نشست «انقلاب اسلامی، مخاطرات امروز و فردا» برگزار شد
سی و یکمین نشست از سلسله نشست های «انقلاب اسلامی، مخاطرات امروز و فردا» روز پنجشنبه ۹ خردادماه با سخنرانی آقایان موسی نجفی و حجت الاسلام رسائی با موضوعات تبیین مفهوم پیچ تاریخی و جریان شناسی انتخابات ۲۴ خردادماه برگزار شد. دکتر موسی نجفی،در این نشست با بیان این که این وقایع هستند که به […]
سی و یکمین نشست از سلسله نشست های «انقلاب اسلامی، مخاطرات امروز و فردا» روز پنجشنبه ۹ خردادماه با سخنرانی آقایان موسی نجفی و حجت الاسلام رسائی با موضوعات تبیین مفهوم پیچ تاریخی و جریان شناسی انتخابات ۲۴ خردادماه برگزار شد.
دکتر موسی نجفی،در این نشست با بیان این که این وقایع هستند که به حوادث معنی میدهند، گفت: در زندگی ما همه حوادث قابل اهمیت نیستند، اما در زندگی موضوعاتی مانند انتخاب شغل، ازدواج، رشته تحصیلی از وقایع و تأثیرگذار است، از این رو مورد توجه قرار میگیرد.
به گزارش خبرگزاری حوزه، استاد حوزه و دانشگاه با تفکیک قائل شدن میان “وقایع” و “حوادث” اظهار داشت: پیچ تاریخی در مسیر واقعه، یعنی جایی که تاریخ عوض میشود خود را نشان میدهد و گرنه پیچ تاریخی در حوادث معلوم نمیشود، از این رو برای تحلیل یک حادثه باید جای آن را در پیچ تاریخی بیابیم.
نجفی گفت: نباید کسی فکر کند که در طی این چند سال اتفاقی در حد انقلاب اسلامی رخ داده است، زیرا انقلاب اسلامی تأثیرگذاری بسیاری داشته است.
وی خاطرنشان کرد: ممکن است حادثهای باشد که یک واقعه را تمام یا شروع میکند، ولی دلیل آن واقعه نباشد، از این رو، حوادث نیز خود در یک سطح نیستند، مقاله رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات بهانهای شد که مردم قم قیام کردند و نباید گفت که علت انقلاب اسلامی آن مقاله است.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان این که گاهی ممکن است یک حادثهای برای مقطعی، یک واقعه حساب شود اما نسبت به یک واقعه بزرگتر و کلانتر حادثه محسوب شود، افزود: ما برای رسیدن به نتیجه درست، باید در بررسیهای خود به این نکته نیز توجه کنیم که حوادث نیز خود در درجات مختلفی قرار دارند.
وی در تبیین پیچهای تاریخی تأثیرگذار در انقلاب اسلامی به رسمیت یافتن تشیع در ایران در دوره صفوی اشاره کرد و ادامه داد: صفویه حامل اندیشه مهمی به نام تشیع بود، و گرنه خود صفویه به خودی خود اهمیتی ندارد، رسمیت یافتن تشیع در ایران در هیچ کشوری رخ نداده است .
نجفی با بیان اینکه حتی یک روز هم از این رسمی بودن مذهب تشیع کاسته نشده است، اظهار کرد: مذهب تشیع به قدری قدرتمند بود که زمانی که دولت نداشت باز کشور سر جایش بود.
وی با بیان این که رسمی شدن تشیع در زمان صفویه نقش زیادی در انقلاب اسلامی داشت، ادامه داد: اگر مردم شیعه نبودند امام خمینی(ره) باید در ابتدا جامعه را شیعه میکرد و پس از آن انقلاب را به راه میانداخت، از این رو میتوان گفت که صفویه با این کار، زمینه انقلاب اسلامی را فراهم کرد.
استاد حوزه و دانشگاه دومین پیچ تاریخی که در دوران حال ما تأثیر دارد را مشروطیت خواند و اظهار کرد: هم حرکت صفویه و هم حرکت مشروطیت ناقص بوده است و در جمهوری اسلامی این دو حرکت کمال شده است، یعنی هم محور شیعی صفویه و هم محور مردمی مشروطیت رشد پیدا کرد.
وی بیان کرد: از صفویه تا مشروطه و از مشروطه تا انقلاب اسلامی پیچهای کوچک تاریخی نیز وجود دارد، سقوط صفویه یکی از این وقایع کوچک بود و بعد از آن نهاد روحانیت آزاد شد، یعنی خود شیعه در صفویه، صفویه را به زمین زد.
نجفی با بیان این که وقتی میخواهیم از پیچ تاریخی سخن بگوییم به تاریخ نقلی، تاریخ تحلیلی یا فلسفه تاریخ نظر داریم، گفت: باید بررسی کرد که این پیچهای تاریخی رو به جلو یا رو به عقب میرود.
استاد حوزه و دانشگاه ابراز کرد: شهید مطهری میان توسعه و تکامل تفاوت قائل است، در توسعه معتقد هستند که هر حرکت تاریخی جلوتر از حرکت قبلی خودش است، طبق این نظر از دید غربیان لیبرالیسم تاریخ حد نهایی، تاریخ غرب است اما مرحوم مطهری حرکت تاریخ را تکاملی میدانند.
وی با بیان این که ممکن است یک دهه از دهه قبلش عقبتر باشد، اما در نهایت سبب تکامل میشود، افزود: ممکن است حادثهای انحطاط باشد، اما در نهایت سبب پیشرفت شود، از این رو پیچ تاریخی ممکن است انحطاط یا عقبگرد داشته باشد.
نجفی افزود: در سالهای پس از انقلاب، با وجود انحطاطهای که صورت گرفته است، اما در نهایت جامعه رو به تکامل بوده است.
وی با اشاره به تقسیمبندی رهبر معظم انقلاب درباره تاریخهای مهم انقلاب گفت: اویل انقلاب، ما مسائل را در پیچ تاریخی نهضتهای اسلامی نگاه میکردیم.
همچنین به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام حمید رسایی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، عصر پنجشنبه در سی و یکمین نشست از سلسله نشستهای انقلاب اسلامی، مخاطرات امروز و فردا که در سالن همایشهای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، به سخنرانی پرداخت و به برخی پرسشهای حاضران پاسخ گفت.
وی در پاسخ به این پرسش که به چه حزب و گروهی وابسته هستید؟ افزود: به هیچ گروهی وابسته نیستم، اما جریان جبهه پایداری را قابل قبولتر میدانم اما در نهایت به آن نقدهایی هم دارم.
انقلاب محصور به مرزهای جغرافیایی نیست
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه رییس جمهور باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ خاطرنشان کرد: مسأله جمهوری اسلامی در آینده موضوع اقتصاد است، ولی مسأله انقلاب اسلامی در آینده اقتصاد نیست، انقلاب اسلامی فراتر از جمهوری اسلامی است.
وی ادامه داد: انقلاب اسلامی محصور به این مرز جغرافیایی نیست و تا حزبالله لبنان میرود، حتی در جنوب فیلیپین مسلمانان شیعهای داریم که نگاهشان به ایران و رهبر معظم انقلاب است، مسأله انقلاب اسلامی بیداری اسلامی است.
حجتالاسلام رسایی اظهار کرد: پیچ تاریخی مد نظر رهبر انقلاب مسأله جمهوری اسلامی نیست، بلکه انقلاب اسلامی است، اما این پیچ تاریخی حوادثی است که در منطقه اتفاق میافتد و صفبندی در برابر جمهوری اسلامی نیست بلکه در برابر انقلاب است، امروز اردن، مصر، تونس، عربستان و بحرین این صفبندی را تشکیل دادهاند.
وی خاطرنشان کرد: در مسأله جمهوری اسلامی اسلامی نیاز به مدیری داریم که در عرصه اقتصاد یک جراح باشد، دو اینکه قائل به جراحی باشد، برخی جراح هستند اما قائل به جراحی نیستند یا اینکه جراح نیستند اما قائل به جراحی هستند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه هدفمندی یارانهها کار مفید و سودمندی بود، اظهار کرد: آقای هاشمی بدون یک جراحی اقتصادی تورم را به ۴۹ درصد رساند، در زمان ایشان در ۵ شهر بحرانهای اجتماعی داشتیم که ریشه سیاسی نداشت، در دولت قبل جراحی کردیم که به طور طبیعی خونریزی و درد دارد، اما نتیجه هدفمندی یارانهها خوب بود.
مهمترین مانع برای صدور انقلاب سفارتخانهها هستند
وی ادامه داد: مهمترین مانع برای صدور انقلاب اسلامی سفارتخانههای ما هستند، بیداری اسلامی در کشورهایی رخ داده است که ما در آن سفارتخانه نداریم، بیداری اسلامی در کشورهایی مانند یمن، لیبی و مصر شکل گرفته است.
حجتالاسلام رسایی خاطرنشان کرد: اگر رییس دولت قائل نباشد که باید انقلاب را صادر کرد، نمیتوان تنها به وسیله وزیر امور خارجه این کار را کرد، الان شما دو سال آخر احمدینژاد را با احمدینژاد ۸۴ مقایسه کنید، احمدینژاد ۸۴ در برابر احمدینژاد ۹۲ قرار گرفته است.
وی در ادامه با بیان اینکه آقای هاشمی با هدف ریاست جمهوری در انتخابات ثبتنام نکرد، ابراز کرد: تأیید صلاحیت شدن آقای هاشمی یکی از اهداف وی برای نامنویسی در انتخابات بود، آقای هاشمی خود را فراتر از نظام میداند و به همین دلیل میخواست خود را از رأس بودن در جریان فتنه پاک کند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: هدف دیگر هاشمی به دست آوردن تریبون تلویزیون بود یعنی همین کاری که سطح نازل آن را عارف و روحانی انجام میدهند، محاکمه نظام و به حساب گذاشتن دو سال اخیر دولت دهم را به حساب ۶ سال قبل، از اهداف آقای هاشمی بود.
وی گفت: اگر آقای هاشمی تأیید صلاحیت میشد، پمپاژ بیغیرتی، بیرگی و بیتفاوتی به بدنه حزباللهی میشد و اگر یک فتنه اتفاق میافتاد، دیگر هیچ بچه حزبالهی کف خیابان نمیرفت و میگفتند چرا هاشمی تأیید صلاحیت شده است.
حجتالاسلام رسایی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از اهداف آقای هاشمی این بود که او تا دقیقه ۹۰ انتخابات میآمد و اگر میدید فضا مناسب نیست، پشت تلویزیون میگفت مردم من آمدم حقایق را بگویم و هشت سال پیش هم من راست میگفتم و الان من ۷۹ ساله هستم، پس من از آقای روحانی حمایت میکنم و به او رأی بدهید، آن وقت اگر روحانی رأی میآورد که برایش خوب میشد و اگر رأی نمیآورد چیزی را از دست نداده بود.
دلیل رد صلاحیت آقای لنکرانی
«چرا شورای نگهبان لنکرانی را رد صلاحیت کرد؟» پرسش دیگری بود که حجتالاسلام رسایی در پاسخ به آن خاطرنشان کرد: شورای نگهبان لنکرانی را رد صلاحیت نکرد، بلکه ایشان انصراف داد و هنوز نتایج اعلام نشده بود اما اگر آقای لنکرانی حضور میداشت وی را رد صلاحیت میکرد.
وی ادامه داد: در شورای نگهبان دو برداشت نسبت به قانون وجود دارد، یک برداشت حداقلی یعنی اگر سختگیرانه نگاه بکنیم، کسی که چهارسال وزارت داشته است، نمیتوان به او گفت رجل سیاسی، چون اگر او را تأیید کنیم باید خیلیهای دیگر را تأیید کرد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: برداشت حداکثری از قانون روش دیگر شورای نگهبان برای احراز صلاحیتها بود، این بود که از همان اول ۱۷، ۱۸ نفر باید تأیید شوند، شورای نگهبان بر اساس برداشت حداقلی صلاحیت آقای لنکرانی احراز نشد.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا زمانی که لنکرانی حضور داشت از جلیلی حمایت کردید؟ تصریح کرد: جواب این معلوم است، چون جلیلی را اصلح میدانستیم، تحلیل ما در ۹ دی این بود که هاشمی قطعا میآید و این گونه میشود، تحلیل میگفت که آقای هاشمی به غیر از ورود در انتخابات راه دیگری ندارد، او میخواست با کاندیدا شدن، تریبون بیابد و خود را احیا کند.
حجتالاسلام رسایی اظهار کرد: همچنین بر اساس تحلیل در ۹ دی از جلیلی حمایت کردیم، زیرا میدانستیم که روند شورای نگهبان به رد صلاحیت لنکرانی میانجامد، ما نمیتوانستیم مردم را در ابهام قرار دهیم و نظر خود را در نشریه ۹ دی اعلام کردیم.
ولایتی را اصلح نمیدانم
وی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه نظر شما درباره آقای ولایتی چیست؟ گفت: من ایشان را اصلح نمیدانم.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سؤال که نظر شما درباره برنامههای اقتصادی اعلامشده از سوی کاندیداها چیست؟ افزود: کسی نمیتواند برنامه اقتصادی جدید بیاورد، چون ما قانون پنجساله و بیست ساله داریم، هر کس کاندیدا است باید بیاید و در راستای برنامه پنجساله و بیستساله کارهای خود را اجرا کند.
«میزان اعتبار نتایج نظر سنجیها»، پرسش دیگری بود که حجتالاسلام رسایی به آن پاسخ گفت: نظرسنجی در کشور ما علمی و دقیق نیست و ملاک شرعی ندارد، حتی اگر نظرسنجنیها دقیق باشد نمیتواند شاخصی برای انتخاب اصلح محسوب شود، آیتالله مصباح در این زمینه میفرمودند که برای خدا کار کنید، اصلح مقبول میشود.
وی در پاسخ به این پرسش که سوابق کار اجرایی جلیلی چیست؟ اظهار کرد: در پاسخ به این پرسش باید بگویم که من خود مستقیما با جلیلی سخن گفتم، باید دبیرخانه شورای امنیت را شناخت، شورای امنیت معاونتهای مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاست بینالملل و مانند آن دارد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ابراز کرد: کار شورای عالی امنیت ملی این است که اگر موضوعی غامض شود و بحران امنیتی به وجود میآورد شورای امنیت باید درباره آن تشکیل جلسه دهد و ترکیب جلسه وزرای مربوطه و کارشناسان مربوطه است، رییس شورای امنیت آقای احمدینژاد است اما به تعداد انگشتان دست در آن شرکت نکرده است.
جلیلی با امور مختلف کشور آشنا است
وی بیان کرد: آقای جلیلی گزینهای است که به مسائل و موضوعات کشور اشراف دارد اما در سالهای اخیر به دلیل اینکه هماهنگی با وضعیت دولت نداشته این اشراف کاملتر شده و جایگاه شورای عالی امنیت ملی نیز کاملتر شده است، این طور نیست که آقای جلیلی با امور کشور آشنا نباشد.
حجتالاسلام رسایی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چرا کاندیداها مواضع سیاسی را شفاف بیان نمیکنند؟ ابراز کرد: چون اگر شفاف بیان کنند، یک تعداد رأی را از دست میدهند و باید توجه داشت کسی که مواضعش شفافتر است بهتر است.
«آیا سکوت احمدینژاد مشکوک نیست؟» سؤال دیگری بود که نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: نمیدانم اما رهبری که از تمکین به قانون افراد رد صلاحیتشده تشکر کردند.
وی در پاسخ به این سؤال که جبهه پایداری چه برنامهای برای انتخابات دارد؟ خاطرنشان کرد: من خبر ندارم، زیرا عضو جبهه پایداری نیستم، تنها کاندیدای مجلس آنان بودم، اما جبهه پایداری را از بقیه تشکلها دارای سلامت بیشتری میدانم.
حجتالاسلام رسایی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه نطق شما در مجلس درباره آقای هاشمی به کجا رسید؟ گفت: به هیچ جا، من در آن زمان وظیفه داشتم حرف خود را بزنم و بزنم زیر میز تا بازی به هم بخورد، لازم بود این اتفاق بیفتد، اگر در طول این پنجسال که در مجلس هستم، از جمله چیزهایی که در آن تردید ندارم که مفید بوده است همان نطق بوده است.
آقای هاشمی معتقد به مهندسی آرا بود
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه برخی از افراد انتخاباتباز هستند، ادامه داد: ائتلافهای ۲ + ۱ و مانند آن برای رقابت سیاسی و انتخاباتی نبوده است، بلکه یک اهرم بوده است که از آن ائتلاف ۲+۱ خروجی لازم به دست بیاید.
حجتالاسلام رسایی اظهار کرد: انتخاباتبازها مردم را به سه بخش بیست درصد رأی سفید، بیست درصد رأی سیاه و شصت درصد رأی خاکستری تقسیم میکنند، و میگویند خاکستریها کسانی هستند که تابع این دو قشر سیاه و سفید هستند.
وی با بیان اینکه از دور دوم دولت سازندگی این تقسیمبندی شکل گرفت، اظهار کرد: آقای هاشمی از آن زمان معتقد به مهندسی انتخابات به معنای سازماندهی آرا بود، ایشان میگفت که ما نباید خیلی در بوق مشارکت حداکثری بدمیم، زیرا اکثر مردم از انقلاب خسته شدهاند و چیزی را انتخاب میکنند که مطلوب ما نباشد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: آقای هاشمی میگفت در مشارکت حداقلی مردم تکلیفمدار حضور مییابند و افراد تکلیفمدار مهندسیشده فردی را که مد نظر ما است و ما به آنان توصیه میکنیم، انتخاب میکنند، اما رهبر معظم انقلاب بر مشارکت حداکثری توصیه میکنند.
مردم از اشرافیگری خسته شدهاند
وی با اشاره به اینکه جریان اصلاحطلب در زمان آقای خاتمی به دلیل سیاهنمایی این گروه رأی آورد، ادامه داد: در آن زمان جریان راست گفت که به دلیل مشارکت بالای مردم از صندوق فردی که مورد نظر ما بود، رأی نیاورد و آقای خاتمی رأی آورد.
حجتالاسلام رسایی گفت: در انتخابات مجلس ششم و انتخابات شوراها این جریان تکرار شد، در انتخابات مجلس هفتم مشارکت کاهش پیدا کرد و اصولگراها از صندوق بیرون آمدند، و باز هم حرف جریان راست صحیح درآمد.
وی با بیان اینکه در انتخابات نهم این بیماری وجود داشت و آقای معین و هاشمی در اردوگاه رأی سیاه خیمه زدند، ابراز کرد: آقای لاریجانی و قالیباف در اردوگاه بیست درصد سفید خیمه زدند اما خاکستری سخن گفتند، آقای کروبی و محسن رضایی هم لمپن سخن گفتند، اما آقای احمدینژاد در اردوگاه بیست درصد رأی سفید خیمه زد و سفید سخن گفت و دو ضرب رأی آورد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه مردم در دولت نهم به دلیل فرار از هاشمی به احمدینژاد رأی دادند، ابراز کرد: این بیماری در خواص سیاسی ما خوب نشد، زیرا این ۶۰ درصد خاکستری از انقلاب خسته نشده بودند بلکه از اشرافیگری و از عمل نکردن به آن چه که اسلام گفته بود، خسته بودند.
وی اظهار کرد: دولت دهم به دلیل توجه آقای احمدینژاد به شعارهای انقلاب و اسلام با ۲۵ میلیون رأی شکل گرفت، اما در نهایت آقای احمدینژاد از خط خود برگشت و بیمار شد و دنبال باقی ماندن در قدرت بود.
هاشمی و احمدینژاد مخالف حضور جلیلی در شورای امنیت ملی بودند
حجتالاسلام رسایی با تأکید بر اینکه بیماری تقسیمبندی مردم به سه بخش سیاه و سفید و خاکستری هنوز در نظام وجود دارد، ادامه داد: برخی از اصولگرایان هولوکاست را زیر سؤال میبرند و حتی برخی سیاست تنشزدایی در سیاست خارجی را مطرح میکنند که بر خلاف سیاستهای رهبر معظم انقلاب است.
وی ابراز کرد: آقای هاشمی و احمدینژاد و برخی آقایان مخالف حضور سعید جلیلی در شورای عالی امنیت ملی بودند زیرا میدانستند که این فرد اهل لابی و مذاکره نیست، ایشان پیرو فرمودههای رهبر معظم انقلاب بودند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: دو سال پیش گفتم برخی از چهرهها مانند لاریجانی و قالیباف و مشایی برای انتخابات ۹۲ یک استراتژی و دو تاکتیک داشتند، هر دو استراتژیشان داشتن ۲۵ میلیون رأی رسیدن به ۱۳ میلیون رأی جبهه مقابل خود بودند، مشایی میگفت که احمدینژاد در دست من است و چون ۲۵ میلیون رأی دارد از من حمایت میکند و من باید به وسیله ارتباط با بازیگران و هنرپیشهها ۱۳ میلیون رأی جبهه مقابل را جلب کنم.
وی ابراز کرد: یک طیفی در این طرف مانند آقای قالیباف میگفتند که ۲۵ میلیون مال ماست، چون مردم از احمدینژاد خسته شدهاند و حتی حزبالله. بنابراین ما ۲۵ میلیون رأی احمدینژاد را داریم، به ما رأی میدهند، اما ۱۳ میلیون باقیمانده را به وسیله آقای هاشمی میخواستند کسب کنند، میخواستند ایشان را ببینند و حمایت ایشان را جلب کنند، بنا بر این قبل از انتخابات هیچ موضعی نگرفتند، اما پس از ثبتنام آقای هاشمی این جریان تغییر یافت و یک عده قمار را باختند.
حجتالاسلام رسایی اظهار کرد: حتی این جریان در نظرسنجیها کاهش یافتند، از آن جا به بعد آنها آقای هاشمی و دوره آقای هاشمی را در رسانههای خودشان با انواع و اقسام کارها بمباران کردند، نقدهایی که داشتند حتی بعضی جاهاش افراطی بود، تا خود را ضدهاشمی نشان دهند تا رأی مقابل را از دست ندهند.
جلیلی گفتمان سال ۸۴ را زنده کرده است
وی با بیان اینکه هم آقای هاشمی و هم بدنه آقای هاشمی از این بداخلاقی انتخاباتی زخمی شد، ابراز کرد: آقای هاشمی که رد صلاحیت شد، این بدنه دیگر به جایی که طرف ۸ سال زحمت کشیده بود و آن را جذب کرده بود بازنگشت، شما شاهد بودید که در نظر سنجیها یکی از این جریانات کاهش دارد و در برابرش گفتمانی که صداقت دارد و صادقانه حرف میزند، دارد اقبال پیدا میکند و سال ۸۴ دارد تکرار میشود.
وی ادامه داد: در جریانی که الان دارد تکرار میشود، آن حالت جنجالی و پروپاگاندای احمدینژاد حاکم نیست، بلکه با صداقت پیش آمده و گفتمان مقاومت و پایداری را تبلیغ میکند و میگوید در جنگ، ما با این گفتمان پیروز شدیم، اگر در مقاطع دیگر پیشرفتی حاصل شده، نتیجه پافشاری روی اصول بوده است و یک گفتمان دیگرا در مقابل است که معتقد به سازش و گفتمان معتقد به تجدیدنظر در برخی از این اصول است، این دو صفبندی در برابر هم است و مردم هم نظاره میکنند، توربین جذب جریان سیاه و سفید از میان قشر خاکستری به کار افتاده است.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: آقای روحانی و عارف سعی میکنند سیاه حرف بزنند، تا قشر سیاه را جذب کنند، برخی آقایان با آنکه اصولگرا هستند شفاف حرف نمیزنند، و بعضی جاها بیانصافی میکنند، الان صفبندی انتخابات از بسیاری جهات شبیه سال ۸۴ است.
وی با بیان اینکه من به آقای جلیلی گفتم مهمترین رقیب تو احمدینژاد سال ۸۴ است چون در سال ۹۲ تغییر کرده و مقابل خودش ایستاده است، ابراز کرد: به ایشان گفتم شما باید خوبیهای دولت قبل را تأیید کنید و بدیهای آن را نیز نقد کنید.
حجتالاسلام رسایی با بیان اینکه امکان انحراف و تغییر برای افراد وجود دارد، اما عقل و انصاف میگوید اگر کسی شعار خوبی میدهد و گذشته خوبی دارد به او رأی بده و اگر از خط خود منحرف شد، ابتدا به او تذکر بده و اگر نپذیرفت وی را باید از مسؤولیتش خلع کرد.
انتخابات یازدهم از انتخابات دهم مهمتر است
حجتالاسلام رسایی همچنین افزود: انتخابات یازدهم ریاست جمهوری به طور رسمی از یک هفته پیش آغاز شده است و امروز در کانون توجه داخل و خارج قرار دارد، به تعبیری این انتخابات را میتوان مهمترین انتخابات تا امروز دانست.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ابراز کرد: مهم بودن انتخابات امسال یک پز سیاسی نیست و علت آن این است که هر چه بر عمر انقلاب افزوده میشود، حوادث انقلاب اسلامی از اهمیت بسیاری برخودار میشود.
وی خاطرنشان کرد: انتخابات یازدهم از انتخابات دهم مهمتر است، با اینکه پیش از این فتنه ۸۸ اتفاق افتاد و به تعبیر آیتالله جنتی گردنکلفتهایی در این فتنه حضور داشتند که حتی پشت تریبون هم نمیتوان اسم آنها را آورد.
حجتالاسلام رسایی با بیان اینکه اصل انقلاب بر پایه یک سری مفاهیم دینی و اصول اسلامی و ریشه فرهنگی به وقوع پیوست و با استکبار به مقابله برخاست، اظهار کرد: انقلاب اسلامی اصل است و چهره دموکراسیهای تقلبی را آشکار کرده است.
وی بیان کرد: در درون خانواده انقلاب هم دو نوع نگاه به مردم، به حاکمیت و به نوع حکومت وجود دارد و درون خانواده نظام این درگیری در سطح نازلتر از ابتدا وجود داشته است، البته جای جریان عوض نشده است، بلکه جای آدمها تغییر یافته است.
درگیری دائمی بین دو جریان داخلی در انقلاب وجود دارد
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: یکی از جریانهای داخلی انقلاب به مردم و رأی آنان نگاهی ابزاری داشته و در مقاطعی مردم را به جای خدا نشاندهاند و نوع مدیریت آنان همواره سراسر از باندبازی و جریانگرایی بوده است.
وی با اشاره به این که این جریان همواره حاضر بوده است دست خود را به سوی دشمنان دراز کند، ادامه داد: برخی افراد در جریان خودی پیش از این ژنرال بودند و ما در زیر علم آنان سینه میزدیم، اما اکنون در صف دشمن قرار دارند.
حجتالاسلام رسایی طرحهای دشمن علیه نظام را به دو بخش سخت و نرم تقسیم کرد و ادامه داد: تا پایان جنگ صفبندی سخت و علیه نظام بوده است، بعد از این دوره به دنبال جنگ نرم و از بین بردن درونی نظام بودهاند.
وی با بیان اینکه ما هر ده سال یک پوستاندازی از درون داشتهایم، اظهار کرد: در جریان فتنه ۸۸ حقد و کینه و حسد جمع شد و این جریان کم کم تبدیل به یک جریان برانداز شد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی فتنهها را به تعبیر رهبر معظم انقلاب، مانند تزریق واکسن به بدن خواند و ادامه داد: واکسن یک ویروس خفیف شده است که سبب ایجاد آمادگی برای اصل بیماری است، ما باید زحمتهای بسیاری را می کشیدیم که به مردم میفهماندیم برخی افراد عنوانهایی مانند همراه امام بودن و فرمانده جنگ بودن را که به دست آوردهاند، نگاهشان عوض شده است.
–>
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰