دانش تحصیلِ دانش

[box type=”shadow” align=”alignright” ]پیشگفتار:[/box]مشهور است که «العلم وحشیٌ؛ دانش، گریز پا است!»، لذا به‌دست آوردن و مهم‌تر از آن حفظ و به‌کارگیری آن، چندان آسان نیست. این مرغ پرّان، اسیر دام هر صیادی نمی‌شود و بر هر بامی نمی‌نشیند! از سوی دیگر، «دانش‌آموزی» و «عالم شدن» نیز مانند هر کار هدفمند دیگری، روش‌مند بوده و […]

[box type=”shadow” align=”alignright” ]پیشگفتار:[/box]مشهور است که «العلم وحشیٌ؛ دانش، گریز پا است!»، لذا به‌دست آوردن و مهم‌تر از آن حفظ و به‌کارگیری آن، چندان آسان نیست. این مرغ پرّان، اسیر دام هر صیادی نمی‌شود و بر هر بامی نمی‌نشیند! از سوی دیگر، «دانش‌آموزی» و «عالم شدن» نیز مانند هر کار هدفمند دیگری، روش‌مند بوده و دارای قواعد و قوانین ویژه است و دقیقاً به همین سبب، نیاز به بینش‌ها، روحیه‌ها، و مهارت‌های خاص و متعددی دارد.

از دیگر سو، پاسخ‌گویی به شرایط گسترده و پیچیدۀ امروز و در عین حال، هدف گرفتن اهدافی بلند چون «تمدن سازی» اسلامی و بازگشت به شکوه گذشتۀ «تمدن اسلامی» و بلکه فراتر رفتن از آن و دست‌یابی به «مرجعیت علمی» جهانی، با رویه کنونی آموزش و تحصیل، ناسازگار بوده و دور از دسترس می‌نماید. تحقّق این اهداف، نیازمند تحولاتی عظیم و گسترده در مقولۀ تعلیم و تربیت و از جمله علم آموزی است. در همین راستا، «تولید علم» و به‌خصوص تولید دانش‌های دینی و بومی، از نیاز‌های بالفعل و ضروری نهضت اسلامی برای استمرار پرتوان و پرخروش حرکت خود و بناسازی «تمدن جهانی» اسلام می‌باشد.[۱] برای تحقق این امر از روش‌های مختلفی بهره گرفته شده، ولی شاید توجه کمتری به یکی از راهبرد‌های اساسی و مبنایی تولید علم؛ یعنی «تربیت و پرورش عالِم و دانشمند» شده باشد. تولید علم، امری فرمایشی نیست، بلکه نیاز به مجموعه‌ای از اقدامات به هم پیوسته و زنجیره‌ای دارد که باید روح همه آن‌ها، «تربیت عالِم» باشد. تنها در این صورت است که اقدامات دیگر در این زمینه، به ثمربخشی نهایی خواهند رسید. یکی از عناصر و مؤلفه‌های مهمی که در تحقق این امر، یعنی تربیت عالِم و اندیشمند، نقشی بسیار کلیدی دارد، «سامان دهی شیوه تحصیل دانش» می‌باشد، به گونه‌ای که می‌توان بحث «دانش تحصیل دانش» را «دانش تولید دانش» نیز نامید.

بی تردید بسیاری از نابسامانی‌های موجود و در سطح مورد انتظار نبودنِ «اثربخشی» و «کارآمدیِ»[۲] فعالیت‌های تعلیمی و علم‌آموزی‌های رایج در نظام‌های مختلف آموزشی، به این مسئله کلیدی، یعنی نابسامانی در راهنمایی و هدایت تحصیلی فراگیران بر می‌گردد. معمولاً در نظام‌های رسمی و رایج آموزشی، کمتر به انتقال امور لازم برای تحصیل مفید و کارآمد دانش به فراگیران پرداخته می‌شود، درحالی‌که اگر اهمیت این امر از فراگیری یک علم بیشتر نباشد، مسلّماً کمتر از آن نیست. بسیاری از آموزش‌ها نیز به گونه‌ای نیست که به فراگیران شور و شعور علمی، و ژرف‌نگری و عمق بخشیده و آنها را در پیوستار از دانش تا بینش و از معرفت گزاره‌ای تا یقین قلبی حرکت دهد. اغلب آثار رایج در این زمینه نیز کم و بیش دارای کاستی‌ها یا آسیب‌هایی نسبی است که برخی از آنها عبارت‌اند از:

–     برجسته کردن اهداف مقطعی مانند کسب مدرک، ورود به دانشگاه، کسب نمره، و…؛

–     پرداختن به تکنیک‌ها و راهکار‌های جزئی به جای راهبرد‌ها و روش‌ها؛

–     رویکرد ترجمه‌ای محض و گرته‌برداری نادرست از آثار غیر بومی و در نتیجه، عدم تناسب با شرایط و نیاز‌های بومی خود؛

–     کم رنگ بودن انگیزه دهی دینی؛

–     فقدان یا ضعف کاربرد مبانی اسلامی در تحصیل دانش؛

–     تحلیلی یا کاربردی بودن محض؛

–     سطحی یا بسیار تخصصی بودن؛

–     تک بُعدی بودن؛

–     در نظر نگرفتن شرایط واقعی جامعه؛

–     درگیر نکردن لایه‌های معرفتی، احساسی و رفتاری فراگیران با این گونه مباحث؛

–     ندادن منطق و قدرت تصمیم‌گیری به فراگیران در محیط‌های متغیر و متنوع.

–     به طور خلاصه، ضرورت‌ پرداختن به مقوله تحصیل دانش، حاصل عوامل زیر است:

–     نیاز به معرفت کافی برای انجام هر کاری، و از جمله تحصیل دانش[۳]؛

–     فرّار بودن علم؛

–     قاعده مندی و روش‌مندی تحصیل دانش؛

–     راهبرد تربیت عالِم برای تولید علم؛

–     ضعف نسبی آثار موجود در زمینه تحصیل دانش؛

–     مشاهده کاستی‌های زیاد روشی و محتوایی در فعالیّت‌های تحصیلی بسیاری از فراگیران.

مجموعه عوامل بالا و غیر آن‌ها، نیاز به حرکت به سمت پدید آوردن آثاری با رویکرد متفاوت و تا حدّ امکان فاقد آسیب‌های مذکور را برجسته‌تر می‌سازد. رفع این نابسامانی‌ها برعهدۀ همه عناصر و اجزای نظام تعلیم و تربیت می‌باشد، هرچند بخشی از درمان نیز بر دوش خود فراگیران می‌باشد. به دیگر سخن، پرداختن تفصیلی به این مقوله و سامان‌بخشی به آن، نیاز به «عزمی ملّی» دارد، ولی به رسم «ما لایُدرَک کلُّه لایُترَک کلُّه»، و به حکم «المیسور لایسقط بالمعسور»، نمی‌توان و نباید به طور کلی از آن دست کشید، لذا در این نوشتار در حدّ بضاعت علمی نویسنده، تلاش شده تا تحت عنوان «دانشِ تحصیلِ دانش» و با رویکردی مخاطب‌محور، به ارائۀ مجموعه‌ای از راهبرد‌ها و راهکار‌های لازم برای ورود مناسب به یک دانش، تحصیل موفق آن، و استفاده از آموخته‌های حاصل از آن در زندگی عینی فراگیر پرداخته شود. هرچند، هم فراگیران یک دانش و هم نظام آموزشی، در همه سطوح- خرد تا کلان-، هر یک به نحوی در عملیاتی نمودن محتوای این نوشتار دخیل هستند؛ ولی در عین حال، مطالب این نوشتار به گونه‌ای سامان یافته که حتی اگر نظام تعلیم و تربیت نخواهد و یا نتواند تغییری ایجاد نماید، یا تحقق این تغییرات به درازا کشد؛ فراگیران یک علم خود بتوانند با استفاده از این روش‌ها به اهداف مورد نظر در فراگیری دانش برسند.

مخاطبان اصلی این نوشتار، طلاب عزیز و دانشجویان محترم می‌باشند، ولی دانش‌آموزان دبیرستان نیز می‌توانند از آن بهرۀ کافی و متناسب با سطح تحصیلی خود را ببرند، لذا سعی شده است زبان نوشتاری و محتوای علمی در حدّ امکان، میانه و در سطح متوسط باشد. با این‌حال ممکن است حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد مطالب برای مخاطبین در سطوح تحصیلی پایین‌تر تا حدّی دشوار یا ناملموس باشد، البته این امر باعث نمی‌شود که این عزیزان بهرۀ مورد نظر از این نوشتار را نبرند، زیرا تلاش شده تا مطالب اساسی و کاربردی مورد نیاز آنها با زبان ساده‌تری بیان شود.

به لحاظ ساختاری، کتاب از سه بخش اصلی تشکیل شده است:

۱٫ اقدامات لازم در مرحله قبل از ورود به یک دانش؛

۲٫ اقدامات لازم در مرحله کسب و فراگیری دانش؛

۳٫ اقدامات لازم در مرحله پس از فراگیری دانش.

برای اینکه مخاطبان با ساختار و محتوای مطالب بیشتر آشنا شوند، می‌توانند از فهرست اجمالی و تفصیلی نوشتار استفاده نمایند. در همین راستا و نیز برای آشنایی با آنچه باید در این نوشتار به دنبال آن باشید، اهداف کلان و تفکیکی این نوشتار نیز در ابتدای آن ذکر شده است.

به لحاظ گفتاری، این نوشتار عمدتاً به صورت خطابی است و سبب این امر، درگیر نمودن بیشتر فکر و احساس مخاطبین با محتوای متن می‌باشد. در همین راستا فعالیت‌هایی در ابتدای هر قسمت گنجانده شده است که پرداختن به آنها قبل از ورود به هر قسمت، باعث افزایش بهرۀ مخاطب از مطالب خواهد شد. این فعالیت‌ها ناظر به محتوایی است که قرار بدان پرداخته شود، لذا تلاش برای یافتن پاسخ مطالب یا پرسش‌های مطرح شده در آنها باعث درگیری ذهنی و احساسی با مسائل مدنظر و افزایش میزان بهره‌وری و استفاده از مطالب می‌گردد، لذا توصیه می‌شود که به این قسمت اهتمامی ویژه ورزند و قبل از پرداختن به فعالیت هر قسمت، وارد بدنه مباحث نشوند.

در حدّ امکان سعی شده تا منابع و مراجع مرتبط با مطالبی که قابل طرح در متن اصلی نبوده‌اند در پاورقی‌ها معرفی شوند. علاوه بر این در پیوست آخر این نوشتار نیز فهرستی از مهم‌ترین منابع لازم برای علاقه‌مندان به مطالعات تفصیلی و گسترده‌تر ارائه شده است.

نکته مهم دیگری که لازم است قبل از ورود به بدنه بحث توضیح داده شود، این است که ممکن است با دقت‌های عقلی، برخی از عناوینی که در متن آمده است، قابل اندراج تحت برخی دیگر باشند. نگارنده، متوجه این امر بوده ولی به خاطر اهمیت برخی موارد و ضرورت برجسته‌سازی آن‌ها، این‌گونه عناوین ادغام نشده‌اند و به هر یک از آنها عنوان جداگانه‌ای اختصاص داده شده است.

در همین جا از زحمات بی‌دریغ همه اساتید گرامی‌ام، به‌خصوص حجج اسلام سیّد یدالله یزدان پناه، عبدالحمید واسطی، محمّدرضا فلّاح شیروانی،[۴] محمّد عالم زاده نوری، مجتبی زارعی، سیّد صمصام الدّین قوامی، علی امینی‌نژاد، ابوالقاسم علیدوست و… که همواره با رویکردی تربیتی در ریختن شهد شیرین دانش به کام شاگردان کوشیده‌اند، نهایت تشکر و قدردانی را نموده و از ایزد منّان، توفیقات روز افزون دوسرایی آنان را خواستارم و اگر ثوابی بر این اثر ناچیز مترتّب باشد، آن را تقدیم به سردار عرصه خون و قلم، «شهید ثانی»؟رح؟ می‌نمایم.

سخن پایانی با مربیان، آموزگاران و اساتید محترم است که از یک‌سو راهنمایی‌های دل‌سوزانۀ آنان، موجب غنای این سیاهه خواهد گشت، و از سوی دیگر التفات و توجه آنها به این راهکار‌ها و به کار بستن آنها در محیط تعلیمی و تربیتی خود، باعث ارتقای سطح علمی، انگیزشی و مهارتی فراگیران خواهد شد. به یاد داشته باشیم که بهترین استاد کسی است که پس از چند سال، شاگرد او از وی جدا شده و به لحاظ علمی در سطح اهداف آموزشی مورد نظر به استقلال برسد. دعای خیر فراگیران نیز همواره شامل آموزگاری خواهد بود که «اندیشیدن» را به آنان آموخته باشد، نه «اندیشه‌ها» را!

از خداوند منّان، توفیق علم و عملی را خواستاریم که رهنمون ما به سوی خودش باشد.

و آخر دعوانا أن الحمدلله ربّ العالمین

سعید هلالیان قم

عید غدیر ۱۴۳۱ه. ش

(سلام و صلوات أزلی و أبدی بر صاحب آن)


[۱]. برای ملموس‌تر نمودن نیاز به تولید علم، به بیان مثالی در این زمینه می‌پردازیم. فرض کنید با شخصی دعوا نموده‌اید، ناگهان او را به عقب هل می‌دهید و او تعادل خود را از دست می‌دهد، حال برای اینکه کاملاً بر زمین بیفتد، باید قبل از اینکه دوباره تعادل خود را به دست آورد، به سرعت زیر پای او کشیده و او را به زمین بیفکنید. همین حالت، بعد از وقوع انقلاب اسلامی رخ داد. نهضت اسلامی، تمدن نمای مادی را به عقب راند و تعادل و استقرار ظاهری آن را از بین برد. حال، قبل از اینکه به خود‌اید، باید پایه‌های آن را که از جنس علم، اندیشه، و فرهنگ می‌باشند، از بین برد تا کاملاً سقوط کند.

[۲]. منظور از «اثربخشی»، توانایی حل مسائل و پاسخ به نیازهاست. اگر یک نهاد علمیتربیتی، در چهارچوب وظایف صنفی تخصصی خود، پاسخ علمی به مسائل و مشکلات نظری و عملی جامعه ندهد و دانش آموختگانش، مهارت لازم را برای انجام دادن مأموریت‏های شغلی خود نداشته باشند، نهادی غیراثربخش خواهد بود. «کارآمدی» نیز به معنای حداکثرِ اثربخشی با صرف حدّاقلِ هزینه است. مثلاً ممکن است چهار نهاد علمی، در برخورد با یک پرسش، چهارعکس العمل متفاوت داشته باشند:الف. ناتوانی از پاسخ ب. پاسخ نادرست ج. پاسخ درست با هزینه زیاد د. پاسخ درست با هزینه کم. در ارزیابی این چهار نهاد باید گفت: نهادهای اوّل و دوم غیر اثربخشند. نهاد سوم اثربخش است و نهاد چهارم، کارآمد است. بررسی نظام‌های تربیتی رایج، نشان می‌دهد که اثربخشی و کارایی آنها در سطح مطلوب و مورد انتظار نیست. این پدیده، علل مختلفی دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها، همان است که در بالا ذکر شد.

[۳].هر حرکت انسان، مبتنی بر شناخت و معرفتی است. امام علی؟ع؟ می‌فرمایند: «ما مِنْ حَرَکَهٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِیهَا إِلَى مَعْرِفَهٍ…؛ در هر اقدام خود، نیازمند شناختی هستید» (تحف‏العقول، ص۱۷۱). ما در هر آن و در هر اقدام، شناخت و تحلیلی بر آن شناخت داریم و براساس این تحلیل، تصمیم گرفته و اقدام می‌کنیم، ولی برخی از این شناخت‌ها و تحلیل‌ها در وجود ما ارتکازی و نهادینه می‌شود، لذا ممکن است به طور خودآگاه متوجه آنها نباشیم. به هر میزان این شناخت‌ها و تحلیل‌ها، دقیق‌تر و آگاهانه‌تر و در تطابق بیشتری با واقع و نظام هستی باشند، حرکت ناشی از آنها ثمرۀ بیشتری خواهد داشت. این قاعده، شامل تحصیل دانش نیز می‌شود و هیچ دلیلی بر استثنای آن نداریم.

[۴]. نام این نوشتار نیز از بیانات این استاد گرامی برگرفته شده است.

مؤلف: سعید هلالیان

تهیه و تنظیم: مؤسسه فرهنگی ولاء منتظر(عج)

چاپ: اول / ۱۳۹۰

شمارگان: ۱۵۰۰ جلد

شابک: ۹  ۳۸  ۵۵۵۱  ۶۰۰  ۹۷۸

قیمت: ۷۰۰۰ تومان

[box type=”info” align=”aligncenter” ] لینک خرید [/box]