مبنای انقلاب ما قرآن همراهِ عترت بود و مبنای انقلاب‌های ابتر منطقه، قرآن با تفسیر شخصی

آیت‌الله سیدعباس حسینی قائم مقامی، استاد حوزه و دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در خصوص نسبت قرآن با انقلاب‌های اسلامی حقیقی و دیگر انقلاب‌هایی که در کشورهای منطقه به وقوع پیوسته گفت: عمده تفاوت انقلاب اسلامی ما و خیزش‌های مناطق دیگر دنیای اسلام این است که رویکرد انقلاب ایران مطابق با فرامین پیغمبر(ص)، […]

maghamآیت‌الله سیدعباس حسینی قائم مقامی، استاد حوزه و دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در خصوص نسبت قرآن با انقلاب‌های اسلامی حقیقی و دیگر انقلاب‌هایی که در کشورهای منطقه به وقوع پیوسته گفت: عمده تفاوت انقلاب اسلامی ما و خیزش‌های مناطق دیگر دنیای اسلام این است که رویکرد انقلاب ایران مطابق با فرامین پیغمبر(ص)، عقل و دستور قرآن بوده و همچنین دستور کسی که خودش شریک قرآن بوده و ما او را انسان معصوم می‌دانیم.

وی ادامه داد: ما معتقدیم این کلام وحی، شریک و همراهی دارد که آن، انسان معصوم است. انسانی که می‌تواند حقایق، معانی و اسرار قرآن را بفهمد و درکش از قرآن، قرآنی باشد. رویکرد انقلاب اسلامی به قرآن چنین رویکردی است که در واقع سخن جدید تشیع بوده و به صحنه جهان آمده است.

آیت‌الله قائم مقامی افزود: حرف جدیدی که انقلاب اسلامی به دنیا داشت این بود که ما خدا و دین را به صحنه آوردیم و اگر کسی بگوید دین در گذشته هم در صحنه بوده است، باید پاسخ داد این طور نیست. دینی که در صحنه بود، اصیل نبود؛ دینی اصیل خواهد بود که به طور خالص و درست فهمیده  شده و منطبق با حقیقت قرآن درک شود. نه دینی که بخشی از آن از جانب خدا و بخش دیگر از جانب نفس بشر باشد، اینگونه دینی تا به حال در صحنه جهان موجود بوده است.

این استاد حوزه و دانشگاه با معرفی دین در غرب تصریح کرد: دینی که انسان‌های غرب و شرق می‌شناختند، دینی بود که بخشی از آن «ما انزل الله»، از غیب و از آسمان بوده و بقیه‌اش از نفس انسان است؛ یعنی نفس انسان است که دارد «ما انزل الله» را تبیین، تفسیر و اجرا می‌کند و از همین روی این دین، ناخالص می‌شود. این ناخالصی‌ها در قرن‌ها و اعصار متمادی تجربه شده و ظهور بی‌دینی، سکولاریزیم و لائیسیته نیز نتیجه آن است که برخی گفتند اگر این دین است، ما نمی‌خواهیم دین‌دار باشیم.

وی با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی دین خالص و ناب را به صحنه آورد، اظهار داشت: مراد حضرت امام از «انقلاب ناب» این بود که انسان باید رویکردش به متن دین و «ما انزل الله» با رویکرد معصومین از «ماانزل الله» همراه باشد. ما معتقدیم انسان معصوم فهم‌اش مطابق با «ما انزل الله» است و دارد عین خود قرآن، تفسیر تنزیلی می‌کند.

آیت‌الله قائم‌مقامی ادامه داد: ما معتقدیم انقلاب اسلامی طرح چنین دینی در صحنه جهان است و این مقصود را رساند که امکان دسترسی به چنین دین و دین‌داری‌ای در افراد خاصی منحصر نیست، بلکه همه انسان‌ها می‌توانند این‌طور باشند. انقلاب اسلامی دین را  به عنوان یک پدیده عام مطرح می‌کند و می‌گوید همگان می‌توانند قرآن را الهی بفهمند و از متن قدسی آن درک نفسانی و هوایی نداشته باشند. این پدیده انقلاب اسلامی است که پژواک و انعکاس داشته و توانست مطرح باشد.

این استاد حوزه و دانشگاه در پایان سخنانش گفت: انقلاب‌های دیگری که احساس کردند دین را باید به صحنه بیاورند، اشتباه کردند که فکر می‌کردند قرآن ِتنها کافی است؛ قرآنِ تنها یعنی قرآن با نفس و آرای شخصی که در طول قرنها تجربه شده بود و دوباره تجربه می‌شود و این تفکر دارد شکست‌های مکرر می‌خورد. نمونه‌اش شکستی که در بخشی از انقلاب‌های منطقه به وجود آمده است. انقلاب‌های دیگر نمی‌توانند اسلامی که متولی‌اش انسان معصوم نیست، را به جهان کنونی بیاورند.