معصیت علاقه انسان را به اعمال صالح کم می‌کند

حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی، روز شنبه در درس تفسیر خود که در مسجد اعظم برگزار شد، در ادامه تفسیر سوره مبارکه احزاب گفت: در آیه ۲۸ سوره احزاب فرمود شما زن مسلمان هستید و هم به بیت نبوت منتسب هستید، هم شخصیت حقوقی و هم شخصیت حقیقی مسؤولیت می‌آورد، گرچه خداوند بیش از گناه کیفر نمی‌دهد، […]

javadi3حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی، روز شنبه در درس تفسیر خود که در مسجد اعظم برگزار شد، در ادامه تفسیر سوره مبارکه احزاب گفت: در آیه ۲۸ سوره احزاب فرمود شما زن مسلمان هستید و هم به بیت نبوت منتسب هستید، هم شخصیت حقوقی و هم شخصیت حقیقی مسؤولیت می‌آورد، گرچه خداوند بیش از گناه کیفر نمی‌دهد، ممکن است کمتر باشد اما بیشتر نخواهد بود،‌ »جَزَاء سَیِّئَهٍ بِمِثْلِهَا» ، اما در این‌جا که فرمود «یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَیْنِ» به این معنا است که شما هم از جایگاه شخصیت حقیقی و هم از جایگاه شخصیت حقوقی گناه کردید از این رو کیفرتان دو عذاب است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، وی با اشاره به آیه «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ إِن کُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا فَتَعَالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَأُسَرِّحْکُنَّ سَرَاحًا جَمِیلًا» گفت: در نظر برخی بزرگان این امر ناظر به حکم فقهی نیست، این پیشنهاد است، اگر آخرت خواستید می‌مانید اما اگر دنیا خواستید،‌ بیایید تا رهایتان کنم، در ادامه فرمود اگر آخرت خواستید، خداوند به شما اجر عظیم یعنی اجر فراگیر می‌دهد، اگر کسی احسان کرد و حرمت شخصیت حقیقی و حقوقی خود را رعایت کرد، اجر عظیم دارد،‌ بعد فرمود اگر همسران پیامبر کار بسیار زشت آشکاری مرتکب شود، عذاب برای او دو چندان خواهد بود و این امر برای خداوند آسان است.
همسران پیامبر یک شخصیت حقوقی و یک شخصیت حقیقی دارند
مفسر برجسته قرآن کریم با قرائت آیه «وَمَن یَقْنُتْ مِنکُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَیْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا کَرِیمًا» ادامه داد: همچنین جزای خوبی‌های همسران پیامبران دو چندان می‌شود و در برابر هر کار خیر ده برابر پاداش می‌گیرند و در واقع آنان بیست برابر پاداش می‌گیرند، این «مَرَّتَیْنِ» و این «ضِعْفَیْنِ» برای تبیین این نکته است که همسران پیامبر(ص) یک شخصیت حقیقی و یک شخصیت حقوقی دارند،‌ اما این اجر مرتین گاه می‌تواند چند برابر مانند ده برابر یا هفتصد برابر شود، باید توجه داشت که‌ قرآن و معارف و مطالب نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه و حشر با فرشتگان رزق کریم است،‌ اگر گفتیم یک گناه کردید دو برابر جزا می‌بینید برای این است که شما در حقیقت دو گناه کردید ‌و اگر یک خیر کردید و دو برابر پاداش می‌بینید برای این است که شما در حقیقت دو کار خیر کردید، خود پیامبر(ص) هم این‌گونه است.
وی ادامه داد: فرمود « وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ»، و اگر پاره‏اى گفته‏ها بر ما بسته بود، دست راستش را سخت مى‏گرفتیم، سپس رگ قلبش را پاره مى‏کردیم و هیچ یک از شما مانع از عذاب او نمى‏شد؛ این تعبیر درباره هیچ‌کس نیست؛ کسانی که دعوی نبوت کردند کم نبود، همیشه این حرف‌ها بود اما خداوند چنین تعبیری اعلام نکرد، اما کسی که قولش در اثر اعجاز الهی سکه قبولی خورد و مردم باور کردند که او پیامبر(ص) است، اگر کمی کوتاهی کرد یا کم و زیاد کرد خدا تهدیدی کرد که آن تهدید را نسبت به کسی نکرد، نه نسبت به کسانی که مدعی نبوت بودند، از این کفار کم نیستند اما درباره شخص پیامبر(ص) که مقبول شد و نامه خدا و حجت الهی در دست اوست اگر ذره‌ای کناره‌گیری کند، عذاب می‌بیند، این به دلیل شخصیت حقوقی پیامبر(ص) است.
گناه چرکی بر آیینه دل و زمینه خطای دیگر را فراهم می‌کند
حضرت آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به ایه «یَا نِسَاء النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»، ابراز کرد: گاهی کیفیت ادا و گاهی محتوا شهوت‌انگیز است، این امر مرض آور است، گناه مرض است، این امر اختصاص به نگاه به نامحرم ندارد، گناهانی هستند که از نگاه به نامحرم بالاتر است، عمل صالح زمینه را برای انجام عمل صالح دیگر فراهم می‌کند، روح لطیف می‌شود و به طرف حسنات مایل می‌شود، یا خیرات دیگری انجام دهد به آسانی اعمال خیر را انجام می‌دهد، علوم انسانی تنها علوم اصولی و تصور و تصدیق حوزه و دانشگاه نیست، یک سری علوم شهودی است که تصور و تصدیق در آن نیست، آن را عقل نظری درک نمی‌کند، بلکه عقل عملی آن را درک می‌کند، آن کس می‌شود شاهد، اما آن‌که عهده‌دار علم نظری است حکیم و فیلسوف و نظیر آن می‌شود،‌فرق میان حق و باطل شهود است، «إَن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا» انسان مشاهده می‌کند که چه چیزی حق و چه چیزی باطل است.
وی بیان کرد: عمل صالح نسبت به سایر اعمال خیر انسان را آماده‌تر می‌کند و برای مشاهده معارف الهی گوش و چشم را باز‌تر می‌کند، اما عمل طالح و گناه دو کار می‌کند، علاقه نسبت به اعمال صالح را کم می‌کند و دست شخص را نسبت به گناهان بازتر می‌کند و دیگر این‌که چرکی است روی صفحه دل، آیینه دل را چرکین می‌کند و این آیینه دیگر چیزی را نشان نمی‌دهد: « کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ» رین همان چرک است، این عقل عملی که نمی‌خواهد بفهمد، بلکه می‌خواهد ببیند، فرمود این رین و چرک است، در بخش دیگر فرمود این‌ها چرا درباره قرآن تدبر نمی‌کنند به این دلیل که دلشان قفل است، این گناه قفلی در دل ایجاد می‌کند که این دل بسته می‌شود، قلب قفل‌شده قابل نفوذ نیست، فرمود این کار را نکنید این مرض شما را در گناه جلو می‌برد و جلوی آیینه دل را می‌بندد.
مطالب قبل و بعد آیه تطهیر ارتباطی با این آیه ندارد
استاد عالی حوزه علمیه قم ابراز کرد: خداوند در سوره احزاب می‌فرماید در رفتار و در گفتار به گونه ای حرف بزنید که نه نقض گفتاری و نه نقص محتوایی داشته باشد،‌ اصرار بر همسران پیامبر که این کار را نکنید و آن کار را نکنید به تعبیر علامه طباطبایی به این دلیل است که فتنه‌ای در کار است، این ناظر به جنگ جمل است، معلوم است همچون خطری در پیش بود و قرآن آن را پیش‌بینی کرد فرمود «وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُولَى» در خانه‌هایتان باشید، به این معنا نیست که رفت و آمد نداشته باشید بلکه به این معنا که در مسائل سیاسی وقتی خواستند شما را به جنگ جمل بکشانند مواظب باشید دارند با شما بازی می‌کنند، ‌آنان زن‌ها را در صحنه مبارزات می‌آوردند تا از آنان بهره سوء ببرند مبادا مانند جاهلیت قبل از اسلام خود را بیارایید، این تبرج همان پرچم‌داری در صحنه جنگ جمل است.

وی با اشاره به این‌که منظور از جاهلیت اولی در آیه ۳۳ سوره احزاب همان جاهلیت قبل از اسلام است،‌ اظهار کرد: در ادامه فرمود «وَأَقِمْنَ الصَّلَاهَ وَآتِینَ الزَّکَاهَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ» از آیه ۲۸ تا این‌ قسمت ۲۲ ضمیر جمع مؤنث سالم خداوند به کار برد اما در بخش پایانی آیه یعنی «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»، از آیه ۲۸ تا این‌جا ۲۲ ضمیر جمع مؤنث سالم آمد،‌ در ادامه ضمیر جمع مذکر سالم ذکر شد، که هیچ ارتباطی با قبل آن ندارد، معلوم می‌شود این مطلب مربوط به مخاطب تازه است، اهل‌البیت یا منادا است یا اسم خاص است، بالقول المطلق این مطلب با قبل و بعد رابطه‌ای ندارد،‌ فضای قبل و بعد این آیه با این قسمت متفاوت است، آوردن ضمیر جمع مذکر سالم به این دلیل است که از اهل‌بیت علیهم‌السلام چهار نفرشان مذکر و یک نفرشان صدیقه کبری(س) مؤنث است، گذشته از ۷۰ روایتی که از طرف شیعه در این زمینه وارد شده است و روایات اهل‌سنت، خود آیه نشان می‌دهد که این مطلب با قبل و بعد متفاوت است، این‌جا سخن از مسأله تشریعی نیست و اراده اراده تکوینی است، یعنی خداوند فقط نسبت به شما پنج نفر این را می‌خواهد که تطهیرتان کند، این اراده اراده تکوینی و افاضه الهی است.