال کردم که شما از کی به فکر تشکیل حکومت اسلامی افتادید؟ ایشان تأمل کردند فرمودند من در هر لحظه ای دنبال این بودم که تکلیف شرعیم چی هست به تکلیف شرعیم عمل کردم . خب لذا آن کسانی که به تکلیف شرعیشان عمل کرده بودند رفتند دنبال کارشان در ۹ دی هم آمدند اما آنهایی که ماندن یکی زیر چتر است ادعای تقلب موسوی و تنحت هدایت اسرائیل و آمریکا و انگلیس و در ۱۳ آبان شعار طرفداری از آمریکا و اسرائیل دادند در ۱۶ آذر عکس امام را پاره کردند در ماه رمضان روزه خواری آشکار کردند و در روز عاشورا آن جنایت را آفریدند اینها کیا بودند؟ عده ایشان را عرض می کنم خدمتتان، عده ی زیادی از این ها که تشکیل شدند در همین آشوب ها بیش از هفتاد درصدشان اصلا کسانی بودند که در انتخابات شرکت نکرده بودند اصلا به هیچ کس رأی نداده بودند اینها کسانی بودند که با هدایت آمریکا و اسرائیل و البته زیر چتر ادعای آن کاندیداهای شکست خورده که تا آخر هم این چتر را نگه داشتند اگر این چتر را نگه نداشته بودند این فضاها اتفاق نمی افتاد لذا گناهی که اینها مرتکب شدند که دستاویز دادند زمینه سازی کردند زمینه را مهیا کردند برای اینکه آمریکا و اسرائیل بهره برداری بکند توسط عناصرش در کشور و بزرگترین فرصت جمهوری اسلامی را یعنی انتخابات ۸۵ درصدی را تبدیل به تهدید بکنند برای جمهوری اسلامی که آنها دندان تیز بکنند و طمع بکنند برای به ثمر رساندن آن برنامه ریزی طولانی مدت برای براندازی جمهوری اسلامی گناه کمی نبود خیانت کمی نبود.

به هر حال ۹ دی شد و مردم گام به گام اینها ببینید هدایت و راهبری رهبری به درایت آن موقع بعضی ها از آن طرف می افتادن که آقا چرا شما بعد از آن جنایت ها و خیانت ها تازه این ها را روسر نمی گذارید و حلوا حلوا کنید بعضی ها همان موقع اعتقاد داشتند چرا اینها اعدام نمی شوند اما با گذشت زمان و ۹ دی محصول یکی از جهاتش محصول تدبیر عاقلانه و مدبرانه ی مقام معظم رهبری بود که مردم توده ی مردم علاقمند به نظام واقعیت را فهمیدند چشمشان باز شد یادم هست در زمان امام در قضیه ی بنی صدر نامه ای تا چند سال پیش نامه اش را امام داد به من و پیش من بود بعد سال های اخیر دادمش چون آنجا محل نگهداری اسناد بود دادم به آنجا نامه ای که به امضای آقای هاشمی ، آقای موسوی اردبیلی ، مرحوم شهید باهنر ، مرحوم شهید بهشتی و خود مقام معظم رهبری بود برای امام نامه ای نوشته بودند ۱۰ -۱۱ صفحه است در ارتباط با قضیه ی بنی صدر درد دل هایی که اینها داشتند در قبال جنایت ها و خیانت های او می خواهم عرض بکنم که در آن زمان هم حتی بزرگان جامعه ی ما گاهی وقتها گلایه داشتند درد دل می کردند که این تا کجا می خواهد جلو برو بنی صدر این همه خیانت، این همه جنایت، این همه فحاشی و حتاکی می خاهم عرض بکنم که گاهی اوقات حوصله و ظرفیت دیگران سر ریز می شد در قبال شیوه ی برخورد امام ولی بعد معلوم می شد که امام چقدر حساب شده و دقیق عمل کرده است یعنی گذاشت تا آن وقتی که دمل چرکین بنی صدر برسد در وقت خودش جراحی کند که کمترین ضایعات را داشته باشد عده ای می خواستند جلو بیوفتند از رهبری عده ای عقب می افتادن.

خوشا به حال آنهایی که در همراهی رهبری و ولایت همیشه هم گام هستند پشت سر او هستند راه عقلانی و شرعیش هم همین هست این نتیجه ی تدبیر بسیار حساب شده بود که ثمره اش ۹ دی بود ۹ دی چی شد؟ من فقط یک جمله از جناب مجاهد بزرگ سید حسن نصر الله عرض بکنم خدمتتان گفت در روز های اوایل فتنه در آن ایام حالا دقیقا تعبیر یادم نیست میلیون ها و هزارها میلیون نفر در دنیا طرف داران انقلاب تا صبح نخوابیدند اشک ریختند و دعا کردند و نگران جمهوری اسلامی بودند خب در خارج مردم زیر بمب تبلیغات و رسانه های دشمن بودند فکر می کردند انقلاب دارد می رود جمهوری اسلامی دارد می رود دعا کردند گریه کردند ۹ دی شد حضور مردم را که دیدند خب ۹ دی یک معجزه ی الهی بود.

ما دو شب قبل از ۹ دی یعنی شب هفتم جلسه ای بود که برای اولین بار چون شورای هماهنگی تبلیغات دیدند مردم دارند خود جوش اصلا خیلی استان ها هفتم و هشتم تظاهرات می کردند در روستاها همه جا اصلا مردم کاری به کسی نداشتند منتظر شورای هماهنگی تبلیغات نبودند خب فکر کردند آنجا بحث بود که آقا روز نهم آن هم روز غیر تعطیل روز کاری آیا کسی میاد، نمیاد؟  چقدر می آیند؟ آیا در مقابل جریاناتی که در روزهای اول از آن طرف آمده بودند می رسد خلاصه خیلی نگرانی بود با تردید و شک یعنی شاید برآوردمان شاید این قدر بود که در تهران مثلا حدود ۲۰۰ -۳۰۰ نفر بیایند برای اینکه فرصت حتی تبلیغ هم نبود اما تبلیغ نمی خواست فرصت نمی خواست فقط یک جرقه بود که مثلا کی و کجا؟ و السلام. جمعیتی آمد که در همه ی شهر ها حتی روستاها ما خبر داریم آنچه اتفاق افتاد بی نظیر بود در تهران جمعیتی آمد که همیشه جمعیت های میلیونی ما را رسانه ی خارجی تعبیر می کردند ازش چند هزار نفر اما این بار خود آن رسانه ها تعبیر به میلیون کردند جمعیت میلیونی گفتند خیلی چیز عجیبی بود یعنی واقعا مقلب القلوب خدایی که حافظ این نظام و این انقلاب است و البته امامی که این مردم را خوب شناخته بود.

و رهبری که این مردم را خیلی خوب شناخته است که آنها را از مردم حجاز پیامبر رسول الله مردم عراق عهد امیرالمؤمنین و سید الشهدا این مردم را بهتر دانستند و در این مقاطع نقش مردم آشکار شد آیا نهم دی نقطه ی پایانی بود؟ با نقطه ی آغاز؟ هم نقطه ی پایانی بر جریان فتنه ی ۸۸ و هم نقطه ی آغازی برای آینده ی پایدار تر و درخشان تر بود ۹ دی درس های زیادی در بر داشت ملت ثابت کرده است که اگر دیروز مدیان طرفداری از خلق ، فداییان خلق و مجاهد خلق را کنار زدند در این روز مدعیان دروغین خط امام را و راه امام را پس دادند و ثابت کردند که فردای امروز هم اگر کسی ادعای ارتباط واقعی با امام زمان هم داشته باشد آنها را هم شناسایی می کنند و فریب آنها را نخواهند خورد که امتحان همچنان ادامه دارد.

«مَّا کَانَ اللّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى مَآ أَنتُمْ عَلَیْهِ حَتَّىَ یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ »  که در هر فتنه ای و در هر دشواری و سختیی به هر یک از این ماجرا های سخت از درونش نعمت ها و برکاتی می جوشد برکت شیرین یا دست آورد شیرین فتنه ی ۸۸ این بود که شر مدعیان، شر فریبکارانی که ادعای پیروی از خط امام می کردند از سر انقلاب کم شد امروز مردم خوب می دانند پیروی از خط امام یعنی چه الان هم عده ای هستند هنوز خودشان را مدعی خط امام و مدعی انحصاری خط امام می دانند ما به آنها می گوییم که خط امام شاخص هایی دارد مواضع امام در مورد آقای بازرگان، نهضت آزادی، جبهۀ ملی، آمریکا، اسرائیل، منافقین و… را ما باید یاد داشت کنیم و بخوانیم.

من دیروز مواردی را مشخصا استخراج کردم نه از خاطرات و مشاهدات از انچه که ثابت و قطعی هست ببینیم آیا آنهایی که الان می روند در کنار دبیر کل نهضت آزادی عکس یادگاری می گیرند و در عین حال مدعی خط امام هستند آیا در این ادعا لیاقت دارند یا دروغ می گویند آنهایی که رنج نامه ی حاج آقا احمد آقا را چاپ کردند و امروز در نقطه ی مقابل نشستند و باز هم در همان جا صاحب ادعا هستند و در همان بیت لانه کردند آیا اینها صادق هستند؟ چگونه توجیه می کنند؟ مدعی خط امام هستند امام مشخصا در پیام نامه ای به محتشمی در رابطه با نهضت آزادی خطر فساد و گمراه کنندگی نهضت آزادی را مخصوصا در زمینه ی تفسیر قرآن تأکید می کند در خانه اش در جماران جلسه ی ماهانه ی تفسیر قرآن می گرفت یکی از سران نهضت آزادی می رود می شیند آنجا تفسیر قرآن می گوید و بعضی از آقایون و معمین خودمان می روند می شینند پای تفسیر قرآن او . امام در همان پیلام اصلا انگشت گذاشته روی مسئله ی تفسیر گفتن آنها و انحراف آنها و بی دین کردن آنها با عنوان اسلام. وقت هم گذشت سرتان هم درد آوردیم.قبل تر به من نگفته بودند پرسش و پاسخی هم هست که زودتر بحث را تمام بکنیم و وقتی بیشتری برای این بگذاریم

۱- انتخابات آینده هم قطها دشمن همیشه متوسل است

عرض کردیم «مَّا کَانَ اللّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى مَآ أَنتُمْ عَلَیْهِ حَتَّىَ یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ» را امتحان و آزمون همچنان ادامه دارد و البته هرچی هم کلاس ما می رود بالاتر امتحان هایمان هم سخت تر و پیچیده تر می شود باید حواسمان جمع بشود بهترین راه و شاخص اصلی ولایت ما هم پیروی از ولایت فقیه است که امام فرمودند پیروی از ولایت فقیه عامل عدم آسیب رسیدن به نظام هست

۲- در انتخابات آینده سران در کجا هستند؟

نمیدانم

۳- حوادث پیش از ظهور در مناطق خاور میانه؟

علم غیب نداریم. بالأخره همه ی اتفاقاتی که می افتد مرتبط است قطعا خود انقلاب را امام اشاره کردند که اینکه زمینه ساز است جنایت های آنها از آن طرف، مناطق فلسطین. به هر حال تمام حوادث یقینا چیزهای تصادفی نیست در آن نظام اتم ما چون علممان محدود است می گوییم تصادف وگرنه در نظام علم خداوند متعال هیچ چیز تصادفی نیست و روند جهان به طرف زمینه سازی برای ظهور آن حضرت است انشاالله

۴- آیا می شود کاری کرد که دوستان انقلاب تبدیل به دشمنان انقلاب نشوند؟

بله همان شیوه ی مقام معظم رهبری که فرمودند که جذب حداکثری و دفع حداقلی همه ی تلاش ایشان بر این حساب بود نظام آن بخش اعظمش در همین جهت حرکت کرده گرچه خطاهایی هم در گوشه و کنار قطعا وجود دارد در زمان حکومت حضرت علی در زمان حتی مدینه و حکومت اسلامی پیغمبر اکرم تخلفاتی اتفاق می افتاد در این جامعه با این همه نفوذ ها و این همه جریانات کخربی که هست یقینا گوشه و کنار مشکلات و اشکالاتی وجود دارد یقینا اشکالاتی وجود دارد در روز بعد از انتخابات آن سخنرانیی که این یکی کرد بنزین روی آتیش ریخت نباید این کار را انجام می داد آن روز مقام معظم رهبری فرمودند روز بعد از انتخابات همیشه باید روز برادری و اخوت باشد از این طرف هی بعضی ها درست حرکت نکردند ولی به هر صورت راه این است که ما نگاهمان حتی سکوتمان باید تابع مقام معظم رهبری باشد فریادمان تابع آنجا باشد به همه چیز اگر این را همه بهش عمل کنیم آن مسئله ی جذب حداکثری هم تحقق پیدا می کند .

۵- نظام بهتر از این می توانست عمل بکند؟

بله ما یک وقت می گوییم که فلان شخص فلان بخش از نظام بله گاهی خطاها عرض کردم توش بوده ولی اشکالی اگر بوده آنجایی بوده است که طبق رهنمود مقام معظم رهبری عمل نشد همین که عرض کردم ایشان تأکیدشان بر این است که تصریحشان همواره بر این است که آقا روز بعد از انتخابات باید روز برادری باشد و بعضی از کار ها و حرکات نباید باشد.

۶- مقام معظم رهبری در سخنرانیشان گفتند که مواضع من با آقای احمدی نژاد نزدیک تر است.

ببینید ما باید همه ی جملات را در کنار هم بسنجیم آقا فرمودند من یک رأی دارم که درون صندوق می اندازم و به هیچ کس هم توصیه نمی کنم که به کی رأی بدهید و به کی رأی ندهید این هم توجه داشته باشید ولی اینکه در آن شرایط با مطالب و شعار ها و شیوه ای که به هر صورت وجود داشت اینکه به عنوان نظر خودشان بگویند مواضع من به ایشان نزدیک تر است یا مواضع ایشان به من نزدیک تر است این یک واقعیت بود اما در عین حال خودشان هم تأکید کردند که من به کسی توصیه نمی کنم و تازه بعد از انتخابات هم بود

۷- اگر آقای موسوی و کروبی رأی می آوردند… .

ببینید آقا اول یک چیز خوصوصی بگویم خدمتتان این را من اطلاع دارم که اصلا مقام معظم رهبری واقعا در سعی صدر و قانون مندی رفتار کردند اولا در انتخابات ایشان همیشه مبنایش این است که اولویت با حضور گسترده ی مردم و احیانا در بعضی از تعبیرات حضور حداکثری مردم در انتخابات صرف نظر اینکه به چه کسی رأی بدهند و به چه کسی رأی ندهند این یک نکته در عین حالی که در بعضی از مقاطع در بعضی از بزرگان و کسانی که الان احیانا دارند عکس آن حرف می زنند در ارتباط با انتخابات همیشه مدعی بودند و اعتقاد داشتند که ما باید یک کاری بکنیم که جمع و جور بشود در انتخابات آن کسانی بیایند که فقط به خط ما رأی lمی دهند به تیم ما رأی می دهند باشد ولی همیشه و در همه ی مقاطع مقام معظم رهبری اعتقادشان این بود که باید حداکثری و گسترده ترین وجه را در انتخابات داشته باشیم. حالا کی از صندوق در می آید؟

نمونه اش دوم خرداد خاتمی در همان جا در همان جلسه ی با نماینده های کاندیدا ها آقا می فرمایند که بعد از انتخابات دوم خرداد یکی از مسئولین نظام آمدپیش من کلمه ی مثلا ابطال را در انتخابات مطرح کرد من آنچنان برخورد تندی با او کردم که هنوز از من مکدر است اصلا آنچنان آقا او را تردش کرد هنوز قضیه ی خاتمی بود دوم خرداد بود و روایت دیگری را شنیدم که وقتی که اولین بار عدد شرکت کننده ها مشخص شد و معلوم هم شد که مثلا فلان کس در صدر است ما فکر کردیم که الان یک جور دیگر با ذهن خودمان فکر کردیم ولی تا خدمت آقا گزارش شد آقا افتادند روی زمین و سجده ی شکر کردند صرف نظر از اینکه کی رأی آورده وقتی میزان بالای آراء را در یافت کردند خدا را شکر کردند.

ببینید بنابراین فرقی نمی کرد چه کسی رأی بیاورد اگر هر کدام از این آقایون هم رأی می آوردند یقینا مقام معظم رهبری همین دفاع را از فرآیند انتخابات می کردند که در این صورت انجام دادند هیچ تفاوتی در روش ایشان وجود نداشت نمونه اش هم قضیه ی دوم خرداد بود اما خب ما یک خدایی هم داریم دیگر اون خدا خودش صاحب یک انقلاب است و آن انقلاب را هم همیشه سر مقاطع حساس از شروع حفظ کرده است در یک مقطعی هم متوجه نمیشویم ولی مثلا ۲۴ سال بعد می فهمیم که اگر چنانچه اگر آن قضیه اتفاق نیوفتاده بود که منجر به برکناری فلان کس بشود الان ما در چه وضعیتی بودیم در اصل رهبری انقلاب خدا سر به زنگاه نشان می دهد آقا موسوی ۲۰ سال کنار نشسته بود نفسش هم در نیامد قبلش هم هی می رفتند دنبالش که آقا بیا کاندید بشو نمی آمد حالا که آمد مردم به هر کسی که کاندیدا هست همان رأی می آورد دیگر زمان مقام معظم رهبری در ریاست جمهوریشان همین بود در دور دوم خود ایشان رأی آورد آقای هاشمی دور دوم خودش رأی آورد آقای خاتمی دور دوم خودش رأی آورد این یک وضعیت ثابتی دارد تقریبا در همه ی دنیا هم همین طور است که آن کسی که دور اول رئیس جمهور است به صورت طبیعی دور دوم رئیس جمهور می شود به علاوه این رئیس جمهور آدمی بوده است که در این چهار سال شصتا سفر استانی رفته تا شهر های کوچک و بعضی روستا ها هم رفته یک زبلی هایی داشته که قطعا رأی می آورد.

آخه خدا می زند پشت سر موسوی خب بابا اگر تو واقعا می خواستی رئیس جمهور بشوی تو ۲۰ سال صبر کردی ۴ سال دیگر هم صبر می کردی در انتخابات بعدی ۴ سال بعد که رقیبت هم هم وزن خودت بود قطعا رأی می آوردی اگر موسوی صبر کرده بود در این دور بعد که رئیس جمهور قبلی قرار نیست رئیس جمهور بشود آدمی آمده که رئیس جمهور نیست بالفعل رقابت می کرد یقینا بالاترین رأی را می اورد حالا آدمی که می گویند مظهر عقل و تدبیر است خیلی فکر دارد خب اینها خداست دیگر آقا ۲۰ سال نمی آید ۴ سال دیگر هم صبر نمی کند قطعا رئیس جمهور بشود یک وقتی می آید که قطعا شکست بخورد این لطف خدا نیست؟ این ها دیگر کار خدا است اما در عین حال اگر همچین اتفاقی هم می افتاد همان طور که آقا با آقای خاتمی ۸ سال بود با آن شرایط نظام را هدایت کرد اساس نظام را حفظ کرد یقینا در این شرایط هم از پس قضیه بر می آمد

۸- آیا این ۹ دی در بیداری اسلامی هم تأثیر داشت؟

من اعتقادم بر این است که تأثیر داشت یعنی اصل انقلاب اسلامی در بیداری اسلامی نقش اساسی داشته و اصلا این ملت ایران بود که سد شکن بود و برای اولین بار اولین خاک ریز را فتح کرد و در مقابل همه ی ابر قدرت ها ایستاد و این ملت با دست خالی پیروز هم شدند منتهی مردم دنیا باپور نمی کردند که این انقلاب ادامه پیدا بکند هر چه این مسئله ی مقاومت است هرچه مقاومت ادامه پیدا کرد ایستادگی ادامه پیدا کرد مردم باورشان بیشتر شد به اینکه می شود انقلاب کرد می شود با دست خالی پیروز شد منتها همه ی ملت با هم جمع بشوند مقابل دیکتاتور ها ایستاد در مقابل قدرت ها و ابر قدرت ها ایستاد اما باز هم در ته دلشان یک ترسی بود نمونه اش در الجزایر جریان اسلام گرا پیروز شد در انتخابات ۱۰ – ۱۲ سال قبل یادتان هست؟ در عین حال که پیروز شد با کمال وقاحت انتخابات را ابطال کردند بعدش هم درگیری هایی شد بیش از ۲۰ هزار نفر را کشتند سر سفره ی افطار ۶۰ تا ۷۰ تا می رفتند سر می بریدند به نام اسلام و اسلام گرا ها برای اینکه چهره ی اسلام را خراب کنند هم ابطال می کردند این آقایون مدعی دموکراسی هم اینکه جنایت هایی مرتکب شدند که این اسلام گرایی را لوس بکنند ابداع و به وجود آوردن القاعده و طالبان آن هم توسط آمریکا فلسفه اش همین بود که اسلام نابی که امام بنا کرده بود و گذاشت دنیا را تحت تأثیر قرار داد و تحت تأثیر قرار بدهد با عملکرد های زشت و وقیحانه و پلیدانه ی اینها لوس بشود و در ذهن مردم اسلام به صورت کلی مشروط بشود به هر حال بعد از ۹ دی که دنیا بیشتر از ما جنگ احزاب را متوجه شد چون در خارج رسانه ها روزنامه ها سایت ها همه چیز باز آزاد مردم دنیا شاهد بودند که جنگ احزاب یعنی کلیت جهانیت کفر با تمام توانش آمدند علیه جمهوری اسلامی بعد دیدند که نه ساقط که نشد، نشد ۹ دی معلوم شد که جمهوری اسلامی خیلی قرص و محکم است از کوه دماوند سر بلندتر و محکم تر و پایدار تر است باور کردند که نه می شود این تأثیر بسیار عمیقی روی مسلمان ها روی آدم های با فکر در کشور های مختلف داشت این بحرینی ها نمونه اش هست دیگر حالا حزب الله در لبنان فضای دیگر است. در بحرین معجزه ی عجیب و غریبی است معجزه ی ولایت معجزه ی خط اسلام ناب چه می کند در آنجا.

خب بیشتر از این خسته نکنیم دوستان را اگر مورد واجبی درون سؤال ها باشد بعد از جلسه چند دقیقه ای در خدمت بعضی از دوستان باشیم در خدمت هستم. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته