تبار انحراف
[box type=”shadow” align=”alignright” ]پیشگفتار:[/box] رهبر معظم انقلاب: امروز ما در دنیای اسلام، مکلفیم که همین هوشیاری، توجه، دشمنشناسی و تکلیفشناسی را به اعلا درجه ممکن، برای امت اسلام، جهان اسلام و ملت خودمان تدارک ببینیم.[۱] دنیا عرصۀ کارزار حق و باطل است و در این میان، شناخت دشمن و آگاهی از جایگاه و قدرت او […]
[box type=”shadow” align=”alignright” ]پیشگفتار:[/box]
رهبر معظم انقلاب: امروز ما در دنیای اسلام، مکلفیم که همین هوشیاری، توجه، دشمنشناسی و تکلیفشناسی را به اعلا درجه ممکن، برای امت اسلام، جهان اسلام و ملت خودمان تدارک ببینیم.[۱]
دنیا عرصۀ کارزار حق و باطل است و در این میان، شناخت دشمن و آگاهی از جایگاه و قدرت او از ضروریات عقلی است. اگر شخصی آشنا با فنون رزمی با شخصی کار ناآزموده وارد عرصۀ کارزار شود، قطعاً با ضربهای حریف را از میدان بیرون خواهد کرد. اما اگر چشم و گوش این مبارز را ببندید، او دیگر پیروز میدان نخواهد بود؛ چرا که قدرت دارد، ولی به دلیل فقدان اطلاعات از حریف، نمیداند کی و چگونه از قدرت و فن خویش بهره گیرد. چون نمیداند حریف کی و از چه نقطهای و با کدام وسیله حمله میکند. بنابراین هر قدر که قدرتمند باشید، اما اطلاعات کافی از دشمن نداشته باشید شما شکست خوردۀ میدانید.
هر موجود زندهای در این دنیا دارای دشمن است و به میزان گسترۀ وجودیاش دشمن او بیشتر است. این اصل بین انسانها و حیوانات و نباتات مشترک است، اما تفاوتی اساسی بین انسان و سایر موجودات زنده است که دشمن انسان، هوشمند و بالنده است؛ یعنی آموزش و تجربه در پیچیدگی و گونههای اجرایی آن مؤثر است و به هر میزان که آموزش و تجربه دیده باشد، روشهای اعمال دشمنیاش پیچیدهتر میشود.
با توجه به این اصول، ملت هوشمند و مسلمان ایران که دارای حکومتی اسلامی به روشی نو و مستقل است و سرزمینشان سرشار از ذخایر خدادادی است، باید توجه داشته باشند که برابر اصل اول، دارای دشمناند، و برابر اصل دوم، دشمن سعی در اختفا و استتار دارد. و بنا بر اولین سخن، اگر دشمن را نشناسیم و آگاهی کافی از آن به دست نیاوریم، شکست ما حتمی است. اکنون اگر بخواهیم وارد عرصۀ شناسایی دشمن شویم، با توجه به نوپایی جمهوری اسلامی، و قرنها تجربۀ دشمن، طبیعتاً کشف و شناسایی آنها از راه معمول میسور نیست و باید از مسیرهایی چون نفوذ، استراق سمع، بازجویی و کشف خفا از اطلاعات آشکار بهره برد که بررسی فنی هر یک از این روشها نامیسور بودن آن را روشن میسازد. بنابراین در کشف دشمن و اهداف و روشهای او باید مسیری غیر از روشهای معمول در اختیار باشد تا در این امر خطیر موفق باشیم. این مسیر در اختیار ما هست و خداوند متعال راهکار این مشکل را در قرآن برای ما بیان کرده است و به گونهای دشمن را در برابر دیدگان ما به تصویر کشیده است که اگر بر اساس آن عمل کنیم، بدون تردید پیروز میدان خواهیم بود. چنانکه خداوند متعال میفرماید:
اصل دیگری که این بحث را تکمیل میسازد، اصل به کارگیری استتار و اختفا هنگام رویارویی با دشمن، برای غافلگیر ساختن اوست. این اصل، مشترک بین انسان و حیوان است. اصل هوشمندی و بالندگی نیز، انسانها را از سایر موجودات متمایز میسازد. بنابراین آموزش و تجربه در نوع استتار بسیار مؤثر است و دشمن به میزان قدمت و آموزش در استتار و اختفا پیروزمندتر است.
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمْ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ؛
سستی مکنید و اندوهگین مباشید، زیرا اگر ایمان آورده باشید، شما برتری خواهید جست.[۲]
قرآن سه دشمن را برای ما معرفی کرده است: یهود، مشرکان و نصارا. چهارمین این دشمنان، منافقاناند؛ چرا که نفاقی که باید با آن جنگید و همچون سه نیروی بیرونی باید با آن برخورد کرد، همیشه سایۀ یکی از این نیروهاست. منافق کسی است که به دروغ ادعای اسلام میکند، در حالی که در باطن مسلمان نیست؛ یعنی یا از یهود است، یا از مشرکان و یا از نصارا. قرآن با معرفی دشمن، به اولویت بندی در دفاع و لزوم نیروگذاری در برابر دشمن درجه اول پرداخته و در سوره مائده، یهود را به عنوان دشمن درجۀ اول و مشرکان را دشمن بعدی معرفی کرده است که طبیعتاً نصارا در رتبۀ آخر قرار میگیرند. ملاک اولویت بندی دشمن را میتوان چهار مؤلفه دانست: عمق خواسته، امکانات، آموزش، انگیزه. با توجه به این مؤلفههاست که یهود را دشمن نخست خویش میدانیم. برای دشمنشناسی باید این چهار مؤلفه در این گروه شناسایی شود. قرآن نسبت به همۀ این امور اطلاعات را به شکل مستقل یا ضمنی معرفی کرده است؛ یعنی گاهی به شکل مستقل اهداف آنها را بیان کرده و گاهی با سخن گفتن از تورات منبع مطالب آنها را معرفی کرده است.
آنچه از مجموع مطالب قرآن و تورات نسبت به خواسته این سازمان استفاده میشود، این است که آنان خواهان حاکمیت بر تمام دنیا هستند و ادعا میکنند که خداوند زمین و حاکمیت بر آن را به آنان بخشیده و دست بر سینه انتظار رسیدن این گروه به این خواسته را میکشد و برای او راهی برای خروج از این خواسته نیست.
در همین راستا یهودیان، مردم روی زمین را سه دسته میدانند:
۱٫ بنیاسرائیل که نژاد برتر و هدف از خلقتاند؛
۲٫ غیر بنیاسرائیل که این قوم را نژاد برتر میدانند. اینان به عنوان انسان درجۀ دوم حق حیات دارند و خدمتگزار بنیاسرائیلاند؛
۳٫ غیر بنیاسرائیل که با برتری بنیاسرائیل مخالفاند. اینان باید کشته شوند و مقامشان از حیوانات پستتر است.
از دیدگاه یهود، مسلمانان، که شعار عدالت فراگیر و تساوی همۀ انسانها در پیشگاه الهی را سر دادهاند و همه را در ورود به دین خدا برابر میدانند و منکر برتری نژادی یهود هستند، چارهای جز هلاک و نابودی ندارند. این بخشی از اندیشۀ خطرناک و مدون یهود است.
نوشتار پیش روی، نخستین جلد از مجموعهای است که با هدف شناسایی این جریان و رفتار آنان تدوین یافته است. با شناسایی این جریان، ریشه جریانات جاری در سطح بینالملل و منطقه و کشور ما روشن میشود و حقیقت این سخن بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی را درمییابیم که فرمود:
«اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود.»
[۱]. دیدار با علما و روحانیون، ۷/۵/۱۳۷۱٫
[۲]. آل عمران، آیه ۱۳۹٫
زیر نظر استاد حجت الاسلام و المسلمین مهدی طائب |
محققین: ابراهیم ارجینی، رضا مصطفوی، مهدی کریمیان |
چاپ: ششم / ۱۳۹۰ (چاپ دوم ناشر) |
شمارگان: ۲۰۰۰ جلد |
شابک: ۰ – ۲۸ – ۵۵۵۱ – ۶۰۰ – ۹۷۸ |
قیمت: ۹۰۰۰ تومان |
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰