جستاری بر پایان جنگ
در مقدمه کتاب می خوانیم: مقاومت هشت ساله ملت ایران در جنگ تحمیلى، توانمندى ایدئولوژى اسلام را به عنوان مقولهاى فرهنگى و سیاسى در عصر حاضر بار دیگر به اثبات رسانده و جوهر مقاومت و پایدارى را در برابر مطامع استکبار و تئورىهاى تحمیلى به عنوان سمبل بازیافت هویت دینى و اقتدار فرهنگى وارد زندگى […]
در مقدمه کتاب می خوانیم:
مقاومت هشت ساله ملت ایران در جنگ تحمیلى، توانمندى ایدئولوژى اسلام را به عنوان مقولهاى فرهنگى و سیاسى در عصر حاضر بار دیگر به اثبات رسانده و جوهر مقاومت و پایدارى را در برابر مطامع استکبار و تئورىهاى تحمیلى به عنوان سمبل بازیافت هویت دینى و اقتدار فرهنگى وارد زندگى مردم کرده است. فراتر از این، امام راحل؟ره؟ و مقام معظم رهبرى، روح مبارزه و حفظ انگیزه دفاعى را تبلور دین و دیندارى مىدانند.
امام راحل؟ره؟ در پیام خود به گورباچف رئیس جمهور وقت اتحاد جماهیر شوروى فرمودند: دینى که در آن مبارزه با قدرتها و ابرقدرتها نباشد، دقیقا افیون تودها است.
همچنین، در صدر فرمان برائت فرمودند: آنها که تصور مىکنند مبارزه در راه استقلال و آزادى فلسطین و مظلومین جهان با سرمایهدارى و رفاهطلبى منافات ندارد، با الفباى مبارزه بیگانهاند؛ و آنهایى هم که تصور مىکنند سرمایهداران و مرفّهان بىدرد با نصیحت و موعظه و پند و اندرز متنبّه مىشوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنها کمک مىکنند، آب در هاون مىکوبند.[۱]
مقام معظم رهبرى نیز مقاومت در جنگ تحمیلى و ایستادگى در مقابل تهدید غرب و احساس عزّت و استقلال در مقابل ابرقدرتهاى عالم را نعمت با ارزشى مىدانند که ناشى از بقایاى فرهنگ اسلامى است.
هشت سال دفاع مقدس، آزمون عینى اندیشه امام راحل؟ره؟ و مقام معظم رهبرى بر کارا بودن مفاهیم فرهنگى و ارزشهاى اخلاقى بوده است و مکتب اسلامى را به عنوان مظهر نواندیشى، در فرآیند تاریخى حرکتهاى احیاگر، به جهان عرضه کرده است. از این رو، امام راحل؟ره؟ در پیامى به روحانیت معظم فرمودند: هر روز ما در جنگ برکتى داشتهایم که در همه صحنهها از آن استفاده کردهایم. ما انقلابمان را در جنگ صادر کردیم.
ما در جنگ ریشههاى انقلاب پر بار اسلامىمان را محکم کردیم.[۲]
… جنگ ما کمک به فتح افغانستان را به دنبال داشت.
جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت.
جنگ ما بیدارى پاکستان و هندوستان را به دنبال خواهد داشت.
جنگ ما موجب شد که تمامى سردمداران نظامهاى فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند.
… صداى اسلامخواهى آفریقا از جنگ هشت ساله ماست.
علاقه به اسلامشناسى مردم در آمریکا و اروپا و آسیا و آفریقا ـ یعنى در کل جهان ـ از جنگ هشت ساله ماست.[۳]
به هر حال هشت سال دفاع مقدس، مقطع تجربه شدهاى است که بسیارى از مفاهیم اخلاقى ـ که در زیر ساخت نظام فرهنگى و سیاسى کشور مؤثرند ـ را عینیت بخشیده و مفاهیمى چون: ایثار، شهادت طلبى، خداباورى، وارستگى، عشق، وحدت، شجات و پایدارى و… آثار و نقش کارساز خود را در اندیشه، منش، رفتار، نظام فرهنگى، نظام معیشتى و… به خوبى نشان دادهاند و در تکوین ساختار فرهنگ عمومى جامعه، مىتوانند مفاهیم اخلاقى و عناصر فرهنگى را تعریف کرده، در اختیار مسئولان فرهنگى و صاحب نظران قرار دهند.
بدیهى است، ملت ما امروز با داشتن مفاخر و دستاوردهاى گرانبهاى دوران دفاع مقدس در تدوین الگوى فرهنگى، نیازمند مبانى تئوریک متناسب با تحول، از دیگران نیست. کسانى که در این زمینه تردید به خود راه مىدهند در حقیقت ارزشهاى دفاع مقدس را درک نکردهاند و یا اینکه در برابر «مدرنیسم» و «عقلانیت» جدید فرهنگ غرب وا رفتهاند.
حرکت کُند و کمبها و بعضا ناباورانه ما در نظامبندى و تثبیت ارزشهاى دفاع مقدس، به عنوان مهمترین و کاملترین الگوهاى توسعه فرهنگى، بار دیگر این فرصت را به روشنفکران بیمار داده است تا جمهورى اسلامى را در کوران مواجهه با مسائل و مشکلات گوناگون قرار دهند و باز اندیشى توسعه غربى را به عنوان مبناى تئوریک دوران سازندگى در ایران با جرأت تمام مطرح نمایند. همچنین، عناصر فرهنگى و هنرى کشور ما نیز تمایلپذیرى خود را در برخى از موارد حفظ کرده و قواره موزون و مناسب خود را در رابطه با ارزشهاى انسانساز دفاع مقدس پیدا مىکنند. از این رو، مقام معظم رهبرى با محورى توصیف کردن اصلاح فرهنگ عمومى کشور، اختصاص تمام فعالیت به این مهم را کارى به جا و با اهمیت دانستهاند.
از جمله موضوعاتى که در این عرصه، ضرورت پردازش و تحقیق آن احساس مىشود، عوامل و دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط جمهورى اسلامى مىباشد. در این کتاب ضمن طرح و تبیین ریشههاى صدور و پذیرش قطعنامه ۵۹۸، اهداف و اغراض ابرقدرتها را در راه صدور آن علیه ایران بررسى گردیده است.
امروز پاسدارى از فرهنگ دفاع مقدس و دستاوردهاى آن بر عهده تمامى دوستداران فرهنگى نظام جمهورى اسلامى مىباشد و امید است این کار بتواند راهگشاى کارهاى بعدى در این عرصه گردد.
بدون شک، ماجراى هشت سال دفاع مقدس در برابر تهاجم جهان کفر به اندازهاى عظیم و فراگستر است که تحلیل و بررسى آن باید با تمام دقت و تأمل صورت گیرد. بازبینى اجزاى تشکیل دهنده حادثه خونبار دفاع مقدس، با جانمایههاى معرفتى و جلوههاى حکمى آن، مىتواند عرصههاى نوین و بدیعى را فراروى مورخان باز بگشاید.
بنابراین، تبیین نقش و جایگاه حرکتهاى انقلابى ـ مردمى امت خداجو که در جنگ متبلور شد، و به دست پرتوان خمینىکبیر هدایت و سازماندهى شد، پیش از هر زمان دیگرى منوط به بررسى درست و موشکافانه هشت سال دفاع مقدس امت ماست.
در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، دولت بعثى عراق به دستور صدام حسین رئیس جمهور آن کشور، حملهاى همه جانبه را در طول بیش از ۱۲۰۰ کیلومتر مرز مشترک ایران و عراق، آغاز کرد. این جنگ به شهادت همگان، در نوع خود از طولانىترین جنگهاى سده بیستم محسوب مىگردد.
بدیهى است، فراز و نشیبهاى جنگ با توجه به اینکه در یک جبهه آن، عراق با تمام حامیان منطقهاى و بینالمللى و در جبهه دیگر، ایران اسلامى با پشتوانه انقلاب اسلامى قرار داشتند، آن گوناگونى و فراوانى موضوع را دارد که بدون یک تقسیمبندى واقعى نمىتوان به تجزیه و تحلیل دقیق آن حوادث پرداخت. اینک که حدود ۲۳ سال از پایان جنگتحمیلى مىگذرد، با اعترافات و افشاى بسیارى از مسائل مکتوم جنگ، مظلومیت و حقانیت جمهورى اسلامى ایران بیش از پیش بر همگان هویدا مىگردد.
یکى از نقطههاى حساس دوران دفاع مقدس «قبول قطعنامه ۵۹۸» توسط جمهورى اسلامى ایران است که عاملمهمى در سیر تحولات منطقه و بینالمللى گردید. تحلیل این واقعه و پردازش عوامل ظهور و بروز آن، مىتواند بسیارى از زوایاى مبهم تاریخ را روشن سازد.
پیش از قطعنامه ۵۸۸، رزمندگان اسلام عملیات متعددى را در خاک عراق انجام دادند که شامل مجموعه زنجیرهاى عملیات کربلا، فتح و نصر بود.
بیشتر این عملیاتها در عمق خاک عراق و با موفقیت رزمندگان اسلامى همراه بود. پیشروى به سوى بندر بصره و عملیات متحرک رزمندگان، شرایطى را در جبههها پدید آورد تا شوراى امنیت سازمان ملل به شکل جدىترى با مسئله جنگ برخورد کند؛ جدیتى که بتواند مبناى حلوفصل مناقشه باشد. دبیرکل سازمان ملل متحد، در تاریخ ۳۱ دسامبر ۱۹۸۷ در گزارشى به شوراى امنیت، خواستار تلاش جدى اعضاى شوراى امنیت به خصوص اعضاى دائم براى خاتمه جنگ گردید. همچنین، او اعلام کرد که آماده است نظریاتش را در اختیار شورا بگذارد تا در جهت اتخاذ مبنایى براى تلاش مشترک آنان مفید و مؤثر واقع شود. سرانجام، درخواست دبیرکل مورد قبول اعضاى شورا قرار گرفت و در فوریه ۱۹۸۷، اعضاى دائم به طور مشترک و سازماندهىشده کار خود را در جهت پایان بخشیدن به جنگ عراق و ایران آغاز کردند. کار این گروه پس از چند ماه به صدور قطعنامه ۵۹۸ انجامید. تحلیلگران مسائل سیاسى و نظامى، ویژگىهاى خاصى براى قطعنامه ۵۹۸ قائل شدهاند و آن را از نظر شکلى و ماهوى، برخاسته از اعتقاد شوراى امنیت دانستهاند.
صدور و قبول قطعنامه ۵۹۸، آثار محسوسى در ابعاد سیاسى، فرهنگى و اقتصادى کشورمان نهاد. از بُعد نظامى تأثیر مستقیمى بر روند عملیات در جبهههاى نبرد بر جاى گذاشت، به طورى که عقبنشینى نیروهاى رزمنده اسلامى را از بسیارى از مناطق فتح شده در داخل خاک عراق در پى داشت.
اما قبول قطعنامه تحمیلى هرگز به معناى عدول و دست کشیدن از ارزشها و آرمانهایمان نبود. امام راحل با قبول قطعنامه موقعیت نظام جمهورىاسلامى را در شرایط حساس آن زمان حفظ کرد و دشمن را از اشغال حتى یک وجب خاک کشورمان که در تاریخ جنگها بىسابقه بود، ناامید کرد، ولى این تصمیم به منزله پایان مبارزه نبود، بلکه تغییر استراتژى و اتخاذ شیوه جدیدى از مبارزه در جبهه سیاسى بود. امامخمینى؟ره؟ در این باره فرمودند: … قبول قطعنامه از طرف جمهورى اسلامى ایران به معناى حل مسئله جنگ نیست. با اعلام این تصمیم حربههاى تبلیغات جهانخواران علیه ما کند شده است.[۴]
نگارنده این سطور با توجه به ضرورت تبیین صحیح و دقیق قطعنامه ۵۹۸، بر آن شد که با محدودیت اسناد و شواهد، تحلیلى بر این حادثه تاریخىِ دفاع مقدس داشته باشد. در این مجموعه، ابتدا جایگاه سازمان ملل متحد و رفتارهاى او در حل منازعات بینالمللى کشورها و سپس عملکرد آن در قبال تجاوز عراق و تحلیل قطعنامههاى قبل از صدور قطعنامه ۵۹۸ و عملکرد آن تبیین شده، سپس عوامل بیرونى و درونى در صدور و قبول قطعنامه، و تحلیل حقوقى و نقاط قوت و ضعف آن توضیح داده شده و در خاتمه مواضع ایران و عراق در قبال قبول قطعنامه و حوادث پس از آن آورده شده است.
در پایان امید است این کار، گام کوچکى در جهت تبیین و تفسیر این برهه حساس تاریخى در جنگ هشت ساله تحمیلى باشد.
این مقدمه را با پیام گهربار امامخمینى؟ره؟، فرماندهى معظم کل قوا، به مناسبت قبول قطعنامه ۵۹۸ خطاب به ملت و رزمندگان نجیب ایران به پایان مىبرم.
… و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگوارى براى همه و خصوصاً براى من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن مىدیدم، ولى به واسطه حوادث و عواملى که از ذکر آن فعلاً خوددارى مىکنم، به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد، و با توجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور، که من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم و در مقطع کنونى آن را به مصلحت انقلاب و نظام مىدانم و خدا مىداند که اگر نبود انگیزهاى که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شود، هرگز راضى به این عمل نمىبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود، اما چاره چیست که همه باید به رضایت حقتعالى گردن نهیم.[۵]
[۱]. ر.ک: سخنرانى، ۲۹/۴/۱۳۶۷٫
[۲]. ر.ک: سخنرانى، ۳/۱۲/۱۳۶۷٫
[۳]. همان.
[۴]. امامخمینى ره، پیام استقامت، ۳۰/۴/۶۷٫
[۵]. امام خمینى ره، پیام استقامت، ۳۰/۴/۶۷٫
مؤلف: دکتر محمد مهدی بهداروند
تهیه کننده: مؤسسه فرهنگی مستشهدین وصال |
||
چاپ: اول / ۱۳۹۰ |
||
شمارگان: ۲۰۰۰ جلد |
||
شابک: ۷-۳۲-۵۵۵۱-۶۰۰-۹۷۸ |
||
قیمت: ۳۵۰۰ تومان |
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰