فاطمه(س) دختری که ام ابیها شد

در زمانه ای که عرب جاهلی فرزند دختر خود را زنده به گور می کرد، آیین محمدی(ص) دختران را تکریم کرد و هر پدر و مادری که صاحب فرزند دختر می شد، از رحمت لایزال الهی بهره مند می شد و در همین زمان  پیامبر اکرم(ص)، خداوند برای اثبات رحمت خودش نسبت به فرزند دختر، […]

در زمانه ای که عرب جاهلی فرزند دختر خود را زنده به گور می کرد، آیین محمدی(ص) دختران را تکریم کرد و هر پدر و مادری که صاحب فرزند دختر می شد، از رحمت لایزال الهی بهره مند می شد و در همین زمان  پیامبر اکرم(ص)، خداوند برای اثبات رحمت خودش نسبت به فرزند دختر، فرستاده اش محمد(ص) را از داشتن فرزند ذکور محروم کرد و در واقع همین موضوع حربه ای شد برای دشمنان که ایشان را ابتر بنامند؛ غافل از این که قدرت بیکران الهی بر این مدار قرار گرفته است که فاطمه(س) تنها فرزند پیامبر اکرم(ص) ادامه دهنده راه نبوت و مسیر امامت شود. با نگاهی به سیر حوادث تاریخی می توان گفت که دختر بودن حتی در زمان حاضر و به اصطلاح عصر پیشرفت نیز هنوز برای بسیاری از مردمان تحقیر محسوب می شود و بسیاری از مردمان همین عصر، هنوز هم فلسفه داشتن فرزند دختر را برای پیامبر اکرم(ص) درک  نکرده اند! آیا نسل پیامبر(ص) با فاطمه(س) ابدی نشد؟ آیا فاطمه فرزندانی از نسل حماسه و مقاومت برای اسلام تربیت نکرد؟ آیا همین فاطمه(س) همسر مردی بزرگ برای ادامه ولایت نشد؟ آیا فاطمه(س) همان دختری نیست که ام ابیها شد؟

 

فاطمه(س) دختری که ام ابیها شد 

فاطمه(س) ام ابیهای جهان اسلام، مادر دردانه هستی که قرار است به یمن آمدنش سنگفرشی از طلا بر کره خاکی مفروش شود و عطر گل یاس در فضای عدل و صدق هر قلب بی کینه و بی پیرایه ای را به تکاپو وادارد.

صحیفه اش، یادگاری از همه درس های زندگی بدون غلطی است که هنوز هم هیچکس نتوانسته است به دریای بیکران معنای آن دست پیدا کند. از آن زمان که نام ابیها را گرفت و نوازشگر رسالت پیامبری شد که در کوچه پس کوچه های مدینه گاه فحش و ناسزا دستمزد و اجر غصه های انسان های ره رفته به مسیر ناکجا آباد بود…!

چه زیبا و دلنشین دو واژه پدر و مادر در قشنگ ترین و دلنوازترین کلمات دلبری و هم معنی و هم ردیف با ایثار و فداکاری در قاب وجود او نقش بست بی آن که نامی مردانه داشته باشد و گیتی را در حسرتی مردانه وار گذاشت تا نام او به عنوان بهترین زنان عالم در صور اسرافیل به صدا در آید و در کتاب آفریننده زیبابین نقش بندد.

بر پیشانی تقدیرش نام مادری با صلابت را می توان نظاره گر شد که به ملک جهان آراسته بود؛ اما آراستگی باطن محمد امین را با هیچ ملک جهانی دیگری عوض نکرد و به پاسداشت این معامله با سودی بی نهایت، نام خودش نیز در زمره زنان نیک نام ثبت شد و ثروت دنیوی بهایی بود که به بهانه آن درخت ارزشمند اسلام را با یاری و همت همسری صدیق تنومند کرد تا گیتی یادش بماند که برای به قله رسیدن هر مرد زمینی، همراهی و همدلی زنی آسمانی شرط نانوشته ای است که در قضا و قدر پیامبر حق(ص) نوشته شده بود.

 فاطمه(س) دختر همان بانویی است که قدر و ارزش سکه های زر و جامه های گران قیمت، نتوانست چشم دلش را کور کند و به بهانه عشق و ارادتی صاف از جنس زن آسمانی، قدم در جاده همیاری و همسری بی همتا گذاشت تا تصویر عشق را به گونه ای دیگر از جنس ملکوتی به تصویر بکشد و به همین دلیل فاطمه شد و همسر مردی یگانه که ارمغان و هدیه تولدش شد و خداوند برایش زوجی برگزید که فتح خیبر یکی از هزاران قصه های جوانمردی اش در برگ تاریخی است که همچنان جوهر نگارش آن خشک نشده است و قرار نیست به این زودی خشکیده شود.

دختران امروز، مادران فردا

آنچه که بیش از همه نسل امروز را تهدید می کند، بی بند و باری و بی قیدی است و از آنجا که مقام و منزلت زن هنوز هم در دنیای معاصر معمای بی جوابی است و نمی توان برای نسل امروز چه دختر و چه پسر تکلیف نوشت و برای آنها زندگی را دیکته کرد؛ پس تنها راه برای نشان دادن مسیر زندگی اعتقاد عمیق به معارف ناب اسلامی و از سویی عمل به این باورهاست و برای تربیت نسل، مادر سرخط حکایت دفتر زندگی است؛ اما همه مادران روزی در نقشی قبل تر به ایفای نقش دختری خودشان پرداخته اند و در واقع این نقش همان زنگ تفریح زندگی زناشویی است که با همه جریان ها و شادی و شور و هیجان، جریان ساز حیات واقعی است و در همین راستا هر مادر مسلمانی موظف است که دختری با الگوی اسلامی و امروزی تربیت کند که در تونل تاریک و روشن مسیر زندگی جا نماند و این موضوع محقق نمی شود، مگر این که الگوی اسلامی ایرانی تربیت برای مادران تبیین شود و تاریخ اسلام نیز در سیر اتفاقات خود چه بسیار از این دختران و مادران خود ساخته را به خود دیده است که در این مجال شاید بتوان نیم گاهی به تاثیرگذاری حضرت معصومه(س)، خواهر امام رضا(ع) در معرفی حقایق اسلام به ایرانیان و تحکیم امر ولایت و امامت از سوی ایشان اشاره کرد.

فضائل و مناقب حضرت فاطمه معصومه(س)

یکی از عالی ترین فضائل آن حضرت، انتساب ایشان به بیت وحی و رسالت و امامت است. او “بنت رسول الله(ص)” و ” بنت ولیّ الله” و ” اخت ولیّ الله” و ” عمّه ولیّ الله” است و این امر خود سرچشمه سایر فضائل و کمالات معنوی و روحانی آن بزرگوار می باشد که زندگی در جوار امامان معصومی همچون “موسی بن جعفر” و “علی بن موسی الرّضا(ع)” و بهره مند بودن از تعالیم عالیه آن رهبران راه نور و سعادت، خود عامل اساسی در تعالی روح و تکامل درجات علمی و عملی آن حضرت بوده است. بنابراین می توان آن حضرت را الگو و نموداری از فضائل اهل بیت(ع) دانست.

عبادت آن حضرت: بنا به تصریح آیه کریمه قرآن، هدف از خلقت انسان چیزی جز عبادت و بندگی خداوند متعال نیست که: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِنْسَ اِلّا لِیَعْبُدُونِ؛ جن و انس را نیافریدیم جز برای این که عبادت کنند(و از این طریق تکامل یافته و به من نزدیک شوند). آنان که به این هدف پی بردند، در راه رسیدن به عالی ترین مرتبه آن که حصول یقین و اطمینان و نفس مطمئنّه شدن است، سر از پا نمی شناسند و بهترین ساعات زندگی خود را زمان عبادت و راز و نیاز به درگاه ذات بی نیاز می دانند و در خلوت شب، سر بر آستان دوست می نهند و راز دل با محبوب خویش می گویند و عاشقانه با او به گفت و گو می نشینند و به این آرزو زنده اند که در حال نماز و راز و نیاز به ملاقات حق بشتابند و مخاطب حضرتش قرار گیرند که: “یا اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعی اِلی رَبِّکِ راضِیَه مَرْضِیَّه؛ ای روح آرامش یافته به سوی پروردگارت برگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است”. یکی از عالی ترین نمونه های عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت، کریمه اهل بیت فاطمه معصومه(ع) است. او که عبادت و شب زنده داری هفده روزه اش در واپسین روزهای عمر شریفش، گوشه ای از یک عمر عبودیّت و خضوع و خشوع آن زاده عبد صالح خدا در برابر ذات پاک الهی است و این بیت النّور و معبد و محراب به یادگار مانده آن صفّیه الله است که از برکات راز و نیازهای شبانه آن بضعه موسی(ع) تا دامنه قیامت هدایت گر و الهام بخش بندگان عاشق عبادت و ولایت می باشد و چه خوش سروده اند اهل ذوق که:

این جایگاه که آن قدر منوّر است         این سجده گاه دختر موسی بن جعفر است

و بر سر در آن مکان مقدّس این دو بیت به چشم می خورد که:

شده     بنیاد  این  کاخ  منوّر                  به پاس دختر موسی بن جعفر

عبادتگاه معصومه است اینجا                  کز این جا قم شرافت یافت دیگر

عالمه و محدّثه اهلبیت(ع): در فرهنگ اسلامی محدّثان راستین همواره از حرمت و منزلت ویژه ای برخوردار بوده اند. محدّثان و راویان در حفظ و حراست از گنجینه های معارف و ارزش های دینی و ذخایر گرانمایه مکتب تشیّع و رشد و تعالی فرهنگ غنی اسلامی، نقش اوّل را داشته اند و حامل ودایع و امانت های گران قدر الهی و رازدار اسرار آل رسول بوده اند. یکی از والاترین عناوینی که نشان دهنده بلندی مرتبه علم و آشنایی کریمه اهل بیت(ع) با معارف بلند اسلام و مکتب حیات بخش تشیّع است، محدّثه بودن آن حضرت می باشد که بزرگان علم حدیث، احادیث و روایات رسیده از آن حضرت را در کتاب های خود نقل نموده اند؛ روایاتی که به خاطر داشتن مضمونی ولایی، خود شاهد صدقی بر ولایت محوری بودن آن محدّثه آل طه وعالمه آل محمد(ص) می باشند.

او معصومه است: گرچه مقام عصمت از گناه و مصون بودن از لغزش ها(در عین قدرت بر خطا) مقامی است خاص انبیاء عظام و اوصیاء آنان، به ویژه چهارده معصوم پاک(ع)، ولی بودند کسانی که به دلیل طاعت و بندگی مخلصانه پروردگار و اطاعت و پیروی کامل از رهروان راه پاکی و وارستگی، به درجه ای از تقوی و طهارت روحی رسیدند که از معاصی و رذایل اخلاقی دور مانده و دامن روح و جان خویش را از ناپاکی ها زدوده اند. فاطمه معصومه(ع) که خود پرورش یافته مکتب ائمّه طاهرین(ع) و یادگار صاحبان آیه تطهیر است، نمونه عالی ای از طهارت و پاکی است؛ به گونه ای که خاصّ و عام او را به عنوان معصومه شناخته اند. تا بدان جا که بعضی از بزرگان ایشان را فردی برخوردار از طهارت ذاتی و تالی تلو معصومین(ع) دانسته و حضرت رضا(ع) به ایشان لقب معصومه داده و فرمود: “مَنْ زارَ الْمَعْصُومَهَ بِقُمْ کَمَنْ زارَنی؛ کسی که “فاطمه معصومه” را در قم زیارت کند، مثل آن است که مرا زیارت کرده باشد”. و در یکی از فرازهای زیارت دوّم حضرت آمده است که: “السَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الطّاهِرَهُ الحَمیدَهُ الْبَرَّهُ الرَّشیدَهُ التَّقِیَّهُ النَّقِیَّهُ؛ سلام بر تو ای بانوی پاک و ستایش شده، نیکوکردار و هدایت شده، پرهیزگارِ وارسته”.

کریمه اهل بیت(ع): انسان در اثر عبادت و بندگی خداوند متعال می تواند به جایی برسد که مظهر اراده حق و واسطه فیض الهی گردد؛ این ثمره عبودیّت و اطاعت کامل از ذات اقدس الهی است؛ چنان چه خود درحدیث قدسی می فرماید: “یَابْنَ آدَمَ اَنَا اَقُولُ‌ لِلشَّیْءِ کُنْ فَیَکُونُ، اَطِعْنی فیما اَمَرْتُکَ اَجْعَلُکَ تَقُولُ لِلشَّیْءِکُنْ فَیَکُونُ؛ فرزند آدم… مرا اطاعت کن تا تو را چنان نمایم که(به عنایت من) هر آن چه را اراده کنی، همان شود”. امام صادق(ع) هم می فرماید: “اَلْعُبُودِیَّهَ جَوْهَرَهُ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّهُ؛ بندگی خداوند گوهری است که نهایت و باطن آن فرمانروایی بر موجودات است”.

اولیاء خداوند متعال که در راه بندگی و اطاعت گوی سبقت را از دیگران ربوده و این راه را خالصانه پیموده اند، هم در زندگی پر برکت خویش و هم بعد از آن، منشأ کرامات و عنایاتی بوده اند که آثار یک عمر اخلاص و وارستگی آنهاست و از دیر زمان آستان قدس فاطمی، منشأ هزاران کرامت و عنایت ربّانی بوده است و چه قلب های نا امیدی که سرشار از امید به فضل و کرم الهی و چه دست های تهی که سرشار از رحمت ربوبی و چه انسان های بریده از همه جا و نا امید از همه کس که با دلی شاد و روحی پیوسته به ابدیت، از درگاه پر فیض و کرم این کریمه اهل بیت(ع) برگشته و برای خود زندگی ای بر اساس ایمانی مستحکم به ولای اولیاء حق، بنا نهاده اند. این ها همه، نشانه بزرگی و عظمت روح آن بنده شایسته و پیوسته به منبع فیض و کرم بی پایان خدای فیّاض و کریم است.

مقام شفاعت آن حضرت: شکی نیست که داشتن حقّ شفاعت و رسیدن به این مقام عظیم، شایستگی لازم را می طلبد؛ چرا که خداوند شفاعت کسانی را می پذیرد که مأذون و مجاز از طرف او باشند: “یَوْمَئِذٍ لاتَنْفَعُ الشِّفاعَهُ الّا مَنْ اَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ؛ روز قیامت شفاعت کسی فایده نبخشد، جز آن که خدا اجازه شفاعتش داده باشد” و این اذن به کسانی داده می شود که به مرتبه عالی از قرب الهی و بندگی خالصانه پروردگار رسیده باشند که در رأس آنها انبیاء و ائمّه معصومین(ع) هستند و بعد از آنها، این بندگان خالص حق و اولیاء مقرّب درگاه خدایند که هر کدام در حدّ مقام و درجه معنوی خویش، حق شفاعت دارند. از علماء و شهداء و فرزندان شایسته امامان معصوم(ع)، از جمله کسانی که به شفیعه بودنش در روایات و آثار دینی تصریح شده است، فاطمه معصومه(ع) است! امام صادق(ع) می فرماید: “تَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شیعَتِیَ الْجَنَّهَ بِاَجْمَعِهِم؛ به شفاعت او(فاطمه معصومه) همه شیعیانم وارد بهشت خواهند شد” و در زیارت آن حضرت به دستور امام معصوم(ع) گفته می شود که: “یا فاطِمَهُ اشفَعی لی فی الْجَنَّهِ؛ ای فاطمه معصومه! برای من نزد خدا، درباره بهشت شفاعت کن!” و این خود نشان دهنده شأن و مقام بسیار عظیم آن شفیعه روز جزا است؛ چنان چه در فراز دیگری از زیارت مخصوص آمده است که: “فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ‌ شَأْنا ً مِنَ الشَّأْنِ”. یعنی این که ما از تو طلب شفاعت می نماییم، به خاطر این است که تو در محضر الهی شأن و منزلت وصف ناپذیر داری که بر خاک نشینان این عالم، قابل تصوّر نیست و تنها خدا و پیامبر و اوصیاء طاهرینش بر آن واقفند.

فضیلت زیارت حضرت/حضرت معصومه(س) در کلام معصومین(ع)

 روایات درباره فضیلت زیارت آن بانوی برگزیده اسلام، بهترین سند در رابطه با فضایل آن بزرگوار است که امامان معصوم(ع) پیروان خود را تشویق و توصیه به زیارت مرقد نورانی ایشان فرمودند و پاداش عظیمی برای آن بیان کردند که چنین پاداشی در باب زیارت اولاد موسی بن جعفر(ع) بعد از حضرت رضا(ع) بی سابقه است! ما در این جا چند روایت را ذکر می کنیم:

۱- امام رضا(ع) فرمود: “مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَّهُ؛ کسی که(فاطمه معصومه) را زیارت کند، سزاوار بهشت خواهد بود!”

۲- امام جواد(ع) فرمود: “مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتی بِقُمْ فَلَهُ الْجَنَّهُ؛ کسی که قبر عمّه ام را در قم زیارت کند، سزاوار بهشت است!”

۳- امام رضا(ع) فرمود: “مَنْ زارَها عارِفاً‌ بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّهُ؛ کسی که(فاطمه معصومه) را زیارت کند(در حالی که معرفت به حق او داشته باشد) پاداش او بهشت است”.

۴- امام صادق(ع) فرمود: “اِنَّ للهِ حَرَما ً وَ هُوَ مَکَّهُ وَ لِلرَّسُولِ حَرَما ً‌وَ هُوَ الْمَدینَهُ وَ لِأمیرِالْمُؤمِنینَ حَرَما ً‌وَ هُوَ الْکُوفَهَ‌ وَ لَنا حَرَما ً وَ‌ هُوَ‌ قُمْ وَ‌ سَتُدْفَنُ فیها اِمْرَإَهُ مِنْ وَلَدی تُسَمی فاطِمَهَ، مَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّهُ؛ برای خدا حرمی است و آن مکه است و برای رسول خدا(ص) حرمی است و آن مدینه می باشد و برای امیرالمؤمنین(ع) حرمی است و آن کوفه است و برای ما حرمی است و آن شهر قم می باشد و به زودی زنی از فرزندان من در آن جا دفن خواهد شد که نامش فاطمه است. هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب خواهد شد!”.

این روایت با توجه به این که قبل از ولادت موسی بن جعفر(ع) از امام صادق(ع) صادر شده است، دلیل بسیار روشنی است بر این که آمدن حضرت فاطمه معصومه به قم و دفن آن بزرگوار در حرم اهل بیت، جزء اسرار غیبی بوده و تحقّق آن خود دلیل واضحی بر حقّانیّت مکتب امامان معصوم(ع) می باشد.

قال رسول الله(ص): “اِنّی تارِکُ فِیْکُمُ الثَّقْلَیْنِ أَما إنْ تَمَسَّکْتْمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا کِتابَ اللهِ وَ عِتْرَتی…” پیامبر اسلام در واپسین روزهای عمر خویش درحالی که امواج سهمگین فتنه و نفاق را فراروی امّت اسلامی نظاره می کرد و نگران آینده جامعه اسلامی بود، با ابلاغ پیامی هدایت گر، پرده های فریب و نفاق را کنار زد و کشتی نجات را به گاه هجوم امواج فتنه ها معرّفی فرمود و ساحل نجات را بر همگان ارائه نمود. آخرین پیام حضرت چیزی جز همان حدیث ثقلین نبود که در آن هدایت رهروان خویش را در گرو تمسّک به قرآن و عترت قرار داد و آن دو را تنها محور اساسی شریعت و یگانه عامل بقای دیانت دانست.

این همه نبود، جز برای این که راه دست یابی به احکام و معارف نورانی قرآن کریم روشن شود و راه ورود بدعت ها و اندیشه های شیطانی دنیا پرستان در متن دین مسدود گردد؛ چرا که این معارف قرآنی، برگرفته از عارفان راستین حقایق دینی است که جامعه دینی را از سرچشمه حیاتبخش آن کتاب انسان ساز، سیراب و منافقان و دین سازان طول تاریخ را از رسیدن به اهداف شوم خود محروم می سازد. با این همه، شب پرستان روزگار نبوی، بعد از رحلت رسول خدا(ص) به همراهی و همآوایی مردمانی سست باور، ندای شوم “حسبنا کتاب الله” سر دادند و از همراهی قرآن و عترت جلوگیری کردند و در راه نیل به اهداف شیطانی ایشان، چه سخنان نورانی نبوی که سوخته شد و چه دُرهای گران بهایی که ناگفته در سینه ها ماند و چه فریادگران حدیث نور که از جور زمانه لب فرو بسته و از دیار وحی رانده شده و در صحرای غربت جان سپردند!

زبان بریده میثم بر دار رفته و پیکر بی دست و پای رشید هجری و تن تفتیده ابوذر در غربت آباد ربذه، خود گواه بی نهایت ستمی است که در حقّ اهل بیت و پیروان راستینشان روا داشتند!

امّا در این دوران غمبارِ غربت عترت هم، منادیان حقّ و راویان آگاه شیعه از پای نشسته و چوبه دار بر دوش سخنان نورانی و فضایل اهل بیت(ع) را ترویج می نمودند؛ تا آن که دوران جدایی قرآن و عترت به سر آمد و هرکدام جایگاه حقیقی خویش را یافت و برای حاملان راستین وحی الهی، فرصتی فراهم آمد و در عصر صادقین(ع) سرچشمه فیاض علوم اهل بیت(ع) جوشیدن گرفت و تشنگان معارف الهی از آب زلال کوثر قرآن و عترت سیراب گردیدند.

از آن دوران، تربیت یافتگان مکتب امامت بر ثبت و نشر سخنان دربار خاندان رسالت همّت گماشتند و با ترویج آثار ارزشمند امامان معصوم(ع) مبانی اعتقادی جامعه و پایگاه ارزش های دینی را تحکیم بخشیدند و در طول قرون و اعصار، هویت دینی امّت مسلمان را حفظ و از شریعت نبوی و مکتب علوی پاسداری نمودند که از جمله این پاسداران امین گنجینه های گران قدر ولایت و امامت، محدِّثه آل طه حضرت فاطمه معصومه(ع) است.

حقیقت این است که تشیع، مدیون کریمه اهل‌بیت سلام الله علیها است؛ یعنی فرهنگ اهل‌بیت‌ علیهم السلام به کمک ایشان، در دنیا نشر پیدا کرده است. اگر حوزه علمیه قم، سهمی در هدایت بشر داشته است، به خاطر این است که سکان این حوزه بر محور و مرقد مطهره آن حضرت در چرخش است.

در واقع حضرت معصومه‌ سلام الله علیها عملاً نشان داده است که شفاعت کننده بشریت، مخصوصاً شیعیان هستند؛ البته لازم به ذکر است، امر شفاعت، نسبی است؛ برای بعضی افراد نجات از آتش و برای بعضی دیگر ارتقاء مقام در پی دارد.

کلام آخر: بازخوانی وظیفه و نقش دختران امروز، بازگشت به چگونگی اثرگذاری دختران تاریخ اسلام دارد. آنان نیز با همین جذابیت و شور و نشاط دختران امروز آفریده شده بودند و در فطرت آنان نیز میل به زیبایی و جذابیت وجود داشته است؛ اما در کنار همه این امیال زمینی، نگرش و بینش آنان نسبت به گرایش به سوی اهداف متعالی و کمال، رنگ و بوی الهی می گیرد و مسیر تاریخ وابسته به حرکت سازی آنان، عوض می شود و به همین دلیل، فاطمه(س) ام ابیها می شود و فاطمه معصومه(س) کریمه اهل بیت(ع).

/۹۳۴/۷۰۳/ر

 منابع:

۱- سفینه البحار، ج ۲، ص ۳۷۶، مجالس المؤمنین، ج۱، ص ۸۳

۲- سوره اسراء، آیه ۷۹

۳- بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۲۶۶

۴- ریاحین الشیعه، ج ۵، ص ۳۵، بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۳۱۷

۵- همان، ص ۳۵، ناسخ التواریخ، ج ۳، ص ۶۸

۶- بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۳۱۷

۷- کامل الزیارات، ص ۳۲۴

۸- همان، ج ۴۸، ص ۳۱۷

 (منبع: رسا نیوز)