۲۰٫ جایگاه مردم در مکتب سیاسی امام

در مکتب سیاسى امام، هویت انسانى، هم ارزشمند و داراى کرامت است، هم قدرتمند و کارساز است. نتیجه‏ ى ارزشمندى و کرامت داشتن این است که در اداره ‏ى سرنوشت بشر و یک جامعه، آراء مردم باید نقش اساسى ایفا کند. لذا مردم‏سالارى در مکتب سیاسى امام بزرگوار ما، مردم‏سالارىِ حقیقى است؛ مثل مردم‏سالارى امریکایى […]

20

در مکتب سیاسى امام، هویت انسانى، هم ارزشمند و داراى کرامت است، هم قدرتمند و کارساز است. نتیجه‏ ى ارزشمندى و کرامت داشتن این است که در اداره ‏ى سرنوشت بشر و یک جامعه، آراء مردم باید نقش اساسى ایفا کند. لذا مردم‏سالارى در مکتب سیاسى امام بزرگوار ما، مردم‏سالارىِ حقیقى است؛ مثل مردم‏سالارى امریکایى و امثال آن، شعار و فریب و اغواگرىِ ذهن هاى مردم نیست. مردم با رأى خود، با اراده‏ ى خود، با خواست خود و با ایمان خود راه را انتخاب مى‏کنند. لذا دو ماه از پیروزى انقلاب نگذشته بود که امام اصل نظامِ برآمده‏ ى از انقلاب را به رأى مردم گذاشت. شما این را مقایسه کنید با رفتارى که کودتاگران نظامى در دنیا مى ‏کنند، رفتارى که حکومت هاى کمونیستى مى‏ کردند… از طرف دیگر امام با اتکاء به قدرت رأى مردم معتقد بود که با اراده‏ى پولادین مردم مى‏شود در مقابل همه‏ى قدرتهاى متجاوز جهانى ایستاد؛ و ایستاد. در مکتب سیاسى امام، مردم‏سالارى از متن دین برخاسته است؛ از «امرهم شورى بینهم» برخاسته است؛ از «هو الّذى ایّدک بنصره و بالمؤمنین» برخاسته است. ما این را از کسى وام نگرفته‏ ایم… مردم‏سالارى را امام آورد؛ مردم‏سالارى را انقلاب آورد.[۱]



[۱] . بیانات در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینى (ره) ۱۴/ ۰۳/ ۱۳۸۳