اصل حج ویژه مردم پابرهنه است نه سرمایهداران/ وظیفه حکومت اسلامی بردن مردم فقیر به حج است
jaحضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی پیش از ظهر سهشنبه در درس تفسیر خود که در مسجد اعظم برگزار شد، به ادامه تفسیر سوره مبارکه سبأ پرداخت و گفت: در سوره سبأ مشکلاتی که برخیها درباره دین و درباره اصول دین داشتند به تصریح و تلویح قرآن به دو قسم تقسیم میشود، یک نوع مشکل، مشکل […]
jaحضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی پیش از ظهر سهشنبه در درس تفسیر خود که در مسجد اعظم برگزار شد، به ادامه تفسیر سوره مبارکه سبأ پرداخت و گفت: در سوره سبأ مشکلاتی که برخیها درباره دین و درباره اصول دین داشتند به تصریح و تلویح قرآن به دو قسم تقسیم میشود، یک نوع مشکل، مشکل عملی و یک نوع مشکل مشکل علمی است، خدا در قرآن میفرماید یک گروه گمان کردند که ما نمیتوانیم انسان را بعد از مرگ دوباره احیا کنیم، قدرت الهی مطلق است و همان خدایی که انسان را روزی که چیز قابل ذکر نبود به صورت بهترین خلقت درآورد، همان خدا میتواند ذرات انسان را جمع کند و دوباره او را احیا کند، این مشکل علمی است اما در یک جا فرمود اینها یک مشکل عملی دارند و شبهه علمی ندارند، آیه ۴ سوره قیامه به این موضوع اشاره میکند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، وی افزود: گاه انسان مشکل علمی دارد، اما گاه مشکل عملی دارد، «بَلْ یُرِیدُ الْإِنسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ»، از نظر شبهه علمی مقلدان یک حرف دارند و محققان و رهبران شرک هم یک حرف دارند، مقلدان تکذیب و تصدیقشان وابسته به نفی و اثبات نیاکان و رهبرانشان است، اگر چیزی را از سیره و سنت نیاکان نیافتند میگویند که ما این را درباره پدران خود نشنیدیم، و نیاکان و رهبرانشان هم میگویند «لَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَکْنَا وَلاَ آبَاؤُنَا» یعنی کسانی که از آنها پیروی میشود میگویند اگر خدا میخواست ما و پدرانمان مشرک نمیشدیم.
کمی و زیادی رزق گاه مصلحت الهی است
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه «وَکَذَلِکَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ فِی قَرْیَهٍ مِّن نَّذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّهٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ » اظهار کرد: اگر بعد از مرگ خبری باشد مانند قبل است و ما مثل آن مترف و متنعم هستیم، آنان میگویند که ما از نظر مال و اولاد زیاد هستیم و خبری هم نیست و اگر خبری هم باشد جایگاه ما جایگاه بالایی است، در سوره مبارکه کهف مشابه این آیه آمده است که فردی از شدت غرور گفت که قیامت نیست و بر فرض هم که باشد ما پیش خداوند عزیز هستیم، اینها کسانی هستند که در سوره مبارکه مریم از تفکر آنان خبر داد و فرمود «وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَیُّ الْفَرِیقَیْنِ خَیْرٌ مَّقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِیًّا».
وی ادامه داد: قرآن پاسخ آنان را در ادامه آیات سوره مبارکه مریم داده است و فرمود خیلیها را ما به خاک کردیم که از نظر اثاث، چشم نواز و چشمگیر بودند، «وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَرِئْیًا» در رؤیت و چشمگیری و چشمنوازی زیباتر از محفلهای دیگر است، هم لوازم بیتشان احسن است، هم از نظر چشمنوازی احسن بودند، آن گاه قرآن کریم میفرماید این شبههای است که منشأش شهوت عملی است، اگر میخواهند به این معیار بسنده کنند باید بدانند که رزق به دست رازق است، کمی و زیادی رزق آزمون الهی است، خدای سبحان برای همه رزق معین کرده است، البته ممکنن است ظلم اتفاق بیفتد و کسی رزق دیگری را ببرد، اما هر کس در دستگاه خداوند پرونده دارد.
حضرت آیتالله جوادی آملی ابراز کرد: همه مار و عقربها در دستگاه خداوند پرونده دارند، هیچ ممکن نیست خدای سبحان برای مار و عقربی سهمیه معین نکرده باشد، گاه در خود حیوانات غارتهایی وجود دارد که آزمونهای عالم طبیعت است، اما کمی و زیادی مربوط به آزمون است نه مربوط به ارزش و جایگاه رزق الهی، کمی و زیادی رزق گاهی آزمون و گاهی امتحان الهی است و گاه مصلحتسنجی است، برای برخیها واقعا فقر دردآور است و اگر فقر برای آنان پیش بیاید دچار مشکل میشوند، برای برخیها غنا خطر دارد و لذا خداوند آنان را از غنا دور میکند، گاه زیادی و کمی رزق نشانه مصلحت الهی است.
مال و فرزند موضوعی نیست که انسان را به خدا نزدیک کند
وی با قرائت آیه «وَمَا أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُم بِالَّتِی تُقَرِّبُکُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ جَزَاء الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِی الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ» بیان کرد: در جاهای دیگر هم فرمود اینها خیال نکنند اگر ما به آنها فرزند و مال زیادی دادیم، در خیر آنان را سبقت دادهایم، مال و فرزند آن صفت و خصلتی نیست که انسان را به خداوند نزدیک کند، تنها عاملی که انسان را به خدا نزدیک میکند دو عنصر محوری یعنی حسن فاعلی و حسن فعلی است، کسی که عقیده خوبی ندارد به خداوند نزدیک نخواهد شد، برای ورود در جهنم تنها گناه لازم است چه شخص مسلمان باشد، چه نباشد ولی برای ورود در بهشت دو موضوع معتقد و مسلمان بودن و دیگری عمل صالح داشتن لازم است، در آیه ۳۷ سوره مبارکه سبأ به «جزاء الضعف» اشاره شده است، این جزای دوبرابر مربوط به حسنات است و ربطی به سیئات ندارد، سیئه جزا الضعف ندارد، بلکه جزاء المثل دارد.
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه «قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ» خاطرنشان کرد: اگر کسی مؤمن باشد و انفاق کند بر اساس آیه ۳۹ انفاق کند، خداوند مال انفاق شده را برای وی جایگزین میکند، بر همین اساس انفاق مانند نهر روان است، وجود مبارک امام جواد(ع) فرمود اگر کسی باور کرد که صدقه دادن و انجام وظیفه همان آن و همان لحظه خدا جایش را پر میکند، دستش در صدقه دادن باز است، منتها ممکن است انسان بعدها بفهمد، خدای متعال فرمود «إن مع العسر یسرا»، یعنی در حقیقت در درون هر سختی آسانی نهفته است، عسر معرفه است اما یسر دوباره آمده و هر بار نکره، یعنی عسر یکی است اما یسر دو برابر، ما یا باور نکردیم یا سختمان است که تحمل کنیم.
وی افزود: سعه و ضیق رزق به دست دیگری است، اگر انسان چیزی را در راه خداوند انفاق کند، خداوند فورا جای آن را پر میکند و او خیرالرازقین است و میداند کی بدهد، چگونه بدهد؟ چه اندازه بدهد، چه حالتی بدهد، اما خدا باالقول المطلق خیرالرازقین است و از دیگران هم کاری ساخته نیست، خدای متعال بعضی از کمالات را هم به خود و هم به دیگران اسناد میدهد، اما در برخی مواقع همه این کمالات را جمع میکند و از غیر نفی میکند، مانند عزت که به مؤمنان و پیامبر(ص) نسبت میدهد، هیچ کمالی در قرآن به غیر خدا اسناد داده نشد مگر اینکه در آیه دیگر آن کمال از دیگری نفی شد، این نشان میدهد اگر دیگران سهمی از رزق دارند آنها تنها مجاری رزق الهی هستند.
حج تنها مخصوص سرمایهداران نیست
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به ایام حج و پرسشهای در این موضوع خاطرنشان کرد: در شریعت برخی امور حد خاص دارد و کم و زیادبردار نیست، مانند حد کر و حد مسافت و دماء ثلاث که حدی برای آن مشخص است، اما بعضی از امور تابع قراردادهای عرفی است، اگر نماز در در مسجد کوفه مسافر مخیر بین قصد و اتمام است اگر آن مکان توسعه پیدا کرد این تخییر وجود دارد، در جریان مکه و مدینه برخی نظرشان این است که تنها در دو مسجد الحرام و مسجدالنبی این تخییر وجود دارد، اما حق این است که مسافر در مدینه و مکه فعلی اختیار تمام خواندن یا شکسته خواندن دارد، برخی از موارد است که وقتی توسعه پیدا کرد، حکم هم توسعه مییابد، در مسجدالنبی و مسجدالحرام این با قراردادهای عرفی عوض میشود.
وی ابراز کرد: در سوره حج از زمان حضرت ابراهیم اعلام عمومی شد فرمود تو اعلام بکن تا همه مردم بیایند «وَلِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا» فرمود اصلا مکه مال مردم پابرهنه است و مال سرمایهدار نیست «وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ» مکه همچون جایی است که پیادههای بیایند، اصل مکه مال فقرا است، این پابرهنهها در مکه بروند، اگر کسی اتومبیل و اسب خوب دارد به تبع پابرهنهها بیاید، از میقات تا آخر، از آخر تا میقات انسان نباید بگوید جا نیست، مسعی و مروی جا نیست، حداقل الان مکه ۱۰ میلیون نفر ظرفیت دارد،این که نظیر آب کُر وجب نزدند که جا نباشد.
استاد درس خارج حوزه علمیه بیان کرد: مسجدالحرام توسعه پیدا کرده است، مسجدالنبی توسعه یافته است، اگر اسلام گفته بود که الا و لابد در اینجا باشد، آن را باید نوبت گذاشت اما اساس حج بر این است که مردمی باشد، اگر کسی بخواهد استدلال کند و تنها بر اساس یک روایت حکم دهد، صحیح نیست آیات «یفسر بعضها بعضا»، روایات «یفسر بعضها بعضا»، فرمود اصل مکه مال فقرا است، حالا چهارتا سرمایهدار هم بیاید، اگر مردم نخواستند بروند یا نتوانستند بر حاکم اسلامی واجب است که همین فقرا و همین پابرهنهها را حج ببرد، کربلا هم همینطور است، اینها شرف و عزت ما هستند، اینها عنصر اصلی دین ما هستند، نمیگوییم سرمایهدارها نروند، اما حج و مکه مال اینها نیست.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰