اهیت دولت اسلامی و کارکرد آن در دنیای امروز

بیستمین و ششمین نشست انقلاب اسلامی مخاطرات امروز و فردا با حضور حضرت آیت الله کعبی عضو مجلس خبرگان و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، با موضوع «ماهیت دولت اسلامی و کارکرد آن در دنیای امروز» و همچنین سخنرانی دکتر صفار هرندی معاونت فرهنگی، سیاسی و راهبردی سپاه پاسداران، در زمینه « جریان شناسی نفاق […]

kaabiبیستمین و ششمین نشست انقلاب اسلامی مخاطرات امروز و فردا با حضور حضرت آیت الله کعبی عضو مجلس خبرگان و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، با موضوع «ماهیت دولت اسلامی و کارکرد آن در دنیای امروز» و همچنین سخنرانی دکتر صفار هرندی معاونت فرهنگی، سیاسی و راهبردی سپاه پاسداران، در زمینه « جریان شناسی نفاق و گروه های انحرافی» برگزار شد.

 

متن سخنرانی:

اعوذ بالله من الشیطان رجیم  … بسم الله الرحمن الرحیم

 الحمد لله رب العالمین و صلاه و سلام علی خیر الانام المصطفی ابی القاسم محمد و آل

موضوع سخن که اعلام شده با ماهیت دولت اسلامی و کارکردهای آن در دوران معاصر و در قالب سلسله نشست های انقلاب اسلامی و مخاطرات امروز و فردا .  من فکر می کنم تناسب خوبی دارد این عنوان با انتخاب ماهیت دولت اسلامی و وجه تناسب این است که باز خوانی اهداف انقلاب اسلامی و تداوب راه انقلاب اسلامی در حرکت به سمت افق های پیش رو بر مبنای اهداف متعالی انقلاب اسلامی حائذ اهمیت است نسبت به بحث ماهیت دولت اسلامی می شود یک بحث صرفا اکادمیک تئوری از زاویه دید فقه وحقوق یا علوم سیاسی و معارف الهی مطرح کرد اما با توجه به عنوان نشت دولت اسلامی و مخاطرات امروز و فردامنفکر می کنم این بحث ها با توجه به سه نکته ما باید ارائه بدهیم ۱٫ تبیین واقع بینانه متناسب با دنیای معاصرو افق های پیش رو و صرفا انتظایی و نظری محض نباید صحبت بکنیم و مجال هم نیست در سه ربع ساعت اینگونه صحبت کردن ۲٫ تبیین و درجه بندی رسالت، اهدافوایف و ماموریت های دولت اسلامی چون واقعیت دولتمتناسب با اهدافباید بیان کردو نکته سوم نقشه هایچگونگی تحققرسالت،اهداف و وظایف و ماموریت هایدولت اسلامیحائز اهمیت استپس این سه نکته راما باید لحاظ بکنیمبا توجه بهای سه نکتهبندهبا یه مقدمه ی خیلی کوتاه وارد ایبحث بسیار مهممیشومو اونمقدمه ی کوتاه برای شناختمفهوم دولت و ماهیت دولتو نحوه ی شکل گیری دولتدر اسلااست که اگر خدا توفیق بدهدسعی میکنم خیلی کوتاهو فشورده ای را بگم واژه ی دولت در زبان فارسی که بکار برده میشود از لحاظ لغوی به معنای بی نیازی وتوانگری و چیره دستی به گردش اموراز حالی به حالی است و در مفهوم و متون قرآن و روایات هم  فراوان استعمال شده مثلادر آیه ی شریفه ی کَیْ لَا یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الْأَغْنِیَاء مِنکُمْ به معنای چربخش و گردش ثروت به انحصار عده ی خاص در آمدن ذکر شده یا درنحج البلاغه واژه ی دولت به معنای نظام سیاسی اجتماعی امده در خطبه ی ۲۰۹ که حضرت امیر در صفین ارائه فرمود که حق حاکم حق مردم لکل علی کل بعد میفرماید که اگر این حقوق متقابل رعایت شد………….. یا در مجموعه ی ادریه به معنای ریاست حکومت و نظام سیاسی اجتماعی امده مثل آن دعای منتظرو لدولتکم که هست دیگه درمجموعه ی زیارت هاپس این واژه ی دولتواژه ی آشنایی است اما در دسته بندی دولت رابه دو دسته تقسیم می کنند دولت قدیم و دولت معاصر. دولت قدیم به دولتی میگویند که عناصرچهارگانهسازنده یدولتدر انحصار یک شخص استو دولت جدید و معاصربه دولتی می گویند که از قرن شانزدهم به بعد متولد شدو تفکیکی شد بین عناصرچهارگانه ی سازنده ی دولت یعنی سرزمین و جمعیت و حکومتو حاکمیت. بازقبل از تبیین این تفکیک دولت قدیم وجدیدو بفهمیم دولت اسلامی چه سنخ دولتی است باید بگوییم واژه ی دولت در زبان فارسی در واقع در چند معنا از نظر اصطلاحی بکار برده می شود . یک اصطلاح دولت به معنای جامعه ی سیاسی کلان مساوی است با کشور “دولت کشور” مثلا اگر بگوینددولت جمهوری اسلامی ایران عضو سازمان ملل متحد است منظور کلان نظام اعم ازملت و هیئت حاکمه لذا می گویند سازمان ملل و برای اینکه این واژه در زبان فارسی جا بیوفتد معمولا واژه ی دولت ملت را به کار می برند یا دولت کشوردولت به معنای کشور کلان کشورمعنای دوم دولت موقعی که واژه ی دولت به کار برده میشود دولت به معنای هیئت حاکمه مجموعه ی حکومت که شامل قوای سه گانه و دستگاه های گوناگون است که در مقابل شهروندان و مردم این واژه را بکار می برند معنای سوم، دولت به معنای قوه ی مجریه آنچه که الان مورد بحث ما است میگوییم ماهیت دولت اسلامی بیشتر دولت به معنای اول است دولت به معنای  هیئت حاکمه واژه ی حکومت را در زبان فارسی برایش به کار میبرند که این ها البته همه اصطلاحاته معادل انگلیسی دارد . دولت به معنای کشور و ملت واژه ی استیت دولت به معنای هیئت حاکمه گاورمنت است . همین واژه ها وقتی به زبان عربی بکار برده می شوند ………………

حکومت معادل قوه ی مجریه است اگر بگویند دولت به معنای هیئت حاکمه ،قوای سه گانه، کل دستگاه عکس زبان فارسی است و البته در زبان حوزوی  موقعی که گفته می شود حکومت یا نوامع الحکم یا واژه های معادل منظورشان بعضی وقتا معنای اول دوم و سوم است خلط میشود ای مفاهیم بعد از باز شناسی این مفاهیم این سوال پیش می اید کهاول ماهیت دولت در اسلام با توجه به اینکه در عصرپیامبر “حضرت محمد بن عبدالله ” اولین دولت اسلامی متولد شد “دولت مدینه” سوالی که مطرح میشود مدل دولت اسلام از لحاظ ماهوی دولت قدیم است یا دولت جدید، دولت قرن شانزدهم به بعد؟ قرن شانزدهم که می گویند یعنی زمان مایکاول به بعد که در کتاب شهریارو کتاب های مشابه آن  که این مفاهیم چهارگانه دولت کشور از هم تفکیک شده اند خب دولت اسلامی کدام سنخ از این مفاهیم است ؟دولت قدیم یا دولت جدید؟ اهمیت بحث در تداوم بحث کاملا مشخص می شود در این عناصر چهار گانه تبیین بکنیم که موقعی که می گویند دولت همان  معنای اول دولت کشوریا دولت ملت در مفهوم قدیم خب چار تا عنصر وجود داشتسرزمینو جمعیتو حکومتو حاکمیت. این چهار عنصر در دست یک شخص است رابطه ی سر زمینو حاکم رابطه ی مالکیتی است حاکم مالک سرزمین است می تواند این سرزمین را به …..طویول…. هر کسی که بخواهد در باورد و بدهدای مالک است اما جمعیت یا ملت رعیت حاکم به حساب می آیند و حاکم از موضع ارباب و این ها از موضع عبد به آهاد مردم دستور می دهد و خیلی بخواهند اینجا کوتاه بیایند به جای واژه ی عبد واژه های مناسب دیگری بکار میبرند متناسب با سنت ها اما چیزی بیشتر از این در نمی آید حکومت با کل ساخته هاش مساوی ایست با دربار و دستگاه حاکم .حاکمیت یا منشا اقتدارعالی مساوی است با شخص پس این چهار عنصر در دست یک شخص است این مفهوم دولت قدیم . دولت قدیم خیلی جاها وجود داشته در اروپا از این دولت ها زیاد وجود داشته که این دولت قدیم به این به این معنا که عناصر چهار گانه در دست یک شخص استدر اصطلاح به آن می گویند دولت مطلقه،  دولت مطلقه دولتی است که سرزمین و جمعیت و حکومت و حاکمیت از هم تفکیک پذیر نیستند و همه جمعا در یک شخص واحد مثل مدل نظام های حکومتی که در انگلیس بود در قرن قبل از شانزدهم بر اساس زمینو هکتار و امثال اینها که حالا دولت های مطلقه مدل های بسیاری دارد که فعلا مورد گفتوگوی ما نیست قطعا دولت اسلامی به معنای دولت مطلقه و حکومت مطلقه به معنای اندماج چهار عنصر سازنده ی دولتدر دست یک شخص نمی باشد و نباید از واژه ی ولایت مطلقه این اشتراک لفظی درست بشود که ولایت مطلقه هم همون دولت مطلقه است . نه تفاوت است بین ولایت مطلقه و دولت مطلقه و توضیح خواهم داد درآینده. خب برای اینکه این واضح بشود که دولت اسلامی دولت قدیم نیست می آییم در مورد سرزمین : اولا سرزمین غیر از زمین است این یک، اون فضای مشاع محل زندگی دسته جمعی یک ملت همکیش و …………….. را می گویند سرزمین. سرزمین طیف صلاحیت حکمرانیست در اسلام رابطه ی سرزمین و حاکم رابطه ی مالک و مملوکی نیست سرزمین بخشی از آن درواقع ملک مسلمین تلقی میشود بخشی ملک دولت اسلامی تلقی می شود با عنوان شخصیت حقوقی مستقل و بخشی از آن هم براساس مسائل فقهی در اساس کد یمین و عرق جبینو تلاش های اقتصادی به ملکیت و توارث در می آیدپس ما یک مالکیت عمومی و یک مالکیت خصوصی و یک مالکیت دولتی داریم حاکم هم مثل بقییه ی مردم می تواند مالک بخشی از زمین بشود و یک قطعه ای داشته باشد اما کل سرزمین ملک حاکم نیست و حاکم ایگونه نیست که بتواند بی ضابطه در زمین تصرف بکند بلکه مسلمین هم حق همچین تصرفی را ندارند این اشتباه معروفی که شده در مورد قصه ی فلسطین میگویند بلفرض فلسطینی ها زمین در اصل از آن آنها  بود خواستند یهودی ها خریدند وفروختند که اولا این افسانه است و دروغ است ثانیا بلفرضی اینکه صحت داشته باشه مگر سرزمین قابل خرید و فروش است مگر ملک اشخاص است ملک اشخاص نیست که قابل خرید و فروش بشود نه حاکم ، نه ملت مثل اینکه مردم یک شهر بگویند ما این شهر را فروختیم قابل واگذاری نیست یک شهر یا یک منطقه و یا یک استان یا یک کشور، که این غلط است. به این عنوان می گویند سرزمین که اصطلاح معادل قرآنی آن دیار است مثل آیه ی شریفه ی ………………. یا بلد که بلاد هم گفته می شود  . حالا من نمی خوام وارد این واژگان بشوم  چون خیلی طول می کشد معلوم شد که سرزمین طیف صلاحیت حکمرانیست. می آییم در مورد جمعیت: جمعیت گروه انسانی به هم پیوسته و به هم مرتبط بر پای اعتقاد و ایمان و تقوا است که در اصطلاح به آنها می گویند امت . امت یک واحد سیاسی مستقل از حاکم است نظام اسلامی، دولت اسلامی دولت امامت و امت است نه دولت امامت تنها امامت و امت است همانطور که امامت جعل با ………….. امت هم جعل مستقلی دارد ………………… جعل فعلا مورد گفتوگو یمان نیست اذاامامت و امت دارای حقوق و تکالیفبه متقابلی هستند یک عنوان مستقلی هست. می آییم در مورد عنوان سوم عنوان حکومت :حاکم اسلامی اعم از نبی یا وصی یا در عصر غیبت فقیه جامع الشرایط به عنوان ولی فقیه ریاست حکومت دولت اسلامی را بر عهده دارد نه مساوی است با حکومت یعنی از لحاظ ادبیات فقهی ما سه تا واژه داریم که باید آنها تفکیک بشود شخص الامام جهت الامام و دولت، دولت امام . حکومت در واقع مثل جهت الامامه می ماند اگر بخواهیم تعبیر بکنیم باید بگوییم نهاد ولایت، نهاد حکومت این نهاد حکومت غیر از خود حاکم است این هم یک جعل مستقلی دارد در قالب جهت الامامه و عنوان است ای هم جدا . بیاییم در مورد حاکمیت حاکمیت مطلق بر جهان و اسلام در نظام خداست حاکمیت الهی تجلی پیدا می کند در شریعت اسلامی خداوند تبارک و تعالی مفرمایند ……………………. و تعمل بفرمایید که پیامبر هم تابع شریعت است و تابع قانون الهی است و تابع حاکمیت الهی است لذا حضرت امام قدس الله و نفسه با یک جمله ی کوتاه گویا و پر مغز در کتاب حکومت اسلامی می فرماید حکومت اسلامی حکومت قانون است حکومت استبدادی نیست یعنی دولت مطلقه نیست حکومت مشروطه است اما نه مشروطه به معنای اصطلاحی بلکه حکومت مقید به مجموعه ی شرط هایی که در کتاب و سنت آمده است ملاحظه میفرمایید این عناصر چهارگانه ی سرزمین، ملت ،حکومت و حاکمیت از هم تفکیک شده و هر کدام جعل مستقلی دارد ولی فقیه ریاست حکومت و ریاست دولت اسلامی را بر عهده دارد نه مساوی است با دولت اسلامی بعضی ها اشتباه بزرگی کرده اند بر اساس مدل کتاب نظریه ی دولت اندرو وینسنت،که دولت ها تفکیک می کنند آمدن ولایت فقیه را مساوی است  با دولت گرفته اند و کتاب نظریه های دولت در فقه شیعه را نوشتند در حالی که ولایت فقیه مساوی است با دولت اسلامی نیست که شما از دل نظریه ی اندرو وینسنت در کتاب نظریه ی دولت این را با بحث ولایت فقیه تطابق بکنید . ولایت فقیه ریاست دولت اسلامی است خب معلوم شد با این توضیح که دولت اسلامی دولت مدل قدیمی که در کتاب های کلاسیک آورده اند نیست خب آیا مدل دولت معاصر است ؟کلاسیک قرن شانزدهم به بعد است؟ پاسخ این است که باز هم با دولت معاصر تفاوت دارد . تفاوت هایش را می گویم: سرزمین در دولت معاصر مرز جغرافیایی د اعتباری و ملی دارد اما دولت اسلامی سرزمینش عنوان ار الاسلام را دارد . دارالاسلام مرزش اعتقادی است نه مرز اعتباری و ملی . جمعیت : ملت در دولت معاصر برپایه ی همگرایی عینی یا ذهنی شکل می گیرد و درواقع ملت یک معنای ناتورالیسم به خود می گیرد باز اینجا امت بر پایه ی در واقع اعتقاد و ایمان و تقوا بقییه ی مفاهیم شکل می گیرد حکومت باز هم همچنین است و حاکمیت هم از آن خداست وملاحظه می کنیم که دولت اسلامی ویژگی خاص خودش را دارد باز متفاوت است با دولت معاصر در این پایه و با این توضیح مقدماتی باید بگوییم دولت اسلامی در مقایسه با دولت های مشابه نه دولت مطلقه است  ونه دولت مشروطه است به این معنا که دولت پادشاهی مطلقه را مقید بکند به یک مجموعه شرط هایی و نه دولت طبقاطی که بر خواسته از یک صنف و طبقه ی خاصی است که حکومت را به دست بگیرند حکومت اویستا کوئیست هم نیست که از آن یک طبقه خاصی باعنوان اشراف و اعیان یا امثال اینها است بعضی ها از این مدل طبقاطی خواسته اند که بگویند حکومت دولت اسلامی دولت روحانی سالاری است . روحانی سالاری هم نیست چون از میان روحانیت ولایت فقیه حجت شرعی است و دولت اسلامی به معنای حکومت روحانیت هم نیست به همون معنایی که روحانیت را بگیرند. بعضی ها آمدن گفتند دولت اسلامی دولت .ت……………….. یا دولت الهی این دولت الهی غلط انداز است دولت الهی درفرهنگ و ادبیات حقوقی و سیاسی معاصر ت…….. یعنی انسانی که لباس خدایی می پوشد و در واقع به عنوان تجسم خدا حکومت می کند به ای حکومت تجلی پیدا می کند در یک نهادی به نام کلیسا به این معنا هم نیست دولت اسلامی دولت بندگان خدا است نه دولت خداییگان و حاکمان هم در ملت نسبت به شریعت یکسان هستند این هم معلوم بشود پس دولت ت………نیست دولت اسلامی معروفه به دولت نگهبان و دولت نظم و امنیت صرف هم نیست چون بعضی از مدل دولتها یک شکلی هستند که فقط دنبال حفظ قدرتند در درون و در مقابل تهاجم بیگانگان  به این معنا همئ نیست که دولت صرفا نظم و امنیت باشد پسچگونه مدلی است حکومت اسلامی ؟ که هیچ کدام از این ها نیست . دولت اسلامی ما باید بگوییم ریشه در تعالیم انبیاء  و ریشه در وحی و ریشه در کتاب و سنت دارد ازهمان لحظه ای که انسان درزندگی اجتماعی به قانون نیازمند شد تا این قانون نظم اجتماعی برای انسان درست بکند و انسان را به تهذیب برساند و به انسان کمال بدهد خداوند تبارک و تعالی انبیاء صاحب رسالت را با حکومت و قانون فرستاد دولت اسلامی دولت تداوم بخش دولت انبیاءالهی است دولت اسلامی دولتی است که تداوم بخش دولت خاتم رسول حضرت محمد بن عبد الله است ما معتقدیم که دولت با وحی الهی شروع شد و ناشی از وحی الهی است توضیح مفصلم را توجه کنید آیه ی ۲۱۳ سوره ی بقره …………………… در تفسیر المیزان و بقییه ی تفاسیر. و بحث شهید صدر هم در این زمینه  مفصل است  بنابراین ما معتقدیم تا حقوق و سیاست با دین شروع می شود و تاریخ حکومت و فلسفه ی حکومت ها هم از همان جا آغاز می شود حال با این توضیح آنچه که در انقلاب اسلامی اتفاق افتاد و به عنوان انقلاب و یک نظام مقدسی شکل گرفت به نام نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در واقع نظام مقدس جمهوری اسلامی احیای مجدد همین مفهوم دولت اسلامی است که در عصر پیامبر و در عصر امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه سلام بروز و ظهور کرد . موقعی که از حضرت امام در پاریس سوال کردند که مدل حکومت شما  که جمهوری اسلامی است کدام یک از مدل های معاصر و فعلی است؟ ایشان فرمود هیچ کدام مدلش یکی زمان رسول الله بود یکیش زمان امیرالمومنین علیه السلام . مگر می تونید؟ امام فرمود : بله، فرهنگ غنی اسلام و فقه اسلامی و کتاب و سنت مجموعه قوانینی داد که بر اساس آن ما می توانیم ماهیت دولت در اسلام را پیش ببریم خب ۳۲ سال انقلاب اسلامی بر پایه ی همین دولت اسلامی شکل گرفت فراز و فرود های بسیاری داشته ایم رهبر معظم انقلاب این سال های متمادی افق های آینده را در پنج فصل تبیین کرده اند مرحله ی اول ایجاد انقلاب اسلامی یعنی یک انقلاب را تحول بنیادین شده است تا دولت اسلامی بیاید مستقر شود که ایشون در این زمینه می فرمایند این انقلاب اولین سخنش این بود که دوران حاکمیت ارزش ها ی معنوی آغاز شده است یک تحول بنیادین بر اساس یک سلسله ارزش ها . مرحله ی دومی که اتفاق افتاد تاسیس نظام اسلامی است در مرحله ی تاسیس نظام اسلامی نظام جمهوری اسلامی نهاد های گوناگونش هندسه ی عمومی جامعه ی اسلامی شکل گرفت و منشوع اصلی جمهوری اسلامی که قانون اساسی متقوی به جامعه ی ماست پدید آمد این فرمایش آقاست تو ای مرحله ی دوم نظام اسلامی تاسیس شد . مرحله ی سوم ایجاد دولت اسلامی است در مرحله ی ایجاد دولت اسلامی آقا اینگونه می فرمایند قدم بعدی که از این ها دشوار تر است ایجاد دولت اسلامی است دولت نه به معنای هیئت وزیران بلکه به معنای مجموعه ی کار گزاران حکومت است یعنی من به شما این مرحله مشکل تر از مراحل قبلی است تشکیل دولت اسلامی به معنای واقعی تشکیل منش و روش دولت مردان به گونه ی اسلامی است  ای مرحله ی سوم . مرحله چهارم اینکه آقا میفرمایند اگر دولت اسلامی شکل گرفت دولت هدف نیست وسیله است دولت ابزاری است برای تحقق مجموعه اهدافی است خب به کدام سمت باید پیش برویم مرحله چهارم ایجاد کشور اسلامی است یعنی همان دولت کشور که گفتم یعنی هیئت حاکمه باید کشور را متحول بکنند و همه ی مناسباتش را  بر اساس اگوی دین طراحی بکنند مرحله ی چهارم بعد از این مرحله  تلالو و تشعشع نظام اسلامی است مرحله ی ایجاد کشور اسلامی  اگر این مرحله به وجود آمد آنگاه برای مسلمانان عالم الگو و اسوه می شویم اگر توانستیم این مرحله را به سلامت طی کنیم آنگاه مرحله ی بعدی دنیای اسلام است اگر دولت به معنای واقعی کلمه اسلامی شد آن وقت کشور به معنای واقعی کلمه اسلامی خواهد شد عدالت مستقر خواهد شد تبعیض از بین خواهد رفت فقر به تدریج ریشه کن می شود عزت حقیقی برای مردم به وجود می آید جایگاه اش در بین ملل ارتقاع پیدا می کند  این میشود کشور اسلامی که این مرحله همزمان شده با این بحث نهضت های بیداری اسلامی خوشبختانه . مرحله ی پنجم ایجاد دنیای اسلامی  وتمدن اسلامی این مرحله بندی که آقا برای انقلاب اسلامی دارد در این مرحله از کشور اسلامی میشود دنیای اسلامی درست کرد الگو که درست شد نظ ایرش در دنیا به وجود می آید امت اسلامی مجموعه ای از انسان ها هستند که از علم و اخلاق و حکمت و روابط صحیح و اجتماع برخوردار از عدالت بهرهمند اند و نتیجه ی همه ی این ها رسیدن انسان به وجود تکاملی است که استعدادآن را خداوند در او قرار داده است. این پنج مرحله ی فرایند ۳۲ سالی که انقلاب را گذرانده و باید بگذرانند نسبت به این مرحله بندی.  خب عنوان بحث دولت اسلامی و کارکرد های آن است بر اساس این دسته بندی که آقا بیان کردند الان ما در مرحله ی دولت اسلامی داریم بحث  می کنیم می خواهیم ببینیم که آیا با توجه به نقاط ضعف و نقاط قوت و مسیر تحول پرشتاب درگفتمان انقلاب اسلامی آیا ما مرحله ی دولت اسلامی را گذرانده ایم  یا اینجا دچار مخاطرات و آسیب هایی شدیم و یا اینکه این حل بشه ما باید اهداف دولت اسلامی را تبیین بکنیم  تا از هدف منحرف نشویم در مسیر تبیین اهداف به اون سه تا نکته ی مقدماتی که گفتم یعنی تبیین واقع بینانه درجه بندی اهداف و ارائه ی نقشه ی راه حرکت آینده در تبیین اهداف هدف متعالی دولت اسلامی حرکت احاد جامعه ی انسانی و شهروندان دولت اسلامی به سمت و سوی مسیر کمال واقعی انسان هاست و هدف خلقت و آفرینش است کمال حقیقی یعنی قرب الهی، نزدیکی به خدا نه نزدیکی فردی ، نزدیکی اجتماعی قرب الهی هم، در گرو انجام واجبات الهی و هم ترک محرمات الهی است این هدف متعالی دولت اسلامی است . خب برای اینکه این هدف متعالی محقق بشود ما باید کارکرد های دولت اسلامی را توضیح بدهیم که تو این کارکرد ها در درجه بندی اهداف کدام اولویت دارد ما در نظام مان با توجه به حکومت اسلامی کارکرد اصلی دولت اسلامی کارکرد فرهنگی حقوقی است فرهنگی فقهی است چون انقلاب اسلامی ماهیتش یک ماهیت فرهنگی دارد ما از این هدف فاصله بگیریم اهداف متعالی دولت اسلامی محقق نمی شود بعبارت الاخری اگر ما در بحث بازدارندگی دفاعی، عمران و آبادی، اقتصاد، صنعت، شکوفایی، اقتدار، اصلا درجه یک منطقه بشویم اما از لحاظ اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی پیشرفت نکنیم این یک نوع انحرافی در کارکردهای اسلامی شکل گرفته که باید تصحیح بشود من نمی خواهم الان سیاسی بحث بکنم تو این زمینه و خدمت شما عرض بکنم دولت اسلامی ماهیت و هویت فرهنگی دارد این یک شاخص است و موقعی که میگوییم فرهنگی یعنی دولت اسلامی یک دولت اعتقادی است دولتی است که بر مدار ایمان و تقوا باید حرکت بکند دولتی است که بر مدار ایمان و بندگی خدا باید حرکت بکند دولت اسلامی دولت اخلاقی است و جامعه و احاد بشریت را باید به سمت و سوی حرکت بر مدار اخلاق فضائل اخلاقی سوق بدهد دولت اسلامی لازمه ی این است که رشد اخلاقی جامعه را بالا ببرد ودر بعد اخلاقی کمال پیدا بکند  دولت اسلامی دولت فقهی است یعنی تمام سازوکارها کارکردها و مناسبات دولت باید با شاخص فقه اندازه گیری بشود  حداقل های التزام به فقه و واجبات و محرمات الهی در همه ی تاروپود دولت اسلامی باید سازوکارهایش مشخص باشد این مطلب اول که ویژگی های فرهنگی فقهی حقوقی ویژگی های بنیادی دولت اسلامی است ویژگی دیگر ویژگی های مدیریتی از لحاظ مدیریتی آمیختگی مدیریت فقهی بر پایه ی ولایت مطلقه فقیه با مدیریت علمی بر مبنای تعهد و نخصص دولت اسلامی شکل می گیرد و پیش میبرد یعنی در واقع در کنار ولایت مطلقه ولایت فقیه تخصص و تعهد با هم کشور را میسازد این هم یک نکته ی حائز اهمیت دیگر است مطلب بعدی که در بعد مدیریت خیلی حائز اهمیت است نسبت به شاخص دولت اسلامی بحث اصلاح اوضاع مردم اما نه اصلاح اوضاع صرفا بحث معیشتی من اجازه می خواهم از عهد مولا امیرالمومنین به مالک اشتر عرض بکنم که میفرماید ……………… و بعد میفرماید …………………. عمران و سازندگی بعد از اصلاح اوضاع است ودر راس اصلاح اوضاع ، اصلاح اوضاع اعتقادی ،اخلاقی ، فقهی، بالابردن رشد آگاهی های دینی و تقوایی جانعه است این خیلی حائز اهمیت است بی مناسبت نیست که در اصل سوم قانون اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی موقعی که اهداف دولت اسلامی ذکر میشود در راس اهداف، هدف فرهنگی و تقوا و بر پایه ی امر بمعروف و نهی از منکر به جهاد فرهنگی تلالو پیدا می کند که می فرماید نظام جمهوری اسلامی نظامی است دولت جمهوری اسلامی موظف است تمام تلاش و کوشش خود را در تحقق اصول زیر بکار ببرد ۱٫ ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و پس در بعد کارکردهای مدیریتی آمیختگی مدیریت فقهی ولایت مطلقه ی فقیه و میدان دادن به مدیریت علمی بر پایه ی تعهد و تخصص نه مدیریت علمی به معنای استفاده از تجارب بشری به شکل گسست یافته از ارزش های اسلامی که ما به سمت دولت سکولارسوق خواهد داد مدیریت علمی باید هماهنگ با فقه وبا تراز فقه و با شاخص فقه حرکت بکند و به اصلاح اوضاع عامه مردم بپردازد کارکرد بعدب دولت اسلامی کارکرد اجتماعی است در کارکرد اجتماعی چند مطلب پایه ای حائز اهمیت است ۱٫ توجه پایه ای به خانواده و رشد خانواده ۲٫ برادری اسلامی ۳٫ مسئله وحدت و انسجام ۴٫تعاون و همکاری آحاد جامعه . اما کارکرد اقتصادی من فهرست بار می گویم چون وقتم تموم شد کارکرد اقتصادی برطرف کردن حداقل نیاز های رفاهی مردم وسانت از بیت المال مسلمین اما کارکرد سیاسی پیوند عمیق میان امت و امات و بر پایه ی ولایت نصرت و محبت وایجاد اعتماد و درواقع یگانگی و  تقویت اعتماد بین مردم و دولت بر پایه ی عنصر ولایت الهی. همان چیزی که الان اتفاق افتاده است اما کارکرد دفاعی دولت برخورداری از توانمندی و امکانات برای حفظ امنیت و دفاع در مقابل دشمنان خارجی و احساس مسولیت نسبت به حقوق مسلمانان . اینم یکی از کارکردهای مهم دولت اسلامی است و در بعد بین الملل تنظیم روابط بین الملل بر پایه ی شکل گیری وحدت امت اسلامی است که اتفاقا در قانون اساسی هم آمده است حمایت از حقوق  مسلمانان  حمایت از حقوق مسلمانان باید دولت اسلامی تماما با الزاماتی است یکی از الزامات مهم توجه به راهبرد پایه ای تقریب بین مذاهب اسلامی است و وحدت بین شیعه و اهل سنت است و الان واقعا این تعارف بردار نیست این راهبرد . بحث بعدی تحکیم ایمانی اعتماد، اعتماد سازی در عرصه ی دیپلماسی و توجه به حقوق مسلمانان پیشبرد نهضت بیداری اسلامی در زمان ما در واقع یکی توسعه را تجربه کردیم تو این پنج برنامه توسعه فراز ها و فرود های زیادی داشتیم دولت های متفاوتی شکل گرفته گفتمان های متعددی در جامعه مطرح شده اما گفتمان انقلاب اسلامی پایه و مبنای اصلیش گفتمان پیشبرد باور ها و ارزش های اسلامی و یک گفتمان اخلاقی و فقهی است برای تحقق شاخص های دولت اسلامی با تراز مطلوب نظام جمهوری اسلامی و حرکت به سمت و سوی شکل گیری کشور اسلامی ما باید بنیاد های دولت اسلامی را بر پایه ی ایمان و تقوا در واقع دوباره طراحی بکنیم ببینیم آسیب ها کجاست جایگاه مساجد، حوزه های علمیه، خانواده، مدرسه ی تعلیم و تربیت، دانشگاه ها  خروجی آموزش و پرورش و دانشگاهایمان نهاد های تعلیمی و تربیتیمان باید بگونه ای باشد که یک جوان ایرانی با مجموعه ای از معارف اهل بیت از لحاظ اعتقادی آشنا باشد و از لحاظ رفتاری محتوای دینی را پیش ببرد . من آخرین سخنم اشاره به یک جمله ی بسیار مهمی از حضرت آقا در یکی از جلسات مجلس خبرگان که آن هیچ گاه پخش کامل نشد اما خلاصه ی آن در سایت حضرت آقا آمده و این را من می خواهم بگویم و جملاتم را با این جمله آقا تمام بکنم ایشان فرمودند که جمهوری اسلامی دارای شکلی است و دارای محتوایی است شکل نظام همین قوای سه گانه و داستگاه های گوناگون و مجلس و قوهی مجریه و قوه ی قضاییه و امثال اینها است و اما محتوای نظام یک مجموعه اصولی است که این ها باید محقق شود مثل اسلام گرایی، عدالت گرایی، مستضعف نوازی،استکبار ستیزی، توجه به معنویت و اخلاق بعد ایشان فرمود وظیفه من اینکه از این محتوا محافظت بکنم و پیش ببرم و نگذارم در محتوا انحراف ایجاد بشود و وظیفه ی شما این است و بقییه ی نخبگان که من را کمک بکنید در تحقق این محتوا و از این محتوا باید مواظبت بکنیم وحفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی در گرو تحقق محتواینظام مقدس جمهوری اسلامی است که گفتمان انقلاب اسلامی این ظرفیت را داد که این محتوا محقق بکند ما بحثمان این است در نشست انقلاب اسلامی مخاطرات امروز و فردا باید ببینیم ما کجاها از این محتوا فاصله گرفته ایم و چرا فاصله گرفته ایم و این مسیر را در آینده تصحیح بکنیم .